تاریخ انتشار: ۱۳ اردیبهشت ۱۳۸۸ - ۰۶:۰۴

حمیدرضا ابک

نمایشگاه کتاب تهران، هر سال با یک اتفاق ویژه آغاز می‌شود؛ تقدیر از ناشران برتر سال در مراسم افتتاحیه. قرار است دولت در این مراسم به عنوان رئیس کل کتاب و کتاب‌خوانی، فعالیت‌های این هفت‌هزار و اندی ناشر ثبت شده را بررسی کند و در نهایت از میان همان بیست، سی ناشری که واقعاً ناشرند، چندتایی را انتخاب کند و جایزه بدهد و از این قضایا. در تمام سال‌های پراز تقدیر و سکه، انتقادهای یکسانی به فرآیند انتخاب ناشران برگزیده وارد بوده است.

اولین انتقاد منتقدان، مثل همه موارد مشابه این است که اصلاً دولت را چه به جایزه دادن. انتقاد دوم اما به ضوابط و ملاک‌های انتخاب مربوط است. ارشاد ملاک‌هایش را اعلام کرده است؛ اما فقط در قالب قواعد و ضوابطی کلی، کلی گویی هم که بی‌برو و برگرد یعنی داوری سلیقه‌ای. پس به من بگو مدیرکل اداره کتاب کیست تا به تو بگویم کدام ناشر امسال برگزیده می‌شود. این دعواها همیشه بوده و هست و خواهد بود. اما حتی اگر کاملاً همدل با وضعیت موجود باشیم و بخواهیم بیرق خیرخواهی علم کنیم هم با یک تناقض بزرگ مواجه خواهیم شد؛ مشکلی که هیچ ربطی ندارد به اینکه فلانی وزیر و مدیر است یا بهمانی.

وقتی قاعده‌محوریم و ضابطه‌گرا، هیچ بعید نیست که یک ناشر در چند سال پیاپی، ناشر برگزیده شود. تقصیر او نیست؛ بقیه عقبند. اما این قاعده‌محوری ما را گرفتار می‌کند. خلایق، دقیقاً به این دلیل که به ضابطه‌گرایی ما اعتماد ندارند، اعتراض می‌کنند که چرا فقط فلان ناشر. ما هم که اهل بحث و جدل نیستیم و حوصله جار‌و‌جنجال نداریم، بی‌خیال ضابطه و قاعده می‌شویم و اهدای جوایز را چرخشی می‌کنیم. امسال این یکی، سال بعد دیگری. چهار، پنج سال بعد دوباره این یکی، سال بعدش دوباره دیگری.

هرکس هم وزیر و وکیل باشد فرقی نمی‌کند. تازه وقتی انتقاد دوم را کنار انتقاد اول بگذاریم، بحث بیت‌المال و منافع عمومی پیش می‌آید و کم کمک به سمت این نظریه می‌رویم که آقا فهرست را بگذار جلوی روی آقای مدیرکل تا سال به سال از بالا «تیک» بزند و بیاید پایین و قال قضیه را بکند. هر کسی هم اعتراض کرد بگو طبق فهرست سه سال دیگر نوبت شماست.

این‌گونه می‌شود که جایزه‌های ما نمایش‌‌هایی می‌شوند که حتی بازیگران همان صحنه هم باورش ندارند. نه کسی به ناشر برگزیده شدن افتخاری می‌کند و نه کسی از برگزیده نشدن سرافکنده است. بعضی‌ها هم که بازی را بهتر بلدند، از همان اول خودشان را کنار می‌کشند تا لااقل با این «پز» که من اصلاً کلش را قبول ندارم، جایگاه‌شان را تثبیت کنند.

قاعدتاً این یادداشت، کوچک‌ترین تاثیری در هیچ یک از ارکان عالم نشر نخواهد گذاشت؛ درست مثل قبلی‌ها. پس حالا که آش و کاسه همان است و باید بسوزیم و بسازیم، بگذارید یک پیشنهاد به اهالی این فن یا مراسم بدهیم.

در تمام سال‌هایی که مراسم انتخاب ناشر برگزیده داشته‌ایم، نگاه انتخاب‌کنندگان به مفهوم کتاب با «متن محوری» درهم تنیده بوده است. کتاب برای ما یعنی متن. این وسط حاصل زحمات ناشرانی نادیده گرفته می‌شود که کتاب‌های به اصطلاح رایج «هنری» منتشر می‌کنند. اتفاقاً شأن و جایگاه رفیعی دارند. جالب اینکه همین چند کتابی هم که از ناشران ایرانی در بازارهای جهانی عرضه می‌شود، کتاب‌های این دسته از ناشران است. بخواهیم قلمبه حرف بزنیم حتی می‌توانیم بگوییم «سهم بسزایی در ترویج فرهنگ ایرانی در دهکده جهانی داشته‌اند.»

خب پس چرا تحویل‌شان نمی‌گیریم؟ یک جایزه جدا هم برای آنها بگذاریم و ناشر سال هنری را هم انتخاب کنیم؟ مگر چه می‌شود؟ به خدا اگر به خودشان بگوییم حاضرند سکه‌هایش را هم تأمین کنند. جنس ارشاد هم جور می‌شود در مراسم افتتاحیه. از همین امسال هم می‌توانیم شروع کنیم. چطور است؟

منبع: خبرآنلاین