نگاه قدرتگرایانه یا به عبارتی تبارشناختی به حقایق وجودی به قیمت نفی حقایق قطعی و فروکاستن آن به انسان و محدوده شناختاری اوست که ترجمانی از تفوق معرفتشناسی بر هستیشناسی است.
نفی سوژگی انسان در شناخت حقایق وجودی و تقلیل آن به فعلیتها و واقعیات گذرای تاریخی، عملاً انسان را به موجودی متناهی با تجربهای محدود مبدل میسازد که هرگونه کوششی برای فراتر رفتن از شناخت ذاتاً محدود و محصور در جهان خود یا شرایط زمانی ـ مکانیاش را ابتر میسازد. نادیده انگاشتن این وجه، انسان را گرفتار در دو محدودیت و دو جهان وجودی و شناختاری بسته میکند. نقی حقایقی ورای فعلیتها و نفی من استعلایی انسان در شناخت این حقایق، عملاً چه نتیجهای جز قدرتگرایی در ارزیابی واقعیات و فعلیتها در برخواهد داشت؟ حاصل این قدرتگرایی، یا تسلیم محض و برده واقعیات موجود شدن است و یا ورود در نبرد قدرت برای سلطه بیشتر.
از هر طرف که بنگریم حاصلی جز رادیکالیسم نخواهد بود، یا تلاشی رادیکال و بیبنیاد و بدون پشتوانه وجودی و حقیقی برای دستیابی به قدرت لگامگسیخته برای سلطه بر دیگری و یا تلاشی متقابلاً رادیکال برای رهایی از این سلطه و انقیاد. تلاشی رادیکال که با میل آزادی و رهایی از یک سو و حسب تفسیر تبارگرایان قدرتگرا، میل به سلطه و قدرت بیشتر، مضاعف خواهد شد. در این رابطه ارباب ـ رعیتی همه چیز بوی قدرت و خشونت میدهد، چیزی جز جنگ قدرت و رهایی نخواهد بود. اصل بر سلطه است، یا باید مسلط باشی و یا تحت سلطه.
خاستگاه نظری و واقعی گفتوگو بیش از آنکه به یک مطلق نااندیشی و ظرفیت روحی و آمادگی روانی برای پذیرش حرفی نو یا حرفی دیگر برگردد، به نوع نگاه و تعریف ما از معرفتشناسی و رابطه آن با هستیشناسی برمیگردد؛ اینکه عالم مستقل از معرفت ما از آن وجود دارد، چه باشیم، چه نباشیم، چه بشناسیم، چه نشناسیم، حقایقی مستقل از ما چه در عالم طبیعی و چه در عالم انسانی ـ اجتماعی وجود دارد.
ذات مشترک و طبعأ حق یکسان در برابر انسانها، توجه به جهت و غایت آفرینش، دیگرگرایی، عشق و محبت، شکیبایی و گذشت، توجه به تفاوتها و کثرتها، همکاری متقابل، مسئولیتپذیری و وحدت در عین کثرت، منطق احتجاج و فرهنگ گفتوگو، عدالت اجتماعی و رفع نیازمندیها، دولت وحدتگرا، جهاننگری و عامگرایی و نهادهای بینالمللی، به عنوان پیششرطهای مؤثر در جلوگیری از افراطگرایی و ستیز خشونتآمیز و یا تعدیل آن، هستند.
متن سخنرانی در پنجمین دور گفتوگوی دینی ایران با کنفرانس اسقفان سوئیس