یک
ظهورنشریات زنان در تاریخ
در همه ادوار تاریخ، پیوستگی عمیقی میان شرایط سیاسی ، اجتماعی و فرهنگی با مسائل و مباحث مرتبط با زنان دررسانهها قابل شناسایی است. نشریات زنانهای که پس ازجنبش مشروطیت ظهور کردند تا آموزش و حقوق زنان را توسعه بخشند، بخش مهم و اثرگذاری ازتاریخ مطبوعات ایران در آن سالها به این نشریات اختصاص پیدا کرد . همگام با رونق نسبی و گشایش سیاسی، نشریات ادواری زنان نیز آگاهیبخشی و مسئولیت پذیری زنان در برابر مسائل روز را دنبال میکردندا
دو
شبکه های مجازی و انتقال اخبار در میان زنان و خانواده
رسانههای دهههای اخیر مشحون و مملو از تصاویر و روایات این زنان است. آزادی زنان، آموزش زنان، اشتغال زنان، حقوق زنان، مشارکت سیاسی زنان و ... کلیدواژههایی عمومی برای مطالعۀ بازنمایی حضور زنان در رسانهها بوده و هست. فراتر از بازنمایی و روایتگری، رسانهها مهمترین مجال برای مطالبهگری حقوقی و اجتماعی زنان و خانواده بودهاند. فراتر از مطالبهگری نیز، رسانهها سازندۀ هویتهای فردی و اجتماعیاند. در زمانهای که با توسعۀ شبکههای اجتماعی و ارتباطی، حجم نامحدودی از اطلاعات در کسری از ثانیه منتقل و منتشر میشوند، تصور زندگی بدون رسانهها و تاثیرناپذیری از آنها ناممکن است.
رسانهها دیگرتنها وسیلۀ سرگرمی نیستند وزنان وخانوادههای امروزدرمعرض پیامها و تصویرهای همین رسانهها متولد میشوند، بزرگ میشوند، میاندیشند، میشناسند و رفتارها و ارزشها و هنجارهای خود را میسازند اینجاست که با تدبیر و تامل میتوان و میبایست دست به ساختن ها، شکفتنها و رستنهای ابدی در ساحت رسانهها زد و با تشخیص اولویتها و طراحی راهبردهای کارآمد و اثربخش، ارتباطات متقابل میان زنان و خانوادهها با رسانهها را سامان بخشید، هنجارهای مفید درتعالی زن و خانواده را ترویج کرد و همنوایی میان زنان و مردان و خانوادهها را موجب شد.
سه
سهم اندک زنان در مدیریت رسانه
سهم زنان اینجا و در توسعۀ فرهنگ رسانهای که حافظ منافع و مدافع خواستههای خودشان و خانوادههایشان باشد، سهمی قاطع و بیتخفیف است. سهمی که در گذشته نیز با ورود زنان به مطبوعات و تاسیس نشریات اختصاصی شکل گرفت، با همت زنان اندیشمند و صاحب قلم ادامه یافت و اکنون نیز با نقشآفرینی موثر زنان میتواند به سرانجامهای نیک و مطلوب دست یابد.هم اکنون رسانه های بسیاری با مدیریت زنان منتشر می شود ؛ اما بازهم نسبت به حضور تعداد بی شمار رسانه درسراسرکشوراندک است .
انتخاب عنوان تحسینبرانگیز "دانش" برای اولین نشریه زنان ایران، بیشک انتخابی هوشمندانه و مدبرانه بود؛ نشریهای که سوادآموزی و دانشجویی برای دختران و زنان را هدف قرار داده و حتی در ترویج آداب خانهداری و شوهرداری نیز تلاش داشت از دستاوردهای علمی و فکری بهرهمند باشد. از آن زمان تا امروز، هرجا که زنان قلم به دست شدهاند، خطر کردهاند و نوشتهاند، خود و خانواده و جامعهشان را متحول کردهاند.
زنان اهل رسانۀ امروزجدیتر از مادران و مادربزرگان خود متعهد به خلق ایدهها و طرح اندیشهها هستند زیرا اندیشیدن و نوشتن، بیش ازآنکه رفتاری فردی باشد، کنشی اجتماعی و خالق فرصتها و مزیتهای بسیار برای خود و دیگری است. با درک اهمیت حضور و نقشآفرینی زنان درپهنۀ رسانهها بوده که در دو دهۀ گذشته با ورود چشمگیر زنان به تحریریههای مطبوعاتی و اتاقهای خبر مواجه بودهایم.
چهار
توازن کارآمدی وخلاقیت میان زنان و مردان در رسانه ها
نیمی از جامعه روزنامهنگاران، خبرنگاران و شاغلان رسانهای را زنان تشکیل میدهند. ۴۰ درصد مدیران مسئول نشریات، زنان هستند و حداقل ۲۵ نشریۀ ویژه زنان فعالیت دارند. در برخی رسانهها توازن میان زنان و مردان به نحوی تغییر یافته که با جابهجایی موقعیتهای کاری پیشین، زنان به سمتهای بالای مدیریتی نیز دست یافتهاند. دستاورد این تحول، علاوه برافزایش اشتغال زنان در قلمروی رسانهای، موجب شده است تا روایتهای زنانه، بازخوانیهای زنانه و تصویرهای زنانه در رسانههای مختلف بیش از هر زمان دیگری در گذشته باشد و پرداختن به مباحث زنان جدیتر از همیشه در رسانهها بروز و ظهور یابد.
افزایش رشد حضور زنان درمدیریت کلان رسانهها، افزایش مدیریت زنان در رسانهها، افزایش طرح مسائل زنان و خانواده در رسانهها، ارتقای جایگاه زنان و خانواده در رسانهها و .... فرصتهای ممتاز و متمایزی است که میتواند نسلهای جدید را با ارزشهای خانواده و جامعه همراه سازد.
پنج
مدیریت رسانه ای زنان و تاثیر و نفوذ آن در خانواده
بدیهی است که خانواده ها کوچکترین نهاد اجتماعی و البته مهمترین آن هستند وزنان بهترین افرادی هستند که به خوبی می توانند در موفقیت خانواده نقش آفرین باشند . این روزها زنان بسیاری دربخش های مختلف رسانه فعالیت می کنندو توانسته اند با رصد کردن بسیاری از سوژه های تلخ و شیرین اجتماعی نقش سازنده ای در بهبود و ارتقاء سطح کیفی زندگی در خانواده ها داشته باشند .
این در حالی است که همواره برای برداشتن گام های بلند و بلند تر در عرصه های مدیریتی رسانه ها نمی توان امید چندانی به حضور زنان مستعد در این عرصه داشت . همواره در بسیاری از رسانه ها زنان حتی المقدر در موقعیت های شغلی چون معاونت سر دبیری و البته دبیری فعالیت می کنند و این سقف شیشه ای برای رسیدن به مراتب مهم تر ، تاثیر گذار تر و بالاتر همچنان به قوه خود باقی است .
شش
عدالت جنسیتی در رسانه ها
از جمله شاخصهای جدید توسعه که مطرح است، جایگاه و نقش خود زنان و شاخصهایی است که به وضعیت زنان مربوط میشود، از جمله آموزش، اشتغال، بهداشت و سلامت و نظایر اینها که مربوط به زنان است. از جمله مؤلفههای مهم توسعه بهویژه در جوامع درحالتوسعه، مسئله زنان است که اهمیت زیادی پیدا کرده. متفکرانی مانند هابرماس و کاستلز که از صاحبنظران برجسته معاصر هستند، در سفری که به ایران داشتند، بالارفتن مشارکت زنان را بهعنوان متغیرهای جامعه ایران مطرح میکردند. همانطور که مقولههای جدیدی مانند محیط زیست در توسعه مطرح است، مقولههایی مانند مشارکت زنان نیز مطرح است؛ مگر توسعه میتواند در تمام ابعاد صورت گیرد، بدون اینکه زنان، یعنی نیمهای که روزبهروز سطح فعالیتش بیشتر شده، دیده نشود؟ ویژگی جدیدتری که در مسئله حضور زنان و آثار وجودی آنان در توسعه اضافه شده، مسئله عدالت جنسیتی است؛ یعنی نسبت عدالت به توسعه؛ اگر عدالت در سطوح مختلف توسعه مد نظر نباشد، اساسا فرایند توسعه به نامتوازنی گرفتار میشود. یکی از ابعاد مشخص عدالت، عدالت جنسیتی است؛ به این معنا که در سیاستگذاریها و برنامهریزیهای توسعهای توجه زیادی به عدالت جنسیتی میشود که هدف مشخص آن رفع تبعیض و مرتفعکردن زمینههای مختلفی است که عامل عقبماندگی یا رشدنیافتن حوزه زنان میشود.
عدالت جنسیتی میطلبد که با نوعی نگاه نهادگرایانه، فراتر از توجه به زن در حوزه آسیبپذیریهای اجتماعی و فراتر از توجه به زن در حوزه نقش اجتماعی، زنان را به عنوان عامل توسعه و برخوردار از مواهب توسعه در نظر بگیریم. برایناساس، هر مانعی که در راه توسعه نقش زنان وجود داشته باشد به عاملی در مسیر توسعهنیافتگی تبدیل میشود.
منتشر شده در خبربانوان