از خانم عبادی میخواهم که یک بار برای همیشه - به عنوان یک برندهء جایزه صلح نوبل و یک شخصیت بینالمللی - موضع خودش را نسبت به استفاده از «تحریم اقتصادی» و «مداخلهء نظامی» به عنوان ابزار فشار سیاسی بر ملتها و حکومتها٬ به صورت صریح و شفاف بیان کند.
از خانم عبادی میخواهم که موضع خودش را نسبت به جریانها و لابیها و سازمانها و اتاقفکرهای جنگطلب در آمریکا و غرب - مانند نئوکانها٬ AIPAC و FDD و AEI و UANI و همچنین شخصیتهایی تندرو مانند دونالد ترامپ٬ بولتون٬ نتانیاهو و رویکرد آنها در قبال ایران٬ اعلام کند.
از خانم عبادی میخواهم که دیدگاه شفاف خودش را در مورد حکومتهای استبدادی و ناقض حقوق بشر و اشغالگر و نژادپرست و متهم به جنایات جنگی - از جمله حکومت اسرائیل٬ عربستان سعودی و دولت ترامپ در آمریکا٬ روشن کند.
از خانم عبادی میخواهم که موضع صریح خودش نسبت به خروج احتمالی یکجانبهء آمریکا از توافقنامهء #برجام - علیرغم پایبندی ایران به تعهدات خود - و از این طریق متزلزل ساختن نظام حقوق بینالمللی و افزایش خطر جنگ با ایران و بیثباتی در منطقه٬ را اعلام کند.
از برندهء جایزه صلح نوبل میخواهم که موضع خودش در مورد قراردادهای اخیر چند صد میلیارد دلاری فروش اسلحه به عربستان سعودی توسط دولت آمریکا و تبدیل کردن منطقه به یک انبار مهمات جنگی٬ را بیان کند.
از خانم عبادی میخواهم که موضعش را نسبت به حق ایران برای تقویت توانایی دفاعی خود -از جمله برنامهء موشکیاش- در شرایطی که حکومتهای منطقه قراردادهای چند صد میلیارد دلاری اسلحه امضاء میکنند و دهها پایگاه نظامی و ناوهای جنگی آمریکا مرزهای خاکی و آبی کشور را محاصره کرده٬ مشخص کند.
از خانم عبادی میخواهم که موضعش را در مورد «regime change» که در ادبیات سیاسی به معنی براندازی نظامهای سیاسی مستقل از طریق تحریمهای اقتصادی٬ مداخلهء نظامی٬آشوب و جنگ داخلی٬ تفرقهافکنی قومی و حمایت از گروههای تجزیهطلب و تروریستی بومی (مثل مجاهدین خلق) و خارجیست٬ بیان کند.
از برندهء جایزهء صلح نوبل میپرسم که رابطه و نسبتش با جنبشهای #ضدجنگ در آمریکا و غرب که از یکسو با لابیهای شرکتهای اسلحهسازی در جامعهء خودشان و از سوی دیگر با جنگافروزیهای #مجتمعنظامیصنعتی آمریکا در سایر نقاط جهان -بویژه منطقه و کشور ما- مبارزه میکنند٬ چگونه است؟
از خانم عبادی میپرسم که در این ۱۵سال که جایزه صلح نوبل را دریافت کرده و به اعتبار آن به یک شخصیت بینالمللی تبدیل شده٬ مواضعش بیشتر با کدام جریانها و دولتها همسو بوده؟چه میزان در جهت ترویج دیپلماسی و راهکارهای مسالمتآمیز بوده و چه اندازه در جهت تحریم و تهدید و«regime change»؟