این تصور که رای حامیان آقای خاتمی پس از انصراف ایشان از کاندیداتوری به سمت یکی از کاندیداهای دیگر اصلاحطلبان یعنی آقای کروبی و آقای میرحسین میرود تصور نادرستی است چون کاندیدایی که خود از عرصه انتخابات کنار کشیده دیگر رایی ندارد که بخواهیم در مورد اختصاص آن به نفع یک کاندیدای دیگر بحث کنیم و مهمترین دلیل این قضاوت آن است که نمیتوان رژیم رفتاری مردم را در آستانه انتخابات به صورت دقیق شناسایی کرد. همواره رفتار سیاسی مردم در هالهای از ابهام بوده و هرگز نمیتوان گفت که به طور قطع چه کسی را انتخاب میکنند.
البته چنین رویکردی از سوی مردم ما از آنجا ناشی میشود که بیش از هشتاد درصد مردم ما در انتخابات براساس توصیههای جناحی تصمیمگیری نمیکنند بنابراین نمیتوان اینطور برآورد کرد که حامیان آقای خاتمی به طور قطع به خاطر توصیه ایشان به میرحسین موسوی رای میدهند چراکه مردم ما توصیههای فردی و جناحی را در رای دهی خود لحاظ نمیکنند و حتی گاه رفتاری عکس آن توصیه را انجام میدهند.
بنابراین ممکن است که حامیان خاتمی به میرحسین موسوی رای ندهند و رای خود را به سبد کروبی یا احمدینژاد بریزند و چنین رفتار غیر قابل پیشبینی به خاطر فقدان ساختار حزبی در کشور است و چون این ساختار در کشور ما وجود ندارد، نمیتوان در مورد رژیم رفتاری مردم قضاوت کرد. البته در خوشبینانهترین حالت فقط بیست درصد مردم ما از روی علاقه جناحی به فردی رای میدهند و بقیه براساس شناختی که خود پیدا میکنند رای میدهند که در این میان صداقت در گفتار و سلامت در عمل نقش مهمی ایفا میکند هرچند علایق شخصی نیز نقش تعیینکنندهای دارد همچنانکه در مناطق لرنشین آقای کروبی رای بالایی را کسب کرد اما هرگز نمیتوان این رای را رای به اصلاحات دانست بلکه چنین رایی، رای به شخص آقای کروبی و مسائل قومیتی است.
سخنگوی جمعیت آبادگران جوان