خبرآنلاین ، مهمترین بخشهای این اظهارات را که در تاریخ 31تیر 1376 بیان شده است و امروز 13 سال از آن می گذرد منتشر می کند.
- شخصیت جناب آقای هاشمی رفسنجانی برای ملت ما و برای جهانیان، شخصیت پوشیدهای نیست. بنده ... بعنوان یک طلبهای که در تمام دوره مبارزه و انقلاب حضور داشتم میتوانم واقعاً این شهادت را بدهم که اگر گفته میشود که همه عمرشان را ایشان در خدمت اسلام و در خدمت انقلاب و در راه مبارزه برای اسلام گذاشتند و گذراندهاند، این حقیقتاً گزاف گویی نیست .
- من عبارتی را خدمت شما از مقام معظم رهبری قرائت میکنم که تأییدی بر همین عرایض بنده است. [با نمایندگان] مجلس چهارم وقتی خدمت مقام معظم رهبری شرفیاب شدیم ،فرمودند ..."و امروز که دولت خدمتگزار با ریاست یکی از یاران برجسته امام و یکی از عناصر ممتاز انقلاب که عمر و جوانی خود را در این راه صرف کرده به خدمت مشغول است."
- آن دوران مبارزه، دوران نهضت، انقلاب که هر کجا هر حرکتی بود ایشان جزو پیشتازان و بنیانگذارانش بود .
- جناب آقای هاشمی رفسنجانی جزو پیشتازان مبارزه با آمریکا بودند. اگر مغز یک مزدور آمریکایی هدف فرزندان انقلاب قرار میگیرد و حسنعلی منصور ترور میشود، نقش بالایی در همان گروه و آن کار برای مبارزه با آمریکا، جناب آقای هاشمی رفسنجانی ایفاء میکنند .
- سختترین شکنجهها را تحمل کردند و یک جمله رژیم شاه و ساواک نتوانست از ایشان مطلبی بیرون بیاورد و آرزو به دلش ماند که در بازجویی از ایشان چیزی بخواهد بگیرد.
- اول دوران ریاست جمهوریشان وقتی خدمت ایشان رسیدیم، جمله ای داشتند،که بشدت روی من و دوستان اثر گذاشت و آن این بود که فرمودند، (حالا تعبیر دیگری ایشان متواضعانه کردند من آن تعبیر را نمیکنم) عبارت اُخری' آن این بود که من میدانستم بعد از جنگ، پذیرفتن مسؤولیت اجرایی کشور کار آسانی نیست و کار سختی است، اما با علم به اینکه کار سخت و مشقتباری بود من احساس کردم جز من در این مقطع کسی نمیتواند این بار را بردوش بگیرد و من آمدم و خودم را وقف این کار کردم .
- مسؤولیت و فرماندهی جنگ را در یک مقطع بعهده داشتند، یک پایشان در مجلس بود، یک پایشان در جبهه بود. آن شرایط سخت، ایجاد هماهنگی بین نیروها چقدر انرژی میبرد و چقدر کار مشقتباری بود، تحمل کردند و خوشبختانه موفق و پیروزمندانه از آن امتحان هم بیرون آمدند.
- هیچ موقع نشد که جناب آقای هاشمی رفسنجانی احساس خستگی کند. هربار من خودم خدمت ایشان گاهی رسیدم گفتم که حاج آقا! خیلی خسته شدید،ایشان فرمودندنه من خسته نشدهام. سفرهایی که ایشان میرفتند که مسؤولین اجرایی و گاهی نمایندگان میرفتند، میآمدند همه خسته میشدند و میافتادند و تنها ایشان بود که به فضل خدا پرتوان، با نشاط، سر پا و با دقت بازدیدها، بازدیدهای کارشناسانه و دقیق، سؤالهای دقیق، معلوم میشد که اشراف کامل در نوع مسائل در بخشهای مختلف داشتند و مطرح میکردند.
- شهادت میدهم که جناب آقای هاشمی رفسنجانی هیچگاه برای اینکه مردم در کوتاه مدت خوششان بیاید و تشکر و قدردانی بکنند، دست به یک کار روبنایی نزد و غافل از کارهای زیربنایی نشد، ولو اینکه در کوتاه مدت بعضیها ممکن است اظهار نگرانی هم میکردند، ممکن است که انقلتهایی هم داشتند، ولی ایشان با همان سعه صدرشان تحمل میکردند و میفرمودند که: «بگذارید امروز این مشکل را بگویند و تحمل کنیم ولی فردا مردم میفهمند که چه کار بزرگی برایشان انجام شده و چه سرمایهگذاریهای عظیمی برایشان شده».
- از همه این کارها بالاتر،بزرگترین رمز موفقیتشان، اطاعتشان از مقام ولایت بود.
- در دوره دوم ریاست جمهوریشان وقتی من خدمتشان رسیده بودم، بحث وزراء بود، افرادی مطرح بودند، صحبتهایی را در خدمت ایشان داشتیم، هیچ کس نبود که جنبه شعاری داشته باشد من بودم و ایشان، این جمله را با حالتی ایشان فرمود که فلانی! شما بدانید من احساس بکنم که مقام معظم رهبری نسبت به فردی حساسیت دارد و نمیخواهد، قطعاً بدانید من معرفی نخواهم کرد و من اطاعت از ایشان را بر خودم لازم و فرض میدانم.
- با اینکه رفاقت ایشان با مقام معظم رهبری از همان اول دوران طلبگی در قم بود و در عین حال از نظر سنی، سن جناب آقای هاشمی رفسنجانی (البته اگر لو ندهم) بیشتر است و ایشان از نظر سنی بزرگتر از مقام ولایت و امامت هستند، اما این تعبد، این اعتقاد درونی و دینی اقتضاء میکند که ایشان همانگونه که نسبت به امام ـ رحمةالله علیه ـ خاضع و مطیع و تابع بودند، نسبت به مقام ولایت و امامت هم هستند و این رمز اصلی موفقیت ایشان بود.
- چه در دورهای که ایشان ریاست مجلس را داشتند،و چه بعد که مسؤولیت اجرایی و ریاست جمهوری را گرفتند، انصافاً با سعه صدر پدرانه برخورد میکردند.
- من بارها (در بازرسی دفتر مقام معظم رهبری ) خدمت ایشان راجع به بعضی از پروندهها میرسیدم. ایشان میفرمودند من بعنوان یک روحانی، بعنوان کسی که برای اسلام آمدهایم وکار میکنیم مگر اجازه میدهیم که کار غیر شرعی انجام بشود؟