پایگاه اطلاع رسانی دولت رسما برکناری دایی را تائید کرد تا دایی که با انتخابی دولتی روی کار آمده بود به همان شکل اخراج شود.

درحالی که خبرگزاری رسمی جمهوری اسلامی و سایت های نزدیک به دولت خبر برکناری دایی را از صبح امروز مخابره کرده بودند اما علی کفاشیان حاضر نمی شد خبر رسمی برکناری دایی را اعلام کند. او مدام به خبرنگارانی که هم کلامش می شدند می گفت منتظر جلسه عصر برای بررسی شرایط تیم ملی باشند. جلسه ای که نه در کمیته تیم های ملی که در سازمان ورزش باید برگزار می شد. اما بی آنکه نشستی برگزار شود حتی قبل از اعلام رسمی مسئولان فدراسیون فوتبال ، خبر برکناری دایی اعلام شد و دیگر کسی تردیدی در حقیقتش ندارد چون پایگاه  اطلاع رسانی دولت این خبر را رسما اعلام کرده است.
ناکامی دایی در تیم ملی بیش از آنکه برای فدراسیون فوتبال تبعات به همراه داشته باشد برای متولیان دولتی ورزش کشور مشکل ساز شده است چون سال قبل این سازمان ورزش بود که با مخالفت برای انتخاب افشین قطبی حکم به انتخاب دایی برای تیم ملی داد. البته حتی سازمان ورزش هم نقشی پررنگ در این انتخاب نداشت که بسیاری تصمیم مستقیم دولت را در انتخاب دایی موثر می دانند.
با این وجود با ناکامی تیم ملی در راه صعود به جام جهانی ، پرونده  نه چندان موفق ورزش کشور در 4 ساله گذشته پس از ناکامی در المپیک ، تکمیل شد و محمد علی آبادی را که تا قبل از چنین تراژدی تلخی  محبوبیت چندانی میان علاقمندان به ورزش نداشت را بیشتر در بحران  فرو برد.
هنوز سوت پایان بازی ایران و عربستان دمیده نشده بود که حاضران در آزادی دیدند ، رئیس جمهوری انتقاد شدید اللحنی رانسبت به نمایش بازی تیم ملی کرد و لحظاتی بعد آزادی را ترک کرد. از همان لحظه برخی شاهدان عینی می گفتند پرونده کاری دایی را باید در تیم ملی بسته شده دانست.
دایی درست زمانی سرمربی تیم ملی شد که به زعم بسیاری  هنوز تجربه لازم برای چنین مسئولیت بزرگی را نداشت اما سازمان ورزش  با این استدلال که انتخاب افشین قطبی می تواند منجر به واکنشهایی شود از انتخاب فدراسیون برای تیم ملی گذشتند و درحالی که فوتبال ایران در میان مربیان هیچ شوالیه ای نداشت دایی را که همیشه به میزان شیفتگانش مخالف داشت علم کردند. دایی که فقط یک سال بود کار مربیگری را آغاز کرده بود.
دایی تا قبل از این رابطه ای کاملا سرد با مدیریت دولتی ورزش داشت. چون او بزرگترین قربانی تراژدی جام جهانی آلمان شده بود و پیش شرط کمیته انتقالی فوتبال که از سوی سازمان ورزش اداره می شد برای انتخاب مربی تیم ملی ، خط زدن علی دایی بود. حتی گفته می شد ، تلاش های بسیاری شد که همان سال دایی بی تیم بماند اما او تیم پیدا کرد ،به سایپا رفت و با این تیم هم توانست قهرمان لیگ شود. ناکامی فوتبال در جام ملتها هم عاملی شد که دایی دوباره به چهره ای محبوب بدل شود و همین اقبال دوباره مردم باعث شد تا در بن بست انتخاب سرمربی  ، مسئولان ورزش به دنبال علی دایی بروند.
همان لابی اما تا با دایی به بن بست رسید به همان شکل غیرمنتظره ای که دایی را گزینش کرده بود از او گذشت تا دوباره اعتبار مردی که لوای بین المللی فوتبال ایران است به پایین ترین سطح ممکن کاهش یابد.
پس از این حالا تلاش برای انتخاب جانشین دایی آغاز شده. این تلاش ها هم نه در راهروهای فدراسیون و نه سازمان ورزش که از کارخانه سایپا آغاز شده و به  دولت کشیده است.
ساعتی پس از بازی مخالفان سنتی دایی یعنی طیف قلعه نویی تمام تلاش شان را به خرج دادند تا سرمربی تیم ملی برکنار شود و امیر جای او را بگیرد اما همزمان با این اتفاقات گروهی پرنفوذ ، بار دیگر محمد مایلی کهن را کاندیدای هدایت تیم ملی کردند که البته این روزها کارنامه موفقی با سایپا دارد. مردی که نماد دایی ستیزی لقب گرفته و دوستی دیرینی با شخص رئیس جمهور دارد ، هرچند منتقد جدی سازمان ورزش و شخص محمد علی آبادی است.
مایلی کهن قرار شده عصر امروز به سازمان ورزش برود و در حضور محمد علی آبادی شرایطش را برای هدایت تیم ملی اعلام کند و صندلی دایی را از سازمان ورزش تحویل بگیرد. مایلی کهن که در یکسال گذشته اگر این اتاف بیفتد ، دومین بار است که دایی را پس از سایپا از جایی می راند و قلمرو اش را تصرف می کند.
انتخاب مایلی کهن اما درحالی شگفت انگیز است که این مربی  چهره ای چندان محبوب میان علاقمندان نبوده ، ناکامی با تیم بزرگسالان و حذف تیم ملی امید همیشه  این مربی را به چهره ای نانوفق میان طرفداران تیم ملی بدل کرده است.
این انتخاب که  احتمالاتا ساعاتی دیگر  رسمیت می یابد ، ادامه تصمیمات دولتی برای فوتبال و ورزش است. اتفاقاتی که منجر به ناکامیهای بزرگی برای ورزش شده و بی آنکه متولی اصلی آن حتی یکبار پاسخی به مردم داده باشد.

منبع: اختصاصی