به گزارش خبرآنلاین دکتر حمیدرضا جلایی پور در سومین نشست عمومی انجمن اندیشه و قلم که با همکاری اداره کل مطالعات اجتماعى فرهنگى شهردارى و پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی برگزار شد، در سخنانی با موضوع "سرخوردگی فعالان اجتماعی، ریشه ها و پیامدها " اظهار کرد: اگر موضوع "سرخوردگی اجتماعی، ریشه ها و پیامدها " را توضیح دهیم، در نهایت میتوان سرخوردگی فعالان اجتماعی را هم تحلیل کرد.
وی پیش از ورود به بحث، اظهار کرد که با استفاده از واژه منفی و تحلیلی سرخوردگی اجتماعی درباره جامعه ایران موافق نیست. چرا که طبق برداشت کلی او کلیت جامعه ایران، جامعه ای پویا و زنده است و فاکتورهای زوال در آن مشاهده نمی شود. جامعه ایران یک جامعه مدرن است و ابعاد مثبتی دارد، هرچند قدری بدقواره است و در تحلیلهایمان نباید بعد مثبت تحلیل جامعه ایران را نادیده بگیریم.
جلایی پور با اشاره به طرح موضوع «زوال و فروپاشی اجتماعی ایران» گفت: من این ادبیات را قبول ندارم. حداکثر میتوانیم از تراکم آسیبهای اجتماعی سخن بگوییم، نه فروپاشی اجتماعی. اما این واژهها زیاد به کار برده میشود و باید درباره آن صحبت کرد.
وی با اشاره به دو روش ورود به این بحث، یک شیوه را استدلال براساس پیمایشهای ملی انجامشده دانست و روش دوم این که سرخوردگی اجتماعی یک سنخ تحلیلی و ابزاری مفهومی دانسته و تحلیل شود.
به گفته این استاد دانشگاه، سنخهای تحلیلی بر اساس مواجهه با جامعه و نمود حرکتی آن بسته به ایده آل تایپ یا همان سنخ آرمانی تعریف میشود که فرد پژوهشگر بر اساس آن المانها، تحرک یا سرخوردگی را در یک الگو جمع آوری می کند و در کنار هم قرار می دهد و بر اساس آن الگو جامعه را مورد مداقّه قرار دهد تا معلوم شود چنین وصفی را میتوان برای جامعه ایران به کار برد یا خیر؟
جلایی پور توضیح داد: البته نتیجه بخش اول بحث من که مبتنی بر پیمایشهاست و بخش دوم که تحلیل من است، با هم متفاوت است در رویکرد اول وضع جامعه ایران خیلی بد است و تصویری منفی دارد. اما در سنخ تحلیلی که من ارائه میکنم، جامعه ایران سرحال، فعال و پویاست.
وی در ادامه، به مقاله ای از دکتر محسن گودرزی از اساتید جامعهشناسی با عنوان " احساس زوال اجتماعی و کنشهای کوتاه مدت " اشاره کرد که بر اساس پیمایش ارزشها و نگرشهای ایرانیان در 14 سال قبل در سطح ملی انجام شده اشاره کرد. به گفته ایشان براساس دادههایی که از نقاط مختلف جامعه ایران جمعآوری شده، احساس زوال اجتماعی بسیار قوی است. لذا محیط اجتماعی برای بسیاری کارها از جمله کارهای بلندمدت اقتصادی که انسجام خوبی لازم دارند، مناسب نیست. در این مقاله گفته شده دادههای جمع آوری شده سه ویژگی برای فضای اجتماعی ایران به دست میدهد:اولا هنجارهای اخلاقی اجتماعی در ایران مثل انصاف، گذشت، امانتداری و.. به گفته نیمی از مردم کاهش پیدا کرده است. در مقابل 70 درصد مردم معتقدند صفات بد مثل دروغ، تملق، تقلب و.. در جامعه افزایش یافته است. پس مردم معتقدند هنجارهای اخلاقی زوال یافته است. دوم، ضعف هنجارهای قانونی، یعنی اکثر مردم (64 درصد) در سطح ملی معتقدند از طریق قانون نمیتوانند به حقوق خود برسند. 81 درصد گفتهاند کسانی میتوانند حقشان را بگیرند که پول و پارتی داشته باشند. 61 درصد هم گفتهاند فرصتهای شغلی را با رابطه میتوان به دست آورد، نه کفایت. سومی، فرسایش اعتماد عمومی است، مردم نسبت به هم اعتماد ندارند و رقم 54درصد که در نظرسنجی سال 54 به هم اعتماد داشتند، در سال 83 به 24 درصد رسیده است.
جلایی پور ادامه داد: با این دادهها، جامعه سرخورده مفروض شده و در معرض زوال است و اخلاق که کنترلکننده درون است و قانون به عنوان کنترلگر بیرونی ضعیف شده است. لذا ایشان میگوید مردم احساس زوال اجتماعی میکنند و نتیجه میگیرد که قاعدتا اینطور است. پیامد این سه فاکتور، کاهش مشارکت اجتماعی، احساس بی قدرتی، کناره گیری اجتماعی، پیش بینی ناپذیری و سردرگمی اجتماعی است و جامعه قضا و قدری شده است. این یک تحقیق خرد بر اساس احساس مردم است و طبق آن جامعه ما با خطر بدبینی و عدم انسجام مواجه است.
دکتر جلایی پور در ادامه با بیان اینکه من برخلاف این دیدگاه معتقدم جامعه ایران سرخورده نیست، گفت: مردمی که در فعالیتهای اجتماعی مشارکت خوبی دارند، نمی توانند جامعه ای سرخورده داشته باشند. مشارکت ویژگی یک جامعه مدرن است که من هم جامعه ایران را مدرن میدانم. البته این مشارکت منوط به عدم ممانعت و اجازه حکومت است.
استاد جامعه شناسی دانشگاه تهران، در این راستا، 8 فاکتور برای مشارکت عمومی و تحرک بالای اجتماعی مردم ایران بر شمرد، که نوعی از حرکت جمعی را رقم میزنند.
وی تاکید کرد: یکی از این موارد حضور در محافل و مراسم عزاداری و دینی، مساجد، عاشورا و حتی درگذشت دیگران است که البته علتش آن است که حکومت با آن مشکلی ندارد و اگر با مجالس نواندیشان دینی هم برخورد نشود، مشارکتآفرین خواهد بود.
جلایی پور گفت: مورد دوم مشارکت در انجمن های مردم نهاد و NGO های غیردولتی است، مثلا بعد از مشکل رشد ناگهانی جمعیت، مردم با حکومت همراهی کردند و رشد 4درصد جمعیت به 2درصد رسید و وزیر وقت بهداشت از سازمان ملل هم جایزه گرفت.
نمونه بعدی مورد اشاره جلایی پور استقبال از تحصیلات عالیه و همراهی روز افزون مردم حتی با مایه گذاشتن از نان شبشان است؛ همچنین حضور داوطلبانه در فعالیتهای خیریه و بشردوستانه و قرض الحسنه، به گونه ای که هیچ گوشه ایران یا حتی روستایی نیست که صندوق قرض الحسنه نداشته باشد. حالا در هر کاری ممکن است سوء استفاده شود.
مشارکت فعال در تاسیس مدارس غیر انتفاعی که حکومت هم با آنها مشکلی نداشت، مبارزه با اعتیاد و آسیبهای اجتماعی، با اجازه به نهادهای مدنی و از همه مهمتر مشارکت بالا در اقصی نقاط کشور در انتخابات در 35 سال بعد از انقلاب (غیر از یکی دو مورد) با همه محدودیتها از دیگر شواهد مد نظر این استاد دانشگاه تهران بود. به گفته او حکومت هم تا کنون تصمیم نگرفته انتخابات را بردارد. آن قدر مردم از انتخابات استفاده میکنند که برخی در حکومت از این استفاده نگران شدهاند.
جلایی پور افزود: البته وجود 10 درصد افسرده در جامعه ایران را نفی نمیکنم، اما کلیت جامعه این طور نیست و این شواهد، همه نشان از پویایی و تحرک بالای جامعه دارد، که البته در هر زمان که با همراهی حکومت توأم شده و حکومت راه داده است، نتایج خوب و موفقیت آمیزی به دنبال داشته است.
وی تاکید کرد: مهمتر از اینها، این که جامعه ایران یک جامعه جنبشی است. یعنی مردم مطالبهای دارند که حکومت هم مخالف است، ولی رها نمیکنند و به محض این که روزنهای فراهم شود، حضور خود را نشان میدهند. و الا در جامعه سرخورده که جنبش اجتماعی رخ نمیدهد. برخی از واکنشها به مردن حیوانات یا تخریب محیط زیست و.. نشان از مشارکتجویی مردم دارد.
در ادامه این بحث، به این مسأله اشاره شد که از جمله ویژگیهای جوامع مدرن، حضور جنبشهای اجتماعی در این جوامع است. همچنین در هر زمان که گروههای مردمی کمتر امکان بیان خواسته های خود را داشته اند، از طریق جنبشها و یا انتخابات های برگزار شده، نظر و عقیده خود را اعمال کرده اند، که البته دستاورد این مشارکت مردم زمانی بیشتر قابل بهره برداری خواهد بود که حضور و دخالت حکومت با وجود سازمانهای اجرایی بزرگ که در همه عرصه ها وارد می شود، کمتر شود. کلیت مردم ایران منفعل نیستند. افزایش مشارکت مردم میتواند در توسعه، اقتصاد و... کمککننده باشد، اما اگر راه ندهد، مطالبات بر زمین میماند.
2929