به گزارش خبرآنلاین، مام جلال طالبانی پس از تحمل یک دوره طولانی بیماری درگذشت. طالبانی که به عنوان یک چریک کرد سیاسی محسوب می شود در کتاب خاطراتش خود را یک ایرانی الاصل می داند. طالبانی اولین رئیس جمهور غیر عرب حکومت عراق پس از حمله ایالات متحده در سال 2006 به این کشور بود. ریاست جمهوری وی سرآغاز پل ارتباطی صلح بین اقلیم کردستان و حکومت مرکزی بغداد بود.حال با توجه به شرایط فعلی سیاسی عراق و بی ثباتی در اقلیم کردستان ققدان این چریک سیاسی محسوس است، برخی تحلیلگران معتقدند آشفتگی و هرج و مرج سیاسی بیش از این خواهد شد چه بسا که انتخابات اقلیم کردستان هم در پیش است.
نگاهی به زندگی مام جلال
طالبانی (معروف به مام جلال) که از پایه گذاران حزب میهنی کردستان عراق در سال ۱۹۷۶ بود، بیش از ۶۰ سال از زندگی خود را در فعالیتهای سیاسی و مسلحانه کردستان عراق گذراند و از چهرههای برجسته در اقلیم کردستان عراق بود.
او در دهه ۱۹۴۰ به حزب دمکرات عراق تحت رهبری ملا مصطفی بارزانی پیوست و در سال ۱۹۵۱ به عضویت کمیته مرکزی این حزب انتخاب شد، اما پس از سرکوب جنبش بارزانی در سال ۱۹۷۵ از این حزب جدا شد و حزب میهنی را بنیان گذاشت.
طالبانی پس از حمله آمریکا به عراق و سقوط حکومت صدام حسین در سال ۲۰۰۳، توسط مجمع ملی به ریاست جمهوری این کشور انتخاب شد. وی در طول دوره ریاست جمهوری چندبار نیز به ایران سفر کرد و با مقامات این کشور دیدار داشت.
جلال طالبانی در سال ۲۰۱۲ به دنبال عارضه مغزی در بیمارستانی در آلمان تحت درمان قرار گرفت و پس از بهبود نسبی به عراق بازگشت، اما به دنبال وخامت مجدد وضعیت سلامتی، باردیگر در آلمان بستری شد.
مام جلال متولد ۲۱ آبان ۱۳۱۲ بود و در 11 مهر 1396 مصادف با 3 اکتبر 2017 در سن ۸۳ سالگی درگذشت.
طالبانی در کتاب خاطراتش: من یک ایرانی الاصل هستم
براساس آنچه که جلال طالبانی در کتاب زندگی و خاطرات خود (کتاب پس از شصت سال) بیان کردهاست، خانواده طالبانی اصالتاً از کُردهای ایران بوده که خاندان آنها از ایران به عراق مهاجرت کردهاند.
خاندان طالبانی به ایل زنگنه تعلق دارند. جد این خاندان به ملامحمود زنگنه مشهور است. اما این خاندان پیروی فرقهٔ قادری است و به مصلحت سیاسی و طریقتی از لحاظ نسب خود را به سادات برزنجی کاکه سوری و افرادی مانند شیخ رضا طالبانی یا رستم آغا که بعدها به رستم آقای قرهداغی معروف شد میرسانند، اما از لحاظ بطنی و نیز از سوی مادر به ایل زنگنه تعلق دارند.اجداد پدری جلال طالبانی اصالتاً ایرانی و از کُردهای بوکان بودهاند که در دوره صفویه به عراق مهاجرت کردهاند.
در زندگینامه جلال طالبانی چنین آمده که: آغا رستم خان از بی رحمی شاه عباس صفوی از بوکان به عراق رفت و در قره داغ سکنی گزید. وی در سال 1388 پس از انتشار کتاب زندگی نامه خود و فروش آن در نمایشگاه بین المللی کتاب تهران به خبرنگاران گفته بود که طی این تحمل این دوره بیماری و دوری از زندگی سیاسی قصد دارد در غالب یک پژوهش تاریخی خاطرات مبارزات و زندگی خود را بنویسد.
ناظم دباغ مشاور طالبانی و نماینده اتحادیه میهنی کردستان درباره این کتاب اظهار میدارد که: «کتاب حاضر، پژوهشی مستقل درباره خاطرات و زندگی جلال طالبانی است که نقش او علاوه بر تاریخ معاصر کردستان و عراق مدرن، به عنوان یکی از شخصیتهای با سابقه و بارز تاریخ معاصر خاورمیانه مطرح است. از سال 1933 ـ تولد طالبانی ـ تا به امروز، شاید بتوان گفت که جهان، تاریخ پرتلاطمی را پشت سرگذاشته و بالطبع این تغییرات بر اوضاع خاورمیانه، عراق و کردها نیز بیتأثیر نبوده است. بدون شک بررسی نشیب و فراز زندگی طالبانی و خاطرات وی بدون توجه به این سیر متلاطم غیرممکن به نظر میرسد. این کتاب خاطرات میتواند نشانگر بررسی تحولات عراق و خاورمیانه باشد. در واقع این خاطرات معرف راهی است که طالبانی به عنوان سیاستمدار و رئیس جمهور عراق پیمود و به مقام ریاست جمهوری این کشور دست یافت».
جای خالی رهبر با نفوذ در روهای حساس کردستان عراق
در این رابطه بی بی سی نوشته است: بعد از اینکه نیروهای ائتلاف بهرهبری آمریکا در سال ۲۰۰۳ حکومت صدام حسین را سرنگون کردند، جلال طالبانی بهعنوان رئیس جمهوری موقت عراق انتخاب شد. این مقام بیشتر جنبه تشریفاتی داشت، با این حال، انتخاب او تجلی و ثمره مبارزهای ۵۰ ساله برای احقاق حقوق کردهای عراق بود.
انتخاب آقای طالبانی در پی چند دهه درگیری با دولت مرکزی و دیگر گروههای کُرد رقیب انجام گرفت. او از این موقعیت برای میانجیگری میان اقوام و فرقههای مختلف عراق استفاده کرد.
اما درگذشت او در روزهای حساس پس از برگزاری همهپرسی استقلال اقلیم کردستان، جای خالی حضور این رهبر پرنفوذ را پررنگتر میکند.
جلال طالبانی در سال ۱۹۳۳ در روستای کلکان در کردستان عراق بهدنیا آمد. او در ۱۳ سالگی یک سازمان دانشآموزی مخفی ایجاد کرد که هدفش مبارزه با سرکوب اقلیت کرد از سوی دولت عراق بود. طالبانی بهخاطر فرار از دستگیری مجبور به زندگی زیرزمینی شد.
او در ۱۸ سالگی بهعضویت کمیته مرکزی حزب دموکرات کردستان درآمد و بعدها تا جایی پیش رفت که رهبری مقاومت علیه حملات دولت عراق به مناطق کردنشین رادر دست گرفت. حزب دموکرات کردستان در سال ۱۹۷۰ با دولت عراق توافقنامهای امضا کرد که بهموجب آن، کردها از حق داشتن منطقهای خودمختار برخوردار میشدند، و اجازه مییافتند در مدارس این منطقه به زبان خودشان درس بخوانند.
رقابت میان کردها
اما تنها چهار سال بعد، ایران که تأمین بخش اعظم هزینههای جنبش کردها را برعهده گرفته بود، حمایت از حزب دموکرات کردستان را متوقف کرد و جنبش کردها در بحران فرو رفت. در سال ۱۹۷۵ طالبانی اتحادیه میهنی کردستان را با هدف سازماندهی مقاومت در داخل عراق تشکیل داد. تأسیس این حزب نقطه آغاز رقابتی طولانی میان اتحادیه میهنی کردستان و حزب دموکرات کردستان، بهرهبری خانواده بارزانی شد.
در جریان جنگ هشت ساله ایران و عراق، حزب دموکرات کردستان با ایران متحد شد، اما اتحادیه میهنی کردستان بیطرف ماند. در سال ۱۹۸۳ ایرانیها با کمک حزب دموکرات شهر مهم حاج عمران را تصرف کردند. بعد از این اتفاق، صدام حسین با اتحادیه میهنی کردستان آتشبس امضا کرد، و در عوض اتحادیه میهنی متعهد شد در بیرون راندن ایرانیها به صدام کمک کند.
اما امید طالبانی برای رسیدن کردستان به خودمختاری در آن زمان بینتیجه ماند. صدام حسین با قرار گرفتن شهر نفتی کرکوک در منطقه خودمختار کردستان مخالفت کرد و اختصاص درصد معینی از درآمد نفتی به حکومت منطقهای را هم نپذیرفت.
بعد از پایان جنگ ایران و عراق، صدام حسین بهفکر انتقام گرفتن از شورشیان کرد افتاد. او عملیات انفال را بهراه انداخت که در آن هزاران روستای کردنشین با خاک یکسان شدند و صدها هزار کرد دستگیر یا تبعید شدند، و یا بهقتل رسیدند. حدود ۵ هزار کرد هم در حمله شیمیایی به حلبچه کشته شدند. جلال طالبانی این حمله را "نسلکشی عراق علیه کردها" خواند. در جریان جنگ خلیج فارس در سال ۱۹۹۱، جلال طالبانی به سازماندهی مقاومت علیه حکومت صدام حسین کمک کرد. او امیدوار بود که آمریکا حکومت دیکتاتوری عراق را سرنگون کند.
مناطق امن
نیروهای کرد که شمارشان به چندین هزار میرسید، تا حدود ۱۵۰ کیلومتری بغداد پیشروی کردند. اما وقتی آمریکاییها و متحدانشان بدون تصرف بغداد از عراق عقبنشینی کردند، صدام حسین دست به عملیات نظامی گستردهای علیه کردها زد. بعد از آنکه ترکیه مرزهایش را بهروی پناهجویان بست، حدود یک و نیم میلیون کرد به کوهها گریختند. نهایتا نیروهای ائتلاف بینالمللی در نواحی مرزی داخل خاک عراق پناهگاههای امنی برای آوارگان برپا کردند، و با ایجاد منطقه پرواز ممنوع، از آنها در مقابل نیروهای عراقی محافظت کردند.
در آوریل ۱۹۹۱ جلال طالبانی و مسعود بارزانی، رهبر حزب دموکرات کردستان، با پیشنهاد آتشبس موافقت کردند و برای مذاکره با صدام حسین به بغداد رفتند.
اما روابط میان دو فرمانده کرد بار دیگر به هم خورد. این بار هم مسعود بارزانی با صدام به توافقی رسید که در آن هیچ اشارهای به سهم کردها از پول نفت عراق نمیشد.
البته صدام این پیمان را هم نقض کرد. در سال ۱۹۹۲ گروهها و جناحهای کرد برای تعیین نحوه برخورد با صدام پای صندوقهای رأی رفتند. اما این تلاش هم به بنبست انجامید و طرفین دوباره با هم سرشاخ شدند. با این حال، وقتی در سال ۲۰۰۳ ائتلاف بهرهبری آمریکا مشغول برنامهریزی حمله به عراق بود، طالبانی و بارزانی برای تسهیل عملیات نظامی با یکدیگر همکاری کردند.
هر دو رهبر با فشارهای آمریکا برای ورود نیروهای ترکیه به خاک عراق مخالفت کردند، و نهایتا هر دو با واگذاری مسائل مربوط به سیاست خارجی، امور دفاعی و سیاست پولی به دولت مرکزی در ازای استقرار یک دولت فدرال در عراق موافقت کردند.
بسیاری از کردها معتقد بودند زمان تشکیل کردستانی مستقل فرارسیده و بههمین خاطر از این تصمیم خشمگین بودند.
طالبانی در آن زمان گفت: "رهبران کردها واقعبین هستند. آنها میدانند رسیدن به استقلال در شرایط فعلی ممکن نیست و بههمین خاطر برای برقراری نظامی فدرال در چارچوب عراقی دموکراتیک مبارزه میکنند."
جلال طالبانی در ژانویه ۲۰۰۵ بهعنوان رئیس جمهوری موقت عراق انتخاب شد. او در مذاکرات بر سر تصویب قانون اداری موقت (قانون اساسی موقت عراق) نقشی کلیدی داشت. او یک سال بعد برای دومین بار به ریاست جمهوری انتخاب شد، و به این ترتیب اولین رئیس جمهوری شد که طبق قانون اساسی جدید عراق به این سمت میرسید.
در سال ۲۰۱۰ نمایندگان پارلمان عراق در چارچوب توافق تقسیم قدرت، ریاست جمهوری جلال طالبانی را برای یک دوره دیگر تمدید کردند. این توافق در پی انتخابات جنجالی آن سال، و بعد از هشت ماه بنبست سیاسی در کشور، بدست آمد.
طالبانی در سالهای اخیر با مشکلات جسمانی زیادی دست به گریبان بود. او در سال ۲۰۰۷ بهخاطر کم شدن آب بدن و گرمازدگی، در اردن تحت درمان قرار گرفت. یک سال بعد هم برای عمل جراحی قلب به آمریکا رفت.
او در سال ۲۰۱۲ دچار سکته مغزی و برای درمان به آلمان منتقل شد. او در سالهای اخیر با پیامدهای این سکته دست و پنجه نرم میکرد.
با توچه به اوضاع سیاسی اقلیم کردستان عراق و هرج مرج سیاسی چه در حکومت مرکزی بغداد و چه در اقلیم، فقدان طالبانی چه تاثیری در آینده اقلیم خواهد گذاشت؟ آیا حزب اتحادیه میهنی کردستان به سلف خود که همان راه تعادل و بدون افراط بود بازمی گردد؟ راهی که در ان جنگ قومیتی جایگاهی نداشت.
52310