علی محمد بشارتی وزیر کشور دولت ششم در گفت و گو با پایگاه اطلاع رسانی دفتر حفظ و نشر و آثار مقام معظم رهبری با اشاره به حواشی انتخابات ریاست جمهوری دولت هفتم گفت: من در آن روزها شنیدم که یکی از آقایان، ساعتی قبل از اینکه تقریباً بر همه روشن شود که چه کسی پیروز انتخابات است، وقت میگیرد و خدمت آقا میرسد؛ با اینکه هیچ مسئولیت رسمی هم در زمینه برگزاری انتخابات نداشته است. در آن جلسه به ایشان گزارشی میدهد و خواستار ابطال انتخابات میشود. آقا در پاسخ برخورد خیلی شدیدی با وی میکند که ظاهراً سابقه نداشته است. با این مضمون که چگونه به خودت اجازه میدهی که اینطور دربارهی نظام فکر کنی و تصمیم بگیری؟
وی در ادامه افزود:بر همین مبنا و آنچه در این 30 سال در انتخابات مختلف جمهوری اسلامی اتفاق افتاده، اصلاً یکی از افتخارات ما این است که دوم خرداد و همهی شعارهای سیاسی بعد از آن، از جمله مشارکت عمومی، همه به خاطر نتیجهی انتخاباتی بود که در آن دوره و توسط دولت ششم برگزار شد.
وزیر کشور دولت هاشمی امکان تقلب در انتخابات را رد کرد و گفت: من به شما بگویم که امکان تقلب تعیینکننده در وزارت کشور نزدیک به صفر است. اینقدر قانون محکم است که وزیر کشور اگر بخواهد برادرش را وارد مجلس بکند، نمیتواند. ممکن نیست کسی بتواند جلوی این همه دوربین و آدم و ناظر و مجری تقلب کند. البته ممکن است مثلاً در انتخابات مجلس که لیست طولانی دارد، آخر کار که میخواهند آراء را بازشماری کنند، اسامی افراد بر اساس خطای چشم و شمارههای نزدیک به هم اشتباه شود. آن هم در حد یکی دو درصد که اثری بر نتیجهی انتخابات نمیگذارد، اما در انتخابات ریاستجمهوری چون کاندیداها کم هستند، این احتمال خیلی ضعیف و در حد صفر است، چه برسد که منجر به تغییر چند میلیونی نتیجه بشود.
بشارتی با یادآوری یک خاطره از امام خمینی (ره) گفت: یادم میآید در سال 1359 که انتخابات مجلس بود، پسر آیتالله پسندیده -یعنی برادرزادهی حضرت امام (ره)- از خمین رأی نیاورد. آیتالله پسندیده به امام نامه نوشت که در شهرستان خمین تقلب شده. یکی از اعضای دفتر امام تعریف میکرد که امام وقتی نامه را دیدند، تبسمی کردند و فرمودند انتخابات خمین بهترین سند است برای سلامت انتخابات در جمهوری اسلامی. در حالی که در آن شرایط اول انقلاب، طبیعی بود که همهی دستاندرکاران انتخابات دلشان میخواست که پسر برادر امام به مجلس برود، اما چون مردم خواسته بودند شخص دیگری نمایندهشان شود و ایشان انتخاب نشده بود، معلوم میشود که انتخابات بهسلامت برگزار شده است.
وزیر کشور دولت ششم با اشاره به انتخابات ریاست جمهوری سال 76 گفت: در زمانی که من وزیر کشور بودم از ساعات اول انتخابات خیلیها با من تماس میگرفتند؛ آقای ناطق، آقای هاشمی و افراد رده بالای دیگر از من میپرسیدند چه خبر؟ من میگفتم نمیدانم. مگر در آخرین مراحل بازشماری که دیگر تقریباً معلوم بود که اوضاع از چه قرار است، آن هم به افراد میگفتم این آن چیزی است که من دانستهام و نه نتیجهی قطعی انتخابات، چون هنوز به قطعیت نرسیده بودم و از طرفی هم اعلام نتایج بر عهدهی شورای نگهبان است.
وی همچنین خاطرنشان کرد: به نظر من وقتی رهبر معظم انقلاب در نماز جمعهی 29 خرداد آمدند و خط را برای همه روشن کردند، دیگر از آن به بعد اساس مسأله تغییر کرد. آنهایی که روی حرفهای گذشتهی خود اصرار کردند، خط جدیدی از انحراف را رقم زدند. مسألهی جالبتری که مطرح کردند این بود که: ما به کمتر از ابطال انتخابات راضی نمیشویم! باید به آن کسی که این حرف را زده بگوییم خب اگر به خاطر جنابعالی انتخابات را لغو کردیم، آنوقت اگر انتخابات بعدی را انجام دادیم و تو رأی آوردی، اگر رقیب تو گفت من نتیجهی انتخابات را قبول ندارم، آیا تو هم اجازهی لغو میدهی؟ اگر بگویید بله، میشود دور باطل. اگر هم بگوید خیر، رقیبش میگوید از کجا معلوم؟ بیایید یک بار دیگر انتخابات را برگزار کنیم. شما که خیلی به خودت مطمئنی بیا یک بار دیگر خودت را وارد عرصه کن. ببینید چقدر مضحک میشود. این رفتار موجب میشود که دنیا و آیندگان به ما بخندند.