روشن است فیسبوک بیش از هر رسانه دیگر از کاربران خود اطلاعات میگیرد و از بیوگرافی کامل تا سلایق، علایق و لذاید هر فرد بصورت جزئی و مستند، بهطور کاملاً داوطلبانه همه چیز لو داده میشود. با یک اشاره نه تنها شخصیت فرد بلکه دوستان و رفقای او را نیز میتوان شناخت و اگر کمی با هوشتر باشید از این همه اطلاعات منافع اقتصادی زیادی بهدست خواهد آمد.
۴۰۰ میلیارد دلار ارزش فیسبوک متعلق به اطلاعاتی است که در اختیار شرکتهای تبلیغاتی قرار میگیرد تا بسیار هوشمندانه آنچه مخاطب میخواهد در اختیارش قرار داده شود حتی رأی او نیازسنجی شود که چه چیز نیاز دارد و باید طلب کند. در فیسبوک، ما خود در ازای خدماتی که در اختیارمان قرار داده میشود قراردادی نانوشته -و البته نوشته که هر کس در ابتدا باید تأیید کند- امضا میکنیم تا هر آنچه لازم است از تمام اطلاعات کاربر به گونهای که مایل است و توسط هر کس و در هرجایی با هر انگیزهای بهرهبرداری کند و البته هیچ نظارت و کنترلی بر این شبکه عظیم اجتماعی در سراسر جهان گسترده شده نیست.
با این حال، این مشکلات بیشتر برای کشورهایی است که از لحاظ علمی و توان تکنولوژی در سطح بالایی قرار ندارند و قادر به مقابله علمی و فرهنگی با ترفندهای پیچیده این گونه شبکهها نیستند اما انگلیس که خود جلودار تولید و پخش رسانهای است چرا به اطلاعرسانی بخشی از اقدامات نهفته فیسبوک پرداخته است؟
بررسی جامع این نکته تحقیق کاملی از سوی استادان و دانشجویان مدیریت رسانه و ارتباطات میطلبد اما به طور کلی به چند نکته میتوان اشاره کرد:
۱. تأثیر فیسبوک در پیکار انتخاباتی خروج انگلیس از اتحادیه اروپا، اگر بیش از رسانههای مسلط صوتی و تصویری انگلیسی نبوده باشد بدون شک کمتر از آن نبوده است. بنابر این اعلام ترفندهای فیسبوک میتواند به استحکام جایگاه رسانهای بیبیسی کمک کند.
۲. اساساً قدرت و صلاحیت هر رسانهای اعم از اجتماعی یا سنتی در صورتی که مانع تأثیر و تاثر عمیق بیبیسی بر مخاطبانش شود پذیرفتنی نیست و باید مهار یا تحت مدیریت ناملموس رسانهای قرار گیرد تا براساس خط مشی نانوشته بیبیسی اداره شود.
۳. کاهش مخاطبان فیسبوک اگرچه ممکن است به کاهش تأثیر این شبکه اجتماعی یا افزایش بهرهبرداری گروههای مختلف منجر شود اما در نهایت نداوم سلطه این غول رسانهای جهان را تضمین میکند.
در میان این منازعه، مخاطبان ایرانی چه توشهای میتوانند برگیرند؟
به نظر میرسد چند پند و اندرز مهم قابل دسترسی است:
۱. مدیریت تنظیمات و استفاده آگاهانه و هدفمند از فیسبوک و عدم اطلاعرسانی جزئی و بههنگام از خواستهها، عقاید، سلایق و نظرها و حتی گاه ارائه اطلاعات غیرمستند از آثار و احوال خویش میتواند ضمن بهرهبرداری از امکانات و خدمات این رسانه اجتماعی میزان سوءاستفاده را کاهش دهد.
۲. روشن است وقتی شبکهای همچون بیبیسی از تأثیر فیسبوک بیمناک است عطش هر دو رسانه در تسخیر و تهییج مردم جهان پیام واضحی پیدا میکند. تفکر و تأمل در اهداف و برنامههای رسانهها و نه پرسه زدن در شبکههای مختلف اجتماعی کاری اساسی است.
۳. تکنولوژی رسانهای همواره در ازای خدمات، صدماتی نیز در پی دارند. اگرچه تفکیک این دو بسیار مشکل است اما در همین نزاعهای رسانهای است که اهداف و برنامههای نانوشته و ناملموس آنان معلوم و مشخص میشود.
۴. در نهایت این رسانههای سنتی و اجتماعی نیستند که در پی افزایش عمیق آگاهی مخاطبند بلکه مطالعه پیگیر و عمیق دیگر رسانهها مثل مجلات، روزنامهها و کتابهاست که میتواند بینش و روشهای مطلوب را به مخاطب عرضه کند. این رسانهها حتی مطلوبترین آنها بیش از همه مدام در پی تبلیغ و ترویج مصرف و تولیدات روزمره خویشند.
تاریخ انتشار: ۲۸ آذر ۱۳۹۶ - ۰۷:۱۵
قریب به ۲ میلیارد نفر عضو فیسبوک هستند اثرات این شبکه اجتماعی آنقدر وسیع و گسترده بوده است که حالا غول رسانهای جهان که بیش از ۱۰۰ سال سابقه رسانهای دارد در مذمت آن چندین مستند اجتماعی ساخته و مرتب پخش میکند. این سوال پرسیدنی است، چرا بیبیسی به مقابله با فیسبوک میپردازد؟
منبع: 29