دقت نباید به وسواس بیمارگون بینجامد اما ساده‌لوحی و خوش‌بینی هم جای خالی دقت را پر نمی‌کند.

مدتی پیش در یکی از شبکه‌های اجتماعی به حساب کاربری شخصیِ کسی برخوردم که می‌گفت برای کودکان سیستان و بلوچستان کمک جمع می‌کند. هر از چندی فراخوانی برای کمک جنسی یا نقدی می‌گذاشت و مدام شماره‌ی کارتش را اعلام می‌کرد. به نظر رفتاری انسانی داشت و تشکرش از یاری‌گرانش بی ذکر نام و دور از اغراق و تظاهر بود. همان زمان البته به عنوان کسی که به قول رومی «موقوف و قربان» زبان‌شناسی است می‌دیدم که خطاهای املاییش و روایت‌هایش ساختگی هستند و احتمالا همه چیز همان طور که می‌گوید نیست، اما مطمئن نبودم این نوعی بازارگرمی برای هدف خیر است یا نوعی کاسبی شخصی. نهایتا به نظرم چیز مهمی نیامد و گمان کردم دیگران نیز می‌توانند پاره‌ای از ساختگی بودن‌ها را ببینند. سکوت کردم و وانهادم. دیروز دیدم کسی دیگر به رفتار او شک کرده و تلاش کرده او و صداقتش را بیازماید و نتایج خوبی نگرفته. اول دروغ‌های کوچک و قابل اغماض یا قابل توضیح شنیده و هر چه پی‌گیرتر شده دروغ‌ها و فرار کردن‌ها بزرگ‌تر شده‌اند. در نهایت فرد پی‌گیر مطمئن شده بود که خیری در میان نیست و تمام آنچه به نظرش قابل بررسی بود را جمع کرده و در اختیار دیگران گذاشته بود تا بدانند و آگاهانه تصمیم بگیرند.

این اخطار اخطار به‌جایی است، اما در برابرش من هرگز ندیده‌ام کسی در مورد خیریه‌ای اخطار بدهد. موسسه‌های خیریه در همه‌ی دنیا و نیز در ایران  دست کم از سه جهت مورد تردید هستند.

۱. اتهام پول‌شویی: موسسه‌های خیریه در موارد بسیاری از ذکر نام دریافت‌کنندگان کمک‌ها به مراجع رسمی و بازرسان داخلی خودداری می‌کنند و این را به درستی مرتبط با حفظ کرامت مددجویان می‌دانند. اما متأسفانه کم نبوده‌اند موسسه‌های خیریه‌ای که پس از یک جست‌وجوی طاقت‌فرسا معلوم شده در پول‌شویی دست داشته‌اند و از مددجویان جعلی بی نام برای این کار استفاده می‌کرده‌اند.

۲. اتهام فرقه‌سازی: باز کم نیستند موسسه‌های خیریه‌ای که حول یک انسان بخشنده و دوست‌داشتنی شکل گرفته‌اند و در میان چنین موسسه‌هایی باز موسسه‌هایی یافت شده‌اند که اعضای پیشینشان به فرقه‌ای شدن موسسه و سوء استفاده‌ی رئیس، قطب، مرشد، مراد یا هر چه نامش را بگذارید از اعضا گواهی داده‌اند.

۳. اتهام سوء تدبیر خیرخواهانه: این دیگر فراگیرترین آسیب خیریه‌ها است. بسیاری از مدیران، برنامه‌ریزان و گردانندگان خیریه‌ها جز اندکی اندوخته و دلی مهربان چیزی برای مدیریت موسسه‌شان ندارند و با جذب و مدیریت کمک‌های دیگران موسسه را می‌گردانند. کم نبوده تصمیم‌های خیرخواهانه‌ای که بعدها در پژوهش‌های آکادمیک مشخص شده آسیب‌هاشان بر فایده‌هاشان می‌چربد اما ناآگاهی باعث شده تصمیم‌های خوب و موثری به نظر بیایند.

در هیچ یک از این سه مورد اتهام مرجع رسمی‌ای وجود ندارد که به ما اطمینان بدهد در یک موسسه همه چیز درست پیش می‌رود. قانون‌های مبارزه با پول‌شویی در کشور ما (هم به دلیل عمیق نبودن ریشه‌ی این آسیب اقتصادی در ایران و هم به دلیل تلاش برای مقابله با فشارهای خارجی) هنوز نوپا و کم‌توان و غیر دقیق هستند. هیچ نهاد مسئولی نیست که وظیفه‌اش بررسی فرقه‌ای شدن یک موسسه باشد و تنها نهادهای امنیتی در موردهایی که بنا به تشخیص خودشان فرقه دچار رفتار غیر قانونی شدید و مکرر شده در این موضوع دخالت می‌کنند و آن‌ها نیز به فرقه‌های تصریح‌شده علاقه‌ی بیش‌تری دارند تا فرقه‌های پوشیده. در زمینه‌ی سوء تدبیر هم که نهایتا سازمان‌هایی مانند سازمان بازرسی کل کشور در مورد برنامه‌ریزی‌های دولتی نیز بیش‌تر به عدول از قانون یا فرا رفتن از آن می‌پردازند تا به سوء تدبیر؛ چه رسد به خیریه‌ای بنشسته در گوشه‌ای.

آن کاربر مجازی نهایتاً کسانی را فریب داده و پولی از آنان گرفته و صرف امر خیری نکرده. بدترین آسیبی که زده می‌تواند آسیب به اعتماد عمومی باشد که راستش من همان را هم نمی‌بینم. یعنی گمان می‌کنم بعد از این ماجرا آنچه رشد می‌کند نه بی‌اعتمادی که دقت و عقلانیت در اعتماد به افراد خیر است.

اما آسیب‌های پول‌شویی، فرقه‌سازی و سوء تدبیر در مدیریت خیریه‌ها آسیب‌های شدید، بزرگ و گاه پنهانی است. گاه نهادهای مسئول صرف این که چند خیر دست به دست هم داده‌اند و موسسه‌ای ایجاد کرده‌اند که در حد سرپرستی چند کودک و نوجوان باری از دوششان برمی‌دارند، پس از طی مرحله‌های قانونی به آنان مجوز داده و با آنان همکاری می‌کنند و هیچ گمان نمی‌کنند که ای بسا این باری که امروز برداشته می‌شود فردا مضاعف شود و بازگردد.

بدتر از این برخورد مردمی است که وقتی توصیه می‌کنی دقت کنند می‌گویند «نه من می‌شناسمشان». که را می‌شناسی؟ یکی از نزدیکانش یا حتی خودش در فلان فعالیت‌های خیریه مشارکت کرده‌اند و در آن مدت در کمدهای خیریه هیولایی ندیده‌اند. این دلیل قابل اتکایی نیست. خطاها پیش چشم مشارکت‌کنندگان رخ نمی‌دهند و آن‌ها که می‌خواهند سازمانی پیچیده برای تقدیس خودشان یا برای پول‌شویی بسازند آن قدر ساده نیستند که مراسم عبادت برگزار کنند یا کیسه‌های صد کیلویی پول را که رویش نوشته «حاصل از فروش و ترانزیت مواد مخدر» پیش چشم ما وارد موسسه کنند. البته که دقت نباید به وسواس بیمارگون بینجامد اما ساده‌لوحی و خوش‌بینی هم جای خالی دقت را پر نمی‌کند.

منبع: khabaronline

برچسب‌ها