به گزارش خبرآنلاین، فرزند شهید مطهری معتقد است که برخی از اصولگرایان التزام به ولایت فقیه را مساوی با تعطیلی عقل و پرهیز از ابتکار عمل و ارائه طرحهای جدید سیاسی و فرهنگی میدانند و به دنبال آن هستند که در همه جزئیات، تمایل رهبری را کشف کنند و سپس اظهار نظر نمایند. برخی دیگر هم معتقدند که ما باید کار خودمان را انجام بدهیم و همه جا عقل خود را ملاک قرار دهیم و ابتکار عمل داشته باشیم و طرحهای نو ارائه کنیم. البته نظرات رهبری را که در رسانهها اعلام میشود ، نه به نقل از این و آن و در ملاقاتهای خصوصی ، ملاک قرار دهیم .
خلاصهای از مصاحبه وی با ایلنا در ادامه میآید:
- رئیس جمهور به تبع آقای مشائی وظیفه دولت در اجرای بخشی از امر به معروف و نهی از منکر را انکار کرد، در حالی که این امر یک حکم مسلم اسلامی است و رهبری و همه مراجع تقلید و ائمه جمعه و روحانیون مجلس و بسیاری از شخصیتهای سیاسی بر آن تأکید دارند و به طور کلی سایر اصولگرایان قائل به این وظیفه و مخالف این نگاه دولت هستند.
- ظهور اصلاح طلبان موجب شکلگیری اصولگرایان شد. در واقع عامل اصلی و وجه مشترک اصولگرایان، مخالفت با اصلاحطلبان بود، بدون آنکه بر سر مبانی و اصول مشخصی به توافق رسیده باشند. اگر هم مبانی و اصولی ذکر میشود، کلی و نامشخص و گاه به صورت لفظی است. یعنی از الفاظ مشترک استفاده میشود، در حالی که هر شخص یا گروهی مقصودی غیر از مقصود دیگری دارد . به عنوان مثال همه از آزادی بیان صحبت میکنند، اما برخی اصولگرایان توقیف مطبوعات به اندک بهانه و ممانعت از اظهار نظر مخالفان به بهانه تقویت سران فتنه را عین آزادی بیان میدانند و برخی این کارها را ضد آزادی بیان میدانند.
- درباره جایگاه مجلس و رابطه آن با دموکراسی، دیدید که تعدادی از همین نمایندگان اصولگرا که به افراطیون مشهورند، به کمک دولت تجمعی را در مقابل مجلس سازماندهی کردند و علیه مجلس شعار دادند. با وجود آنکه تعداد افراد تجمعکننده، نسبت به تبلیغاتی که رسانههای دولتی کرده بودند، بسیار اندک بود و از حدود 200 نفر تجاوز نکرد. اما این امر حکایت از آن دارد که این گروه از اصولگرایان اعتقادی به استقلال رأی مجلس ندارند و وجود شورای نگهبان را به عنوان ناظر بر مصوبات مجلس و تطبیق دهنده با شرع و قانون اساسی کافی نمیدانند. آنها وجود فشار بیرونی را نیز ضروری میدانند و در واقع اعتقادی به نقش مجلس در اداره کشور ندارند و آن را تشریفاتی به شمار میآورند .
- مهمترین کار اصولگرایان توافق بر سر مبانی و اصول است و اینکه گفته شود اصول ما عبارتند از راه امام ، قانون اساسی، ولایت فقیه و غیره ، کافی نیست. مفهوم این اصول باید به طور دقیق مشخص و مورد توافق قرار گیرد.
- اکنون اصولگرایان یک جبهه را تشکیل میدهند که مرکب از گروهها و احزاب و شخصیتهای سیاسی و اجتماعی مختلف است. گروهی که اکنون دولت را در دست دارد به نظر من نه اصولگراست و نه اصلاح طلب، بلکه یک گروه مخصوص به خود است با افکار مخصوص به خود در حوزههای فرهنگ، اقتصاد و سیاست عمل میکند.
- اصولگرایان برای پیشرفت خود نیازمند توافق بر سر مبانی و اصول معین و مشخص و ارزیابی پدیدههایی از جمله عملکرد دولت نهم و دهم و ارزیابی وقایع و حوادث با این مبانی و اصول هستند. در غیر این صورت باز عدهای به نام اصولگرایی قدرت را در دست میگیرند و بر ضد آن مبانی و اصول عمل میکنند.