اینکه یک کارگزار سیاسی-اقتصادی بسیار ناموفق و مقصر در پیدایش برخی از مهمترین مشکلات نظام بانکی و اقتصاد ایران بتواند این گونه سخن بگوید و طلبکارانه مدعی شود، بیش از آنکه به روحیه و اخلاق فردی افراد بازگردد، برآمده از مشکلاتی در ساخت سیاسی است که افراد را در مقابل کردارهایشان پاسخگو و مسئول نمیسازد. افراد در چنین ساختاری چنان سخن میگویند گویی تاریخی وجود ندارد و خود هیچ سهمی در پیدایش مشکلات نداشتهاند.
نمونههای این رفتار را شما بسیار دیدهاید و در همه عرصهها از محیطزیست گرفته تا اقتصاد و سیاست خارجی شاهد چنین آدمهایی هستید. محمود بهمنی فقط یک نمونه است. محمود بهمنی منتقدانه درباره مشکلات نظام بانکی سخن میگوید و اقتصاد کلان را به نقد میکند و هرگز نشانی از آنکه وی خود سکاندار این دستگاه بوده است در کلام وی نمیبینید. این ساختار است که مسئولان را این گونه در قبال تصمیمها و کردارهای گذشتهشان بیمسئولیت میسازد.
کشور ما از لحاظ ذخایر نفت، سومین کشور دنیا، در حوزه ذخایر گاز دومین کشور دنیا و در مجموعه رتبه اول را در جهان داراست اما چرا چنین شرایطی داریم.
ما کشور فقیری نیستیم که دارای مشکلات اقتصادی باشیم، مشکل امروز کشور، مشکل بحران مدیریت است که مدیریتی بحرانزا داریم و از نیروها و ظرفیتها به درستی استفاده نمیشود، همچنین امروز هر کسی جای خود ننشسته است، در حالی که یکی از اصول قرآنی عدل، قرار گرفتن هر چیز در جای خود است بنابراین باید چینش مدیران هرچه سریعتر اصلاح شود.
ما برای محاسبه نرخ تورم شاخص 389 قلم کالا را محاسبه و با ضرایبی که دارند اعلام میکنیم و میگوییم نرخ تورم یک رقمی است؛ بله وقتی نرخ رشد مسکن که موتور محرکه اقتصاد منفی 14.9 و صنعت کمتر از 0.5 درصد است میخواهیم تورم به این شکل نباشد.
امروز بخش عظیمی از کاهش نرخ تورم ناشی از رکود، عدم تقاضا، عدم توان خرید مردم و بیکاری است که اگر میگوییم رشد اقتصادی 11.6 درصد است حتماً میدانیم 9.7 درصد آن حاصل خامفروشی نفت بوده و تنها 1.9 درصد نرخ رشد اقتصادی کشور در سال گذشته بوده از اینرو باید زیرساختهای خود را اصلاح کرده و بهرهوری را بالا برده و رشد اقتصادی را در کلیه بخشها افزایش دهیم و صرفاً در صادرات نفت خام نباشد.
اگر مشکل بانکهاحل نشود، وضع تولید، رکود و تورم حل نمیشود ضمن اینکه با انتقاد و حمله به بانکها مشکلی حل نمیشود. امروز راهکارهای خوبی داریم ولی باید در کنار آن گوش شنوا نیز وجود داشته باشد.
وزیر اقتصاد دو ماه قبل اعلام کرد که دولت و شرکتهای دولتی 700 هزار میلیارد تومان به بانک مرکزی بدهکار است. منابع بانکها در مطالبات معوق و بدهیهای دولت قفل شده که باید تکلیف این بدهیها روشن شود چرا که منابعی باقی نمیماند که به بخش خصوصی و تولید داده شود.
دولت امروز متجاوز از 104 هزار میلیارد تومان به سیستم بانکها بدهکار است که نه سود و نه جریمه آنرا نمیدهد در حالی که بانکی که حسابش بدهکار میشود، باید 34 درصد جریمه به بانک مرکزی بدهد که البته پول آن را ندارد لذا باید تدبیری صورت گیرد.
امروز متجاوز از 500 هزار میلیارد تومان طرحهای نیمهکاره رها شده که بازدهی آن صفر است و باید فکری برای آن کرد ضمن اینکه امسال اشتغال سالانه کشور یک میلیون و 250 هزار نفر افزایش مییابد که 700 هزار نفر آن به بیکاری اضافه شده که اگر ادامه یابد در 10 سال دیگر بیش از 5 میلیون بیکار داریم.
هیچ کس از محمود بهمنی نمیپرسد وقتی شما مسئول سامان دادن به همه این امور بودید چه کردید؟ و هزینه کاستیها و خطاهای خود را چگونه پرداختید؟ آیا به نظر شما محمود بهمنی با ورود به مجلس بابت همه قصور و تقصیرهایش پاداش نگرفته است؟