تاریخ انتشار: ۲۷ فروردین ۱۳۹۶ - ۰۴:۳۹

در فاجعه و جنایت علیه مردم بیگناه فوعه و کفریا، ذکر یک مساله انتقادی را ضروری دانستم؛

كَساني هستند كه در نظرات و مواضع خود، بشدت بر تاسّي و رعايت "ديگران" به حقوق بشردوستانه و رعايت حقوق غير نظاميان در عرصه بحران و جنگ جاري در سوريه و عراق، بسيار تاكيد ميكنند و دايم نوع رفتار نظامي "خودي" ها و همراهان را با "ديگران" مقايسه نموده و توصيه به عمل مشابه ايشان دارند.

بخصوص رفتار ايالات متحده و حتي تركيه و سعودي و متحدان ايشان را در جنگ هاي عراق و سوريه و يمن، از مصاديق عمليات تابع حقوق بشردوستانه دانسته و در مقابل، منش و روش جنگي "خودي" ها را تقبيح، و يكي از عوامل تداوم و توسعه بحران ميخوانند،
البته بدون داشتن دستي بر داده هاي خاص، و حتي از طريق داده هاي كشف هم براحتي ميتوان ريشه تروريسم لازمان و لامكان خاورميانه را در بستر و ابشخور امريكا، اسرائيل تركيه سعودي قطر و امارات و ... يافت، ليكن، دلايلي زياد بر إثبات اين واقعيت در طول شش سال گذشته اقامه شده كه متاسفانه ان دسته از عزيزان، مايل به نهادن وقع، به ان دلايل نبوده اند،

اينك در ظاهر و باطن اين جنايت امروز، فكر نميكنم جاي هيچ ترديدي براي هر وجدان سالم ، وجود داشته باشد كه، ريشه جنايت و خباثت در كجاست؟

نحوه و نتيجه تبادل ساكنين را در اين واقعه نگاه كنيم، سپس ببينيم  كه ايا باز هم ان دوستان از "رعايت حقوق بشر دوستانه" در جبهه دشمن سخن ميگويند؟ و ديگران را مبرّا، و خودي ها را متهم به جنايت جنگي ميكنند؟

اگر چنين باشد، پس بايد در اصل انصاف بخردانه و وجدان سالم، تشكيك كرد.

چشم حقيقت بين، گزينشي نمي‌بيند...

منبع: خبرآنلاین
"