شعلهور/ حمید نعمت الله
تکگوییهای درونی شخصیتها در کنار دیالوگهای متداول بیرونی، دیگر دارد برای آثار حمید نعمت الله تبدیل به یک شناسه میشود.
از فیلمنامه سر به مهر گرفته تا رگ خواب و حالا شعلهور؛ که در آن قرار است اضمحلال یک فرد بیمسئولیت و پربخل از زاویه دید خودش روایت شود، و نعمت الله این مسیر را کم و بیش خوب ترسیم کرده است؛ به جز مراحل پایانی که لحن یک دفعه عوض و از صمیمیت متن کاسته میشود.
فیلم از جهاتی یادآور آرایش غلیظ است؛ با این تفاوت که مایههای فانتزی بیربط آن اثر را ندارد و تمرکزش بر شخصیت اصلی، اجازه انحراف از مسیر اصلی را نمیدهد.
بمب یک عاشقانه/ پیمان معادی
بمب یک عاشقانه نشان میدهد میتوان در فیلمی مجموعه ای از دوستداشتنیترین آدمهای سینمای ایران (از لیلا حاتمی و محمود کلاری گرفته تا بهرام دهقانی و خود پیمان معادی) را تماشا کرد، اما خود فیلم را دوست نداشت.
فیلم عملا درنیامده است. فضاها واجد نوعی تصنع است و روایت، به رغم جذابیت ایده کلی، نمیتواند از این فضای تصنعی راهی به سمت جلو بیابد و افق را گسترش دهد.
این که در طبقه فوقانی ساختمانی، عشقی رو به گسست برود و در طبقات زیرین، عشقی جدید به بار نشیند، پتانسیل خوبی برای درامپردازی دارد، اما فیلم در حد همین ایده و چند ایده فرعی دیگر (مثل نوستالژیهای تلخ و شیرین نسل ما از دوران تحصیل) باقی مانده است و در توسل به شاخههای فرعی بیربط (مثل دختری که به زبان انگلیسی از طلاق والدینش میگوید یا آن دزد اثاث منزل) اوضاع نابهسامان تر میشود.
منبع: کانال تلگرامی مهرزاد دانش
58243