واقعا مدیر شرکت لبنیات نمی‌داند که مشکل از نبودن تفکیک واضح میان محموله‌ها است؟ و اگر مدیران پر تلاش ما چیز به این سادگی را نمی‌فهمند چه کسی بیشتر مستحق اخراج است؟ مدیر متوهم یا کارگر خطاکار؟

گروهی از مردم هستند که نمی‌دانم تعدادشان کم است یا زیاد، اما بروزشان کم نیست. مردمی که مشخصه‌های اصلیشان این‌ها است:

۱. نارضایتی از وضع موجود

۲. بی‌اعتنایی به نگاه تخصصی به مسائل و مشکلات

۳. بی‌پروایی در ارائه‌ی راه حل

این‌ها خصوصا در کامنت نوشتن در سایت‌ها و وبلاگ‌ها و شبکه‌های اجتماعی از بقیه فعال‌تر و حق‌به‌جانب‌تر رفتار می‌کنند. شما بگویید دریاچه‌ی خزر باعث مرطوب شدن هوای گیلان و مازندران است. راه حل دارند؛ «از کویر خاک ببرید بریزید خزر را خشک کنید.»

شما بگویید در کویر نمی‌توان کشاورزی کرد چون آب نیست. راه حل دارند؛ «لوله بکشید و با پمپ آب از دریای عمان به کویر سرازیر کنید.»

شما بگویید جاده‌های سوییس پیچ در پیچ است چون این کشور کوهستانی است. راه حل دارند؛ «با بلدوزر اول سوییس را صاف کنید، بعد جاده بکشید صاف صاف.»

این‌ها هر بار هم که به جرمی برمی‌خورند یک راه حل دارند؛ «اعدامش کنید حیوان را.»

هر بار هم که به خطایی انسانی برمی‌خورند هم راه حلشان واضح است «اخراجش کنید.»

باور نمی‌کنید؟ کمی کامنت بخوانید. کمی مهمانی بروید. این‌ها در مهمانی‌ها هم اغلب گل سرسبد و شمع محفل هستند. چیزهایی که این‌ها به‌ش توجه نمی‌کنند مفهوم‌ها و راه حل‌های تخصصی و نیز ارتباط هزینه و فایده است.

این آدم‌ها تا زمانی که نتوانند راه حل‌هاشان را عملی کنند نه به حال خودشان ضرری دارند، نه به حال جامعه و اطرافیان. اما وای به روزی که چنین کسانی را مصدر امری بگذارند و تصمیمی را به آن‌ها بسپارند.

گمان کنم بتوان گفت یکی از نشانه‌های مدیر بودن، توانایی یافتن راه حل‌هایی است که کم‌ترین آسیب را برساند و بیش‌ترین نتیجه را بدهد.

حالا ماجرا چیست؟ هواپیمایی پریده و به مسافرانش خوراکی‌هایی از جمله شیر داده و بعضی مسافرها متوجه شده‌اند که روی شیرها نوشته غیر قابل فروش مخصوص عرضه در مدارس. یکی از مسافرها که حساس‌تر بوده این خبر را عمومی کرده و شرکت تولیدکننده‌ی لبنیات مجبور شده بابت این اتفاق جواب بدهد. شاید پیش از این هم بارها چنین اتفاقی افتاده بوده و خبری نشده. شاید هم بار اول بوده. معلوم نیست.

حالا مدیران شرکت چه می‌گویند؟ می‌گویند کارگری حین بار زدن شیرها بسته‌ای را به اشتباه بار زده و این مشکل پدید آمده. راه حل؟ دو نفر کارگر را اخراج کرده‌اند. دوربین مخفی است؟ فیلم کمدی است؟ خیر. زندگی سیاه کارگر است. کدام درس مدیریت به مدیر شرکت لبنیات آموخته راه جلوگیری از خطای انسانی اخراج نیروی انسانی است؟

در فروشگاه‌ها برای این که بار خرید من با نفر قبل و بعد پای صندوق اشتباه نشود، چوبی قرمز یا نارنجی بین دو بار قرار می‌دهند. واقعا مدیر شرکت لبنیات نمی‌داند که مشکل از نبودن تفکیک واضح میان محموله‌ها است؟ و اگر مدیران پر تلاش ما چیز به این سادگی را نمی‌فهمند چه کسی بیشتر مستحق اخراج است؟ مدیر متوهم یا کارگر خطاکار؟ هزینه‌ی اخراج کدام کم‌تر است و فایده‌ی اخراج کدام بیش‌تر؟

به همین سادگی دو خانواده را از نان خوردن بیندازند تا وانمود کنند مسئولانه رفتار کرده‌اند؟ 

"