عزت شاهی درباره همراهی مرحوم طالقانی با مجاهدین خلق گفت: ایشان در رابطه با مبارزات مسلحانه نه دیدگاه نفی داشت و نه تأیید. حتی حضرت امام هم در این مسئله چیز خاصی نگفته بودند. آقای طالقانی فقط این افراد را همراهی میکرد و دیدگاه آنها را قبول نداشتند. البته آنها هم عقاید اصلی خود را به آیتالله طالقانی نگفته بودند. ایشان چندین نوبت دستگیر شد، بعضی از اوقات محکومیتهای پایینی داشت و بعضی اوقات هم 7 یا 8 سال زندانی می شد. برخورد ایشان از نظر سیاسی با رژیم شاه خوب و قاطع بود.
وی افزود: البته لازم است بگویم که ایشان هرگز توهین یا شکنجه نشدند و دلیل این موضوع این بود که ایشان به عنوان رجل سیاسی شناخته میشد. چراکه اگر ایشان را شکنجه میکردند مسائل سیاسی و حقوق بشر پیش میآید. آیتالله طالقانی یک چهره شناخته شده جهانی داشت و بارها به کشورهای اسلامی سفر کرده بود. آقایان دیگر مثل آقای منتظری و آقای مهدویکنی و امثال این آقایان اجازه نداشتند با لباس روحانیت بگردند ولی آقای طالقانی هم در مراحل بازجویی و هم زندان، عبا و عمامه و نعلین داشتند و اجازه ملاقات به ایشان داده میشد.
اهم سخنان وی به شرح زیر است:
*افراد زندانی کوچکترین بیاحترامی به ایشان نکردند. موقعیت ایشان در زندان بهگونهای بود که بچههای مذهبی و غیرمذهبی و حتی کمونیستها به ایشان احترام میگذاشتند. ایشان یک روحیه خوبی داشتند و خیلی برای جوانها ارزش قائل بودند و بیشتر وقت خود را به جوانان میداد.
*{درباره ربوده شدن پسر آیتالله طالقانی و عزیمت از تهران} کمیتهای فرعی اوایل انقلاب شکل گرفت که از افراد این کمیته آقای غرضی و صباغیان بودند. اعضای این کمیته پسر ایشان را گرفتند. البته دادستانی و کمیته انقلاب نقشی نداشت بلکه غرضی وی را دستگیر کرد. دلیل دستگیری هم برای ما معلوم نیست. بعد از دستگیری مجتبی طالقانی، آیتالله طالقانی ناراحت شدند و به شمال رفتند. مجاهدین خلق از این موقعیت سوءاستفاده کرده و شروع به تبلیغ کردند که آقای طالقانی از تهران قهر کرده است. بعضی از شهرها و تهران هم التهاب پیدا کرد چراکه گفتند آیتالله طالقانی به نشانه اعتراض تهران را ترک کرده است.
* مرحوم امام، سید احمد آقا و آقای چهپور که از بستگان آقای طالقانی بود را به شمال فرستادند تا ایشان را برگردانند. آقای طالقانی از شمال به قم رفتند. گویا در دیدار با حضرت امام (ره)، ایشان به آقای طالقانی متذکر شدند که اینها (مجاهدین خلق) از شما سوءاستفاده میکنند. آیتالله طالقانی هم بعد از این دیدار اعلام کردند که سوءتفاهمی نبوده و دفاتر ایشان باز است.
*در آخرین خطبه نماز جمعه، آیت الله طالقانی به انتقاد از رفتار کمونیستها پرداختند و گفتند اگر دست از کارهایتان برندارید، افشاگری میکنم. حتی مجاهدین خلق را «جوجه کمونیست» خطاب کردند. بعد از این نماز جمعه روابط ایشان با مجاهدین خلق به هم خورد و متأسفانه به نماز جمعه بعدی نرسیدند و از دنیا رفتند.
* نوزده شهریور پنجاه و هشت، بعد از دیدار ایشان با سفیر شوروی، حال آقای طالقانی به هم میخورد و برق منزل ایشان قطع میشود، گفت: ایشان دیر به بیمارستان رسیدند و متأسفانه در همان شب فوت کردند.
* مرحوم امام به آقای طالقانی علاقه زیادی داشتند. بعد از وفات ایشان، حضرت امام از آیتالله طالقانی به عنوان «ابوذر» یاد کردند گفتند: «طالقانی به منزله ابوذر بود».
29219