مظلومنمایی وثوقی در این پیام که متاسفانه در خانه سینما پخش میشد، بهگونهای بود که گویا وی را از این کشور به زور بیرون کرده و تبعید نمودهاند. این درحالی است که براساس اسناد و شواهد تاریخی بهروز وثوقی چند ماه پیش از پیروزی انقلاب، اموالش را فروخته و از ایران فرار میکند. اینکه چرا وی مانند بسیاری از همپالکیهایش همچون ناصر ملکمطیعی و محمدعلی فردین در ایران نماند را خود فردین طی گفتوگویی سالها پیش بیان کرده که در کتابی به نام «سینمای فردین به روایت محمدعلی فردین» چاپ شده است.
فردین در این باره گفته است: «(وثوقی) سینمایی هم که در قلهک داشت با تبانی اشرف (پهلوی) به وزارت فرهنگ و هنر فروخت. بهروز ۴ ماه قبل از انقلاب... همه ما تعجب میکردیم با وجود اینکه کار او در سینما در حال اوج گرفتن بود، زندگیش را فروخت و رفت»
وثوقی در روزگاری ثروت بادآوردهاش را فروخت و از ایران فرار کرد که مردم ایران در حال قیام علیه فاسدترین و وابستهترین رژیم حکومتی تاریخ خود بودند ولی امروز او از «مردمم» سخن میگوید و خود را بهروز وثوقی «مردم» میخواند. این در حالی است که علت فرار وی از ایران، ۴ ماه پیش از انقلاب بهخاطر ترس از این بود که گرفتار خشم همین مردم نشود، چراکه وثوقی رابطه عمیقی با یکی از تبهکارترین عناصر رژیم شاه یعنی اشرف پهلوی داشت.
فردین در این باره هم میگوید: «...مدت زیادی بهروز با اشرف بود و با دربار ارتباط پیدا کرد... اسم بهروز را از این به بعد سر زبانها انداختند. همینطور در فستیوالهایی که بهروز جایزه میگرفت بدون ارتباط با این ماجرا نبود... یک روز صبح ساعت چهار و نیم، پنج صبح از جلسه فیلمبرداری برمیگشتم، اتومبیلی جلوم بود که بهروز در آن نشسته بود و سرش را از پنجره بیرون آورده بود. پس از یک شب زندهداری (در دربار) با سر و وضعی آشفته رهایش کرده بودند تا به خانهاش برود(!) یک شب دیگر در یک میهمانی (درباری) او را در وضعی آشفتهتر دیدم. اگر انقلاب نشده بود شاید بهروز از دست رفته بود...»
امروز جریاناتی در خارج و داخل کشور سعی دارند تا با سانسور چنین کارنامه سیاهی، عناصری مانند بهروز وثوقی که همواره پشت به مردم خود کرده را تطهیر نموده و انقلاب و نظام را ظالم جلوه بدهند و متاسفانه برخی افراد هم ناآگاهانه یا لجوجانه با این جریانات مشکوک خارج کشور همراهی میکنند.
23302