تاریخ انتشار: ۲۳ فروردین ۱۳۹۶ - ۰۲:۴۹

آنچه اصالت دارد و برای مومن مهم است، امکان حفظ دین و رشد ایمان او است، و چون این امر در شهرهای بزرگ مسلمانان ممکن تر است، در شرایط مساوی زندگی در آنها ترجیح دارد.

وقتی مصاحبت و معاشرت با یک نفر آن اندازه مهم و موثر است، اهمیت و تاثیر جامعه و افکار عمومی بر عقاید و اعمال آشکار است. عقیده و رفتار شهروندان است که فرهنگ عمومی یک جامعه را تشکیل می دهد و فرهنگ عمومی مانند فضای عطرآگین یا مسمومی است که آدمی در آن تنفس می کند. پس به ناچار از آن تاثیر می پذیرد.

در حدیث معروفی می خوانیم که: « قَامَ رَسُولُ اللَّهِ خَطِيباً فَقَالَ: أَيُّهَا النَّاسُ إِيَّاكُمْ وَ خَضْرَاءَ الدِّمَنِ»؛ روزی رسول خدا یاران خود را مخاطب ساخته و فرمود: از گیاهان زیبایی که بر مزبله ها می روید بپرهیزید!

« قِيلَ: يَا رَسُولَ اللَّهِ وَ مَا خَضْرَاءُ الدِّمَنِ ؟»؛ عرض کردند ای رسول خدا! گیاهان زیبایی که بر مزبله ها می روید اشاره به چه کسی است؟«قَالَ: الْمَرْأَةُ الْحَسْنَاءُ فِي مَنْبِتِ السَّوْءِ»؛ فرمود: زن زیبایی که در خانواده و محیط بد پرورش یافته است.

در نهج البلاغه نیز اشاره هایی به تاثیر مکان در خُلق و خوی افراد هست. از نظر فقهی نیز اگر زندگی در شهر یا کشوری مانع اظهار شعائر الهی و انجام وظیفه شرعی گردد، مهاجرت از آنجا واجب است؛ چه رسد به اینکه بخواهد منجر به تضعیف عقیده و نهایتاً تغییر دین گردد. وقتی عذری برای ماندن نیست و می توان به جای دیگر نقل مکان کرد، ماندن در چنین محیطی ظلم به خود و بستگان است و عتاب و عقاب الهی را در پی دارد.

منبع: khabaronline