با اینکه هنوز قریب به دو ماه به زمان برگزاری انتخابات پارلمانی لبنان باقی مانده است منازعات سیاسی آرام آرام شدت میگیرد و انتظار میرود با دخالت کشورهای خارجی چون مصر، عربستان و آمریکا در امور داخلی لبنان منازعه انتخاباتی این کشور شدت بیشتری به خود بگیرد. در مقابل جریانات وابسته به نیروهای خارجی، حزب الله لبنان و احزاب همسو قرار دارند که تلاش میکنند با خنثیکردن توطئهها در روندی دموکراتیک پیروز انتخابات شوند. خبر آنلاین در گفتوگو با محمد علی مهتدی، تحلیلگر مسائل لبنان، تلاش کرده است آرایش نیروهای سیاسی لبنان در آستانه انتخابات پارلمانی را ترسیم نماید.
پیش از آنکه به جناح بندیهای انتخابات خرداد ماه بپردازیم، اگر اجازه بدهید بحث را درباره ساختار سیاسی لبنان آغاز میکنیم؟
صحنه سیاسی لبنان بسیار پیچیده است. تنوع فرقهای جامعه لبنان نیروهای سیاسی، مذهبی و قومی متنوعی را شکل داده است که در مجموع درهم تنیده شدهاند. احزاب لبنانی عموماً ظاهری سیاسی و در عین حال عقبهای فرقهای دارند. رژیم لبنان دموکراتیک پارلمانی است و نظام سیاسی به جای اینکه دموکراسی عددی باشد، بیشتر توافقی و اجماعی است. پارلمان 128 نماینده دارد و هر چهار سال یک بار انتخابات مجلس برگزار میشود. کرسیهای پارلمان نیز بین فرقههای مذهبی تقسیم شده است.
نیمی از پارلمان مسلمان و نیمی دیگر مسیحی هستند. فرقههای اصلی اسلامی شامل، اهل تسنن، تشییع و دروزی میباشند و مسیحیها نیز مارونی، کاتولیک و ارتدوکس هستند. البته فرقههای کوچکتری نیز در لبنان وجود دارند. در لبنان هر فرقه مذهبی تشکیلات سیاسی نیز دارد، این تشکیلات و همچنین جمعیت آن فرقه موجب برخورداری بیشتر از قدرت سیاسی میشود. هماکنون رئیسجمهور مسیحی مارونی، نخستوزیر مسلمان سنی و رئیس مجلس مسلمان شیعی است. قبل از جنگهای داخلی و توافقنامه طائف در سال 1989 قدرت سیاسی در اختیار رئیسجمهور بود ولی پس از آن رئیسجمهور نقشی تشریفاتی یافت و قدرت سیاسی به نخستوزیر منتقل شد.
در آستانه انتخابات مجلس، آرایش نیروهای سیاسی لبنان بر اساس چه مطالباتی شکل گرفته است؟
متغییر مهمی که وارد صحنه سیاسی لبنان شده، مسئله مقاومت است. مقاومت مردم لبنان و در رأس آنها حزب الله در سال 2000 میلادی موجب پیروزی لبنان و متعاقب آن اخراج اسرائیلیها از جنوب لبنان شد. مقاومت در سال 2006 نیز به دنبال جنگ 33 روزه توانست ارتش اسرائیل را شکست داده و به پیروزی جدیدی دست یابد.4 سال پیش در آستانه انتخابات پارلمان چهار جریان عمده سیاسی لبنان یعنی حزبالله، جنبش عمل، جریان حریری (المستقبل) و جریان ولید جنبلاط (سوسیالیست ترقی خواه) ائتلاف کرده و قدرت بزرگی را تشکیل دادند. اما با ترور رفیق حریری در فوریه 2005 و مسائل بعد از آن این ائتلاف از هم گسست. جریان حریری و جنبلاط نه تنها از ائتلاف جدا شدند بلکه خواستار خلع سلاح مقاومت شدند و ائتلاف موسوم به 14 مارس راتشکیل دادند. در مقابل حزب الله، جنبش عمل و همچنین جنبش مارونی آزاد میهنی به رهبری میشل عون ائتلاف جدیدی را به نام 8 مارس تشکیل دادند.
بعد از ترور حریری، فشارهای بینالمللی و داخلی باعث شد نیروهای سوری از لبنان خارج شوند. جریان مقاومت که همواره تحت حمایت ایران و سوریه بوده است برای تشکر از سوریه راهپیمایی بزرگی را در 8 مارس 2005برگزار کرد، به همین دلیل نیز به جریان 8 مارس شهرت یافت. در مقابل جریان مخالف مقاومت نیز در 14 مارس راهپیمایی مشابهی را برگزار کرد و از این رو به جریان 14 مارس شهرت یافت.
دولت مصر اتهاماتی را به حزب الله لبنان وارد کرده است، این اتهامات چقدر به انتخابات پارلمانی لبنان مربوط میشود؟
هر دو جریان مدافع و مخالف مقاومت از سوی نیروهای خارجی حمایت میشوند. همانطور که گفته شد مقاومت از حمایت ایران و سوریه برخوردار است. از سوی دیگر جریان 14 مارس از حمایت عربستان، مصر و اردن بهعنوان قدرتهای منطقهای و همچنین آمریکا و فرانسه بهعنوان قدرتهای فرامنطقهای برخوردارند. در کنار این کشورها باید اسرائیل را نیز به جمع حامیان جریان 14مارس اضافه کرد. طبیعی است که خلع سلاح مقاومت به سود اسرائیل است و اسرائیل تمام تلاش خود را برای ضعیف کردن مقاومت در صحنه سیاسی لبنان به کار میبرد. نکته مهمتر اینکه بعد از جنگ 33 روزه و در جنگ غزه نوعی همسویی بین سیاستهای اسرائیل و اردن و مصر مشاهده میشود.
پیشبینی شما از انتخابات پیش رو چیست؟
جریان 14 مارس در حال حاضر در پارلمان از اکثریت برخوردار است و در دولت نیز نفوذ دارد. این نفوذ در دولت و اکثریت در مجلس به دلیل همپیمانی با مقاومت بوده است. پس از اینکه ائتلاف 4 سال پیش دچار انشقاق شد تمامی نیروهای طرفدار مقاومت از فرقههای مذهبی اهل تسنن، دروزی و. . . ائتلاف کردند تا حضوری قدرتمند در انتخابات پارلمانی داشته باشند. اگر شرایط تغییری نکند و دشمنان خارجی و داخلی مقاومت فتنه انگیزی نکنند، انتظار میرود مقاومت حائز اکثریت شود. البته نه اکثریت مطلق بلکه اکثریت نسبی. نا گفته نماند که از اردوگاه 14 مارس خبرهایی مبنی بر هزینههای هنگفت برای خرید آرای مردم و همچنین کمکهای مالی به مراکز قدرت در شهرستانها به گوش میرسد. به هر حال عربستان، مصر، اردن، آمریکا، فرانسه و اسرائیل بیکار ننشسته و تمام تلاش خود را برای پیروزی 14 مارس در مقابل مقاومت به کار خواهند بست.
بر فرض جریان 14 مارس پیروز انتخابات شود، آنگاه مقاومت ناچار به خلع سلاح خواهد شد؟
اگر 14 مارس هم پیروز شود، نمیتواند اکثریت مطلق را کسب کند. بافت فرقهای لبنان به گونه است که هیچ جریانی نمیتواند به تنهایی حائز اکثریت کرسیهای پارلمان شود. از سوی دیگر تصمیمات در لبنان توافقی است و با زور هیچ تصمیمی را به جریانی نمیتوان تحمیل کرد. قاعدهای در لبنان حاکم است مبنی بر اینکه طرفی که غالب است، نمیتواند اراده خود را تحمیل کند، بدین ترتیب مسئله حذف یا خلع سلاح مقاومت در هر صورت منتفی است.