مدیران بزرگ معمولاً از کار کردن با آدمهای بزرگ نمیترسند، چرا که در خودشان توان مدیریت کردن آنها را میبینند. چه برانکو و کیروش را دوست داشته باشید و چه نه، این روزها، این دو مربی، آدمبزرگهای فوتبال ما هستند، آدمهایی با کارنامه عالی و عملکرد عالیتر که متأسفانه خلاف روزهای اول آشناییشان در تهران، حالا اصلاً رابطه خوبی با هم ندارند. آنها بعد از کلنجارهای متوالی با یکدیگر، دوری و دوستی را برگزیدند تا به آتشبس ایجاد شده میانشان وفادار بمانند اما حالا با صعود پرسپولیس به نیمهنهایی آسیا و همزمانی تقریبی بازی سرخپوشان مقابل الهلال با اردویی که تیم ملی برای بازی با روسیه برگزار خواهد کرد، برانکو و کارلوس ناخواسته دوباره مقابل هم قرار میگیرند. هم کیروش حق دارد تمام ملیپوشان را برای اردو و بازی مقابل میزبان جام جهانی بخواهد و هم برانکو محق است روی تکتک شاگردانش برای بازی با الهلال حساب باز کند و درست به همین دلیل، رودررویی کیروش و برانکو اجتنابناپذیر است.
درست همینجاست که یک مدیر بزرگ باید هنر خود را نشان بدهد. مهدی تاج که تا به امروز سیاستمدارانه فدراسیون فوتبال را اداره کرده و بعضاً با سیاست سکوت، بحرانهای ناگهانی را پشت سر گذاشته و گاهی اوقات هم با جا خالی دادنهای زیرکانه، توپ را به زمین دیگران انداخته و باعث نجات فوتبال ما از بنبست شده، این بار دیگر نمیتواند در موضع سکوت بماند تا روزهای میانی مهرماه فرا برسد و برانکو و کیروش مقابل هم بایستند.
اینبار از تاج توقع میرود قبل از هر فعل و انفعالی، با برانکو و کیروش چه به شکل جداگانه و چه با هم جلسه بگذارد و علاج واقعه قبل از وقوع کند. تجربه ثابت کرده با خصوصیاتی که برانکو و کیروش دارند، در مورد هر دوی آنها، پیشگیری بهتر از درمان است. فوتبال ایران در فضای فعلی ظرفیت پذیرش یک جنجال تازه را ندارد.
* این یادداشت در ستون حرفآخر پنجشنبه ۲۳ شهریور روزنامه خبرورزشی چاپ شده است.