کودتای نافرجامی نیمهشب ١٦ جولای خواب اردوغان را آشفت و حالا همان کودتا از نظر منتقدانش همچون هدیهای آسمانی اردوغان را در موقعیتی بیبدیل برای تصفیه مخالفانش قرار داده است. زور هواداران عدالت و توسعه بر قدرت ارتشیهای شورشی چربید و خیابانهای آنکارا و استانبول را از تانکهای گیرافتاده در میان خودروها و سربازان مستأصل و وامانده روی پُل بغاز پس گرفتند.
فتحالله گولن مردی که عدالت و توسعه زمانی خود را وامدار او و نهضت خدمتش میدانست این روزها در تبلیغات دولتی با عنوان «سگ» و «خائن» خطاب میشود. مدارسش یکی بعد از دیگری تعطیل میشود و تنها ظن وابسته بودن به تشکیلاتش در ترکیه باعث میشود که کسانی از کار بیکار شوند. اردوغان حتی دامنه تهدیدات علیه جنبش گولن را به کشورهای دیگر هم کشانده است. زکریا طَرزمی، رایزن فرهنگی اسبق جمهوری اسلامی ایران در ترکیه میگوید این فرصتی است که اردوغان از آن برای پاک کردن آلودگیها استفاده میکند.
به عقیده طرزمی تصفیهها تازه آغاز شده اما روش تصفیه بسیار اهمیت دارد. ارتشی که در سه جبهه درحال جنگ است با چنین حجمی از تصفیه تضعیف هم خواهد شد اما به گفته زکریا طرزمی، عدالت و توسعه احتمالا خواهد توانست نیروهای وفادار به خود را وارد ارتش ترکیه کند. به گفته طرزمی باید باور داشت در ترکیه انقلاب شده، حتی چیزی فراتر از انقلاب.
بهنظر شما چرا کودتا در ترکیه تا این اندازه برای مردم ایران مهم بود و اخبار آن با دقت توسط ایرانیها دنبال میشد؟
در میان کشورهای منطقه با وجود اینکه با افغانستان و تاجیکستان همزبان هستیم و با کشور عراق سنخیتهای فراوان مذهبی داریم، اشتراک فرهنگی زیادی هم با ترکیه داریم. علت این اشتراک فرهنگی با ترکیه این است که ترکان بهویژه سلجوقیان هنگام مهاجرت به آسیای صغیر فرهنگ ایرانی را با خود به آن بخشها بردهاند و اشتراک فرهنگی عظیمی را به وجود آوردهاند. ما در سه کشور رایزنیهای فرهنگی مستقل وسیعی داریم.
ایجاد این مراکز با این کیفیت قبل از انقلاب انجام شده بود. هدف از ایجاد آنها عمدتا تبادل اطلاعات و تحقیقات مشترک فرهنگی بوده است. یکی از این سه کشور ترکیه است که حدود ٤٠ هزار نسخه خطی فارسی در آن کشور موجود است. بعد از آن شبهقاره هند است که شامل دو کشور پاکستان و هندوستان میشود. خیلی از شهروندان مسنتر ترکیه زبان فارسی را بلدند. همین آقای اردوغان که برای احیای فرهنگ عثمانی تلاش میکند، شاهد توسعه محسوس زبان فارسی در عرصههای مختلف اجتماعی بودهایم. در ترکیه بیش از کشورهای دیگر انقلاب ایران تأثیرگذار بود. جوانان ترکیه تحتتأثیر نوشتههای مرحوم شریعتی و مطهری شناخت و گرایشی نسبت به انقلاب اسلامی ایران داشتند.
یعنی میخواهید بگویید کتابهای شریعتی در ترکیه هم ترجمه شده بود؟
هم ترجمه شده بود و هم اینکه جریانات روشنفکری در ترکیه تحتتأثیر و نفوذ این اندیشهها قرار داشتند. بعد از کودتای ژنرال اِورِن، طبقه مرفه متدین ترکیه نگران بودند که مبادا فرزندانشان گرایش انقلاب اسلامی داشته باشند. به همین خاطر جامعه خواهان گرایش یک نوع تفکر اسلامی ملایم بود. تأمین این نیاز احتمالا از طرف کارشناسان غربی تشخیص داده شده و به همین خاطر در اواسط دهه ١٩٨٠میلادی آقای فتحالله گولن بانی جریان اسلامی جدیدی شد. گولن با گرایش اسلام طریقتی منبر میرفت و اتفاقا منبرهای بسیار جذابی هم داشت. با سخنرانیهایی درباره خداترسی و اسلام رحمانی طبقه متوسط و مرفه ترکیه را به سمت خودش جذب کرد. از اقداماتی که گولن بعد از جلب نظر این طبقه انجام داد، ایجاد مدارس خاص برای آموزش فرزندان هوادارانش بود.
مدارس آقای گولن از نظر دینی بیشتر از ایران اهل تسامح و تساهل بودند آن هم به دلیل داشتن چاشنی طریقتی. در ترکیه این مدارس ذیل عنوان حرکت خدمت شروع به کار کردند ولی در خود ترکیه به آن «جماعت» میگویند که منظور همین طرفداران فتحالله گولن هستند. طیف وسیعی که به او گرایش داشتند جذب این جنبش شدند.
مدارس گولن به این ترتیب کارشان را آغاز کردند و الان بیش از یکهزار باب از این مدارس فقط در ترکیه فعال هستند.
هزینه مالی این مدارس از کجا تأمین میشود؟ گولن ثروت شخصی خود را پای این کار گذاشته یا کمکهای دیگری پشت این مدارس قرار دارد؟
موضوع ثروت شخصی او مطرح نیست. «جماعت» وجوهات مالی خود را به او میدهند. بههرحال همانطور که میدانید آنها خُمس نمیدهند، اما زکات مالشان را در اختیار گولن قرار میدهند و او هم در راه این مدارس هزینه میکند.
گولن پس از کار مدارس به سمت اداره رسانهها رفت. روزنامه زمان را بنیانگذاری کرد که این روزنامه در چند شهر چاپ میشد و یکی از پرتیراژترین روزنامههای ترکیه بود. پس از آن کانال تلویزیونی خصوصی کهکشان را راهاندازی کرد و همه این روزنامهها و تلویزیونها با رعایت مسائل اسلامی اما با تساهل و تسامح کار خود را آغاز کردند. در کنار این رسانهها نهادهای اقتصادی قوی هم وجود داشت. حتی در راهاندازی و اداره روزنامه زمان عربستان نقش مهمی ایفا کرد. چنین تشکیلات قوی و منسجمی در اوایل دهه ٩٠ در ایجاد دولتها هم دخیل بود. حتی خانم چیلر هم در معرفی کابینه یا ائتلاف با حزب رفاه از آقای گولن مشاوره میگرفت.
با توصیفاتی که از عظمت این جریان میکنید، سوالی که پیش میآید این است که این تشکیلات چگونه توسط رژیم لائیک در ترکیه تحمل میشد؟
این سوال البته بعدا پیش آمد که تشکیلات گولن چگونه تحمل میشد. تشکیلات گولن با هدف بهخصوصی راهاندازی شده بود. خروجی مدارس گولن وارد دانشگاهها میشد و بعد هم فارغالتحصیلان جذب دستگاههای دولتی و ارتش میشدند. الان تشکیلات آقای اردوغان مدعی است که خروجی مدارس گولن چیزی حدود ٩٠درصد پرسنل ارتش، ٨٠درصد پلیس و ٨٠درصد از تشکیلات قضائی را تشکیل میدهند. در اوایل حکومت آقای اردوغان، گولن از او حمایت کرد اما بعد از تثبیت قدرت، آقای اردوغان متوجه نفوذ غیرقابل تحمل گولن شد و اختلافاتی میان این دو بروز کرد.
این نفوذ غیرقابل تصور حزب عدالت و توسعه را به واهمه انداخت. همینطور طرفداران جدایی دین از سیاست را هم نگران کرد. از اینرو در اواخر دهه ٩٠ تصفیهای در ارتش شروع شد که بخشی از این افراد را اخراج کردند. بنا به گزارشها در آن زمان سیاست آقای گولن برای حضور در نهادهای نظامی تغییر کرد؛ مثلا به پرسنل وابسته به خود فتوا داد که در صورت نیاز میتوانند تقیه کنند و در ملأعام نماز جماعت برگزار نکنند و حتی اگر ضرورت ایجاب کرد مشروب هم میتوانند بخورند تا در معرض اتهام قرار نگیرند و تشکیلات آسیب نبیند.
در سال ١٩٩٩ پروندهای علیه او مطرح شد و گولن بیسروصدا به آمریکا رفت و مدیریت تشکیلات خود را از پنسیلوانیا بهعهده گرفت. البته باید در نظر داشته باشید که حتی شهروندان ترکیه مهاجر در اروپا هم غالبا تحت نفوذ او قرار داشتند. اینجاست که میتوان دریافت تشکیلات چقدر وسیع است و نفوذ او تا کجا گسترده شده است.
نقطه آغاز اختلافات میان اردوغان و گولن چه زمانی بود و این دو بر سر چه مسائلی با یکدیگر دشمن شدند؟
به نظرم سال ٢٠١١ بود که آقای اردوغان شروع به تصفیه بخشی از این نیروها کرد. بعد از این زمان بود که اردوغان از تشکیلات موازی نام برد و اعلام کرد که نمیتوانیم این تشکیلات را تحمل کنیم. البته نفوذ گولن در نهادهای یادشده به اندازهای وسیع بود که اردوغان هیچگاه نمیتوانست تصفیهها را کامل کند. میتوان مثال داخلی زد که البته قیاس کاملی نمیتواند باشد، اما برای روشن شدن موضوع این مثال را میزنم. ما یک تشکیلاتی تحت عنوان انجمن حجتیه در داخل کشور داشتیم که قبل از انقلاب در دهه ٤٠ با مدیریت آقای حلبی، روحانی برجسته مشهدی تشکیل شد و ظاهرا هم میگفتند برای مبارزه با بهائیت این انجمن تشکیل شده است. بعد از انقلاب بخشی از افراد این انجمن درون تشکیلات امنیتی نظام نفوذ کردند و این امر مایه نگرانی حکومت شد. البته دولتهای انقلابی هم خیلی به اینها اعتماد نداشتند. در نتیجه حضرت امام(ره) دستور دادند فعالیتهای آقای حلبی هم که آن زمان زنده بود، متوقف شود که البته هنوز هم بهطور کامل متوقف نشده است و جلسات آنها هنوز کم و بیش برگزار میشود.
اردوغان دوسال پیش توانست پلیس را بهطور نسبی از اعضای این تشکیلات پاکسازی کند که البته همان زمان هم خیلی به او حمله شد و امروز مشخص شده که آن پاکسازی خیلی به درد اردوغان خورد.
جایگزین کردن این نیروها برای ترکیه سخت نیست؟ بههرحال الان صحبت از تصفیه بیش از ٦٠هزار نیرو مطرح است. البته این موضوع برای خود مقامات دولت هم نگرانیهایی ایجاد کرده اما بههرحال یا باید بهطور کامل شود یا اینکه باز هم منتظر عکسالعملی از سوی جنبش خدمت باشند. حالا اردوغان فرصتی برای پاکسازی و تصفیه پیدا کرده و در کانالهای تلویزیونی هم روشهای تصفیه مطرح است؛ اینکه این تشکیلات تا چه سطحی نفوذ کردهاند و چگونه میتوان آنها را پاکسازی کرد.
سوالی که این روزها مردم میپرسند این است که چطور چنین تشکیلاتی نتوانست کودتای منظمی را برنامهریزی کند و حتی لقب یکی از احمقانهترین کودتاهای تاریخ را هم از آن خود کرد. کودتایی که تنها دو ساعت دوام آورد و با یک پیغام تصویری از سوی اردوغان شکست خورد.
اینطور که کارشناسان امنیتی گزارش میدهند، اقدام به کودتا قبل از زمان پیشبینیشده صورت گرفته است. آنها قرار نبود ساعت ١٠ شب که خیابانها پر از ترافیک وسایل نقلیه است، کودتا کنند. قرار بر این بوده که ساعت ٣ نصف شب کودتا را آغاز کنند اما در ساعت ٣ بعدازظهر کودتا لو میرود. بنا به گزارشها یکی از اعضای کودتا از چنین اقدامی پشیمان میشود و موضوع را به سازمان اطلاعات ترکیه خبر میدهد و متعاقب آن بعد از جلسهای که در ستاد فرماندهی نیروهای مسلح تشکیل میشود به کلیه پادگانها و پایگاههای هوایی دستور میدهند که هیچ هواپیما یا تانکی حق خروج از محل اسقرار خود را ندارد. البته بعدا میفهمند که این دستورات را به خود کودتاچیان دادهاند. وقتی میبینند کودتا لو رفته خیلی زودتر برنامه را آغاز و شروع به بمباران ساختمان مجلس و امنیت ملی میکنند.
نقش اردوغان را چطور ارزیابی میکنید؟
او به موقع محل هتل اقامت خود در شهر مانیسا را ترک کرد (حدود ٢٠ دقیقه قبل از حمله بالگردها) درحالیکه هنوز فرودگاه و شهر در دست کودتاگران بود به استانبول آمد و به مردم پیغام داد که من در میان شما حاضر خواهم شد. هواپیمای او با چراغ خاموش و با جسارت خلبان روی باند تاریک نشست و بعد به میان طرفداران خود رفت.
فکر میکنید دولت آمریکا گولن را به ترکیه تحویل میدهد؟
الان بحث روز همین است. آنها میگویند باید اسناد و مدارک مربوط به دست داشتن گولن در کودتا به آمریکاییها داده شود. در جواب دولت ترکیه مدعی است که مگر ما دو دولت همپیمان نیستیم؟ مگر دولت آمریکا وقتی اعضای طالبان یا دیگر تروریستها را از ما میخواست ما از آنها سند میخواستیم؟ با وجود این دولت ترکیه گویا اواخر هفته قبل اسناد مرتبط را به آمریکاییها تحویل داده است؛ ازجمله اعترافات کودتاچیان. اردوغان تصمیم دارد وزیر دادگستری را همراه وزرای کشور و خارجه برای اقناع آمریکاییها در چند روز آینده راهی آمریکا کند. اینکه کودتا ذاتا آمریکایی است مقامات ترکیه شک ندارند. به همین خاطر روابط ترکیه بعد از کودتا به شدت بحرانی شده است.
مفسران سیاسی بعید میدانند که آمریکا بهراحتی گولن را تحویل ترکیه بدهد، اما سه احتمال قابل پیشبینی است:
١- او را به شرطی تحویل میدهند که تحت نظر آمریکاییها محاکمه شود.
٢- احتمال دارد او را به کشور ثالثی بفرستند.
٣- چون گولن به ناراحتی قلبی و مرض قند مبتلاست احتمال اینکه در این وسط فوت کند، زیاد است.
تبعات این کودتای نافرجام را برای ارتش ترکیه چگونه ارزیابی میکنید؟ به نظر میرسد ارتش در این کودتا تحقیر شده و سربازان در خیابانها از مردم عادی کتک میخورند. این ارتش چگونه میتواند روحیه خود را در مقابل دشمن خارجی حفظ کند؟
ارتش ترکیه الان در سه محور علیه سوریه، پ.ک.ک و داعش درحال جنگ است و تصفیه آن از نظر دولت بسیار سخت است. سعی دارند طوری عمل کنند که ساختار ارتش صدمه نبیند. باید در نظر داشت که ارتش در ترکیه از قداست خاصی برخوردار است. این قداست از میراثهای عصر عثمانی است. اساسا ارتش یک هویت اسلامی با خود به همراه دارد. باوجود استقرار حکومت لائیک و گذشت سالیان دراز از آن هنوز پیروان ادیان دیگر مثل مسیحیان و یهودیان نمیتوانند در ارتش به رتبههای بالاتر از سربازی برسند، زیرا مردم ترکیه به سنت عثمانی معتقدند سرباز ترکیه سرباز پیامبر است به همین خاطر سرباز «ممد جیک» یعنی عزیز محمد(ص) نامیده میشود و از اینرو غیرمسلمان نمیتواند به او دستور دهد و آنها نمیتوانند حتی به رتبۀ درجه داری هم برسند گرچه تحصیلات عالی هم داشته باشند.
وقتی فردی در ترکیه به سربازی میرود یا خدمت او در ارتش تمام میشود برایش جشنهایی در حد عروسی برگزار میکنند، این قداست اکنون لطمه خورده است.
بُعد دوم قضیه این است که حفظ این روحیه کار بسیار دشواری است. هنوز کسی در ترکیه نمیداند که چند فرمانده درگیر کودتا بودهاند.
خود عدالت و توسعه میتواند نیروهایش را به ارتش بفرستد؟
به نظر میرسد که میتواند پس از تصفیه کامل ارتش، این کار را بکند. به نظر میرسد که اردوغان میتواند مسئولیتهای فرماندهی را به گونهای جابهجا کند که نیروهای وفادار به عدالت و توسعه را جایگزین کند.
بهعنوان سوال آخر فکر میکنید چقدر چهره ترکیه به سمت اسلامیتر شدن پیش خواهد رفت؟
به نظر من شهروندان ترکیه ذاتا ملتی مسلمان هستند. نزدیکی مذهب حنفی با مذاهب طریقتی هویت متفاوتی را به اسلامیت ترکیه بخشیده است. تساهل و تسامح از خصوصیت این نوع اسلام است. از طرفی ترکیه سالیانی است که از نظر سیاسی روی بستر دموکراسی حرکت میکند. در نظر داشته باشید که پیام اردوغان را یکی از کانالهای تلویزیونیای پخش کرد که مبلغ تفکر لائیک و خود از منتقدان اردوغان بوده کانالهای دیگر هم از سی.ان.ان تُرک مصاحبه او را گرفتند و مستقیم پخش کردند. فکر نمیکنم اسلامیت به آن گونهای که مدنظر شماست در ترکیه پا بگیرد. از سوی دیگر ترکیه درست یا غلط تصمیم دارد عضوی از اتحادیه اروپا شوند، این هم مانع دیگریست که اسلام به همان مفهومی که ما در نظر میگیریم در ترکیه جا بیفتد.
5252