روزنامه جمهوری اسلامی نوشت:فرزند شهید آیت‌الله قدوسی(نوه مرحوم علامه طباطبایی) در واکنش به ادعاهایی مبنی براینکه مرحوم علامه طباطبایی پس از شنیدن اخبار شهادت برخی چهره‌های انقلاب گفته است: «اسلام، شهید انقلاب است» ضمن رد این ادعا توضیحاتی ارائه داد.

 محمدحسین قدوسی با انتشار نامه‌ای خطاب به مدعیان این مطالب نوشت:
* مرحوم علامه طباطبایی از چند ماه قبل از ارتحال به دلیل کسالت شدید تحت مراقبت شدید بود و هیچ خبری از نوع شهادت‌ها و حوادث تلخ به ایشان داده نمی‌شد و میهمانانی که نزد او می‌رفتند قبل از ورود توسط همسر علامه آگاه می‌شدند که هیچ خبری به ایشان داده نشده و نشود. حتی خبر شهادت مرحوم بهشتی که چند ماه قبل از این بود نیز به او داده نشد. همسر مرحوم علامه اکنون زنده است و چندی قبل در مصاحبه‌ای این مساله را اعلام کرده است. بنابراین در عین احترام به گویندگان خبر و تصدیق مراتب دیانت و صداقت آنان، اصل خبر نمی‌تواند درست باشد.
* مرحوم علامه طباطبایی در امور سیاسی زاویه‌ای روشن و آشکار با مرحوم امام خمینی داشت. تحول و اصلاح جامعه در نظر امام مبتنی بر تغییر سیاسی و حکومتی بود و علامه، اصلاح جامعه را با محور تحول و اصلاح فرهنگی، اجتماعی و انسانی می‌دانست. این تفاوت در موضع باعث تفاوت در نگرش بود و نه ضدیت با یکدیگر. علامه، سیاست از هر نوع آن را در درجه دوم اهمیت می‌دانست و اصل را بر چیز دیگری می‌دانست. در واقع علامه نسبت به انقلاب به نوع دیگری فکر می‌کرد و این به معنی ضدیت با انقلاب نبود چراکه ضدیت با یک جریان سیاسی، خود اقدام سیاسی است و علامه هرنوع اقدام سیاسی را در درجه دوم اهمیت می‌دانست و برای آن ارزش کلیدی قائل نبود. مواضع فکری و فرهنگی فراوانی از علامه به صورت مستند نقل شده و در بسیاری از آن‌ها نسبت به حکومت و سیاست مواضعی اتخاذ شده و هیچ‌یک از آن‌ها با چنین گفته‌ای که به او نسبت داده شده تطبیق نمی‌کند.
* کسانی که علامه را از نزدیک درک کرده‌اند می‌دانند که اولین مشخصه او دقت در کلام و ظرافت در بیان و اعتدال در اندیشه بود و مواضع مهم خود را در عباراتی دقیق و حساب‌شده بیان می‌کرد و کلماتی که خوشایند اهل سیاست و مروجین اندیشه‌های جناحی است هرگز بر زبان او جاری نمی‌شد. چنین گفته‌ای علاوه بر آنکه از جهت سند و شواهد زمانی و مکانی و محتوا دارای مشکل است از جهت بیان نیز با رویه دقیق و حکیمانه او تطبیق نمی‌کند. کلمات روشن و دقیقی در مواضع مستند او وجود دارد که هرکدام دنیایی از معنی را افاده می‌کند و چرا ما با رهاکردن آن‌ها به چنین شایعاتی رجوع کنیم که ارزش تبلیغاتی و سیاسی آن بیشتر از ارزش فکری آن است؟ آیا علامه چنین می‌اندیشیده که مثلاً شاگردان او مطهری و بهشتی و باهنر و مفتح و داماد و نوه او شهید نیستند؟! توجه کنید که صحبت بر سر کلام حکیم دقیقی چون علامه است و نه یک روزنامه‌نگار و صاحب ابزار تبلیغی.

23302