این روزها استاد بهرام بیضایی و تیمی نزدیک به ۴۰ تا ۵۰، بازیگر زیر نظرش خود را آماده پنج اجرای بخش دوم نمایش طربنامه در دهه سوم ماه اکتبر میکنند. این اجراها قرار است در پنج شب از دو هفته متوالی در تالاری در کاپرچینوی شهر سنحوزه به روی صحنه برود. بخش نخست این نمایش چند ماه قبل به صحنه رفت و قرار بود که در یکی از شبها نیز اجرای کامل هر دو بخش را شاهد باشیم( در زمانی بیش از ۷ ساعت) که هنوز مشخص نیست که آیا چنین اتفاقی خواهد افتاد یا این که تصمیم بر این است که یک خلاصهای از نمایش قبلی گفته و به اجرای همان بخش دوم اکتفا شود.
آنگونه که نگارنده از گوشه و کنار و از برخی بازیگران این نمایش شنیده است برای چند ماه شنبهها و یکشنبههای هر هفته تمرینات طاقت سوزی برای آماده شدن این نمایش انجام شده است. این نکته را از این بابت می گویم که دیدار از صحنه تمرین هم از قرار برای اغیار(غیر از عوامل نمایش) ناشدنی است. آقای بیضایی نظمی آهنین و انضباطی کمرشکن را بر کار وارد کرده است تا به مانند بخش نخست کاری شسته رفته و پاکیزه و در خور کارهای خودش و تاتر ایرانی بر صحنه بیاید.
عمده بازیگران آماتورند، اما همه آنها در کوره تجربه و دانش ناب آقای بیضایی آبدیده شده و صیقل یافتهاند و ظرفیتهای خود را با نه ماه کار فشرده برای بخش نخست نشان دادند و طبیعی است که این بار بازیهای روانتری را شاهد خواهیم بود. جذبه کار کردن با چهرهای نادر همانند بیضایی این خستگی طولانی مدت را برای همه بازیگران و عوامل، آسان و پذیرفتنی کرده است تا بعدها در تاریخ زندگی خود از چنین تجربه نابی یاد کنند.
در کنار تمامی این عوامل البته نباید همراهی همدلانه و مشفقانه دکتر عباس میلانی و مرکز مطالعات ایرانی دانشگاه استنفورد(به عنوان مدیر و نیزحمید و کریستیانا مقدم و خانم بیتا دریاباری به عنوان چند چهره فرهنگ دوست حامی این پروژه) را نادیدهانگاشت که با درک درست از سپهر فکری و فرهنگی هنرمندی در طراز بهرام بیضایی، همت و تلاشی جانانه را فراهم کرده و میکنند تا او بتواند ایدههایش را عملیاتی کند.
تلاشهای چند سال اخیر استاد بیضایی در منطقه کالیفرنیای شمالی نشان داد که وقتی زمینه وبسترهای کار فراهم باشد،خلاقیتها هم شکفته میشوند و آدمی در سن بیضایی هم قوت و انرژی سالهای جوانی را پیدا میکند و کاری میکند کارستان. چندی قبل که وزیر محترم ارشاد در پاسخ به پرسشی گفته بودند:«نمیدانم آقای بیضایی اصولا میتواند در این سن کاری انجام دهد یا نه.» شخص نگارنده که دورادور تلاشهای استاد بیضایی را در سه سال اخیر دنبال کرده و میکنم و تقریبا هر سه نمایشی را که به صحنه برد از نزدیک دیدم، با خود اندیشیدم که اگر آقای وزیر یک مشاور خبیر و آگاهی داشت قطعا درباره چهرهای همانند بیضایی چنین داوریای نمیکرد. حتی اگر سری به سایتها میزد و گوشهای از بخش نخست همین نمایش طربنامه را میدید و یا یکی دو سخنرانی و پرسش و پاسخ آقای بیضایی را، به قطع و یقین در ارزیابی خود تجدید نظر میکرد و زبان به تحسین آقای بیضایی می گشود و تلاشهایی که کرده و میکند و خواهد کرد.
پرسشهای سهمگین/ نگاهی به نمایش ارداویرافنامه بهرام بیضایی
در هر حال بسی دشوار است که در محیطی انگلیسی زبان باشی و بتوانی صورتبندی کارت را به گونهای سامان دهی که در ظرف دو هفته پنج اجرای سنگین، اما با کیفیتی مطلوب و مناسب را به صحنه ببری،آن هم به زبان فارسی با بازیگرانی آماتور. بیضایی اما این کار را صورت داد و استقبال از بخش نخست نشان داد که او مخاطبان خود را در این منطقه پیدا کرده است . شاید روزی برسد که نمایش بیضایی در این منطقه برای روزهای متمادی بر صحنه باشد.
اصل این نوشته در صفحه آخر روزنامه شرق روز شنبه ۲۴ مهر منتشر شد.