سید محسن مصطفوی*
گلولهای که مرت آلتین تاش افسر جوان پلیس ترکیه به سوی آندری کارلوف سفیر روسیه در ترکیه شلیک کرد و موجبات مرگ او را فراهم آورد ، تیری بود بر قلب تمام تلاشهای تجدد خواهانه ترکیه بعد از جنگ جهانی اول بود. حکومتی که با حضور کمال پاشا تمام سعی و تلاش خود را نمود که به عنوان کشوری مترقی و پیشرو در خاورمیانه و منطقه اوراسیا مطرح شود. گلولههای آلتین تاش اما تیری بود بر تمام آرمانها و رویاهای که آتاترک برای ترکیه در سر داشت.
بر بلندای تپهای در شهر آنکارا، همانجا که سفیر روسیه در آن کشته شد، مقبره آتاترک معروف آنیت کابیر قرار گرفته است، مقبرهای که تقریبا بر تمام شهر مشرف است و پر از نمادها و تمثیلهایی که ترکهای جوان به سرکردگی آتاترک و یار همیشگی اش عصمت اینونو برای ترکیه مدرن تدارک دیده بودند.
آنکارا شهری نه چندان بزرگ با حدود 4 میلیون نفر ( در مقایسه با استانبول ) و نماد روشنفکری در ترکیه بوده و با جمعیتی یکدست به لحاظ فرهنگی، شهری که مرکز مهمترین دانشگاههای ترکیه نظیر دانشگاه آنکارا، خاورمیانه و بیلکنت ( که در بسیاری از رتبه بندیها، بهترین دانشگاه خاورمیانه است) و چند دانشگاه مهم دیگر است، ادارات دولتی و مراکز اداری نظامی، سفارتخانه کشورها، بخش های دیگر پایتخت ترکیه را تشکیل میدهند، شهری تقریبا بدون ترافیک ، با خط متروی شیک و منظم و پاساژهای بزرگ ولی خلوت، شهری که حتی توریست هایش از قشرهای خاصی هستند که یا دانشجوهای خارجیاند یا مراجعه کنندگان به سفارت خانه های خارجی.
با توجه به بافت جمعیتی آنکارا، این شهر پایگاهی بود برای مخالفان حزب عدالت و توسعه، روشنفکران، دانشگاهیان، ارتشیان و کمالیستها جز مخالفان همیشگی حزب عدات و توسعه و شخص اردوغان به شمار می روند.
در سالهای اخیر اردوغان کوشید با ساخت خانه های ارزان قیمت و شهرکهای اقماری در اطراف آنکارا ( چیزی شبیه به مسکن مهر) و استقرار طرفداران حزب عدالت و توسعه در این شهرکها بافت جمعیتی شهر را تغییر دهد و زمینه ساز ورود آنها به ارتش و پلیس و دیگر نهادهای دولتی گردد (اسنادی به تازگی منتشر شده که نشان دهنده همکاری جماعت نور متعلق به فتح الله گولن و حزب عدالت و توسعه در تسهیل ورود طرفداران اسلام گرایان این دو حزب به مراکز نظامی و دولتی بوده است)
به هر روی آنکارا که روزی نماد آرامش و امنیت در ترکیه بود به دلیل سیاست های غلط حزب عدالت و توسعه دچار چنان هرج و مرجی شده که سفیر روسیه را در یک مرکز هنری به طرز دردناکی به قتل میرسانند و به سفارت خانه های دیگر نیز حمله مسلحانه میگردد و هر از گاهی بمبی در مرکز این شهر منفجر میگردد و ترکیه و حزب حاکم روز به روز بیشتر در این باتلاق خود ساخته فرومیرود و سرانجام کار بسیار مبهم و البته تیره است.
*پژوهشگر مرکز مطالعات خاورمیانه و مدرس دانشگاه