افشار سلیمانی، سفیر سابق ایران در آذربایجان در گفت‌وگو با خبرآنلاین به بررسی چالش‌های اردوغان پس از پیروزی در انتخابات پرداخته است.

محمد اکبری: اردوغان در نهایت پیروز انتخاب ریاست جمهوری ترکیه شد. نه فضای سیاسی، اجتماعی و اقتصادی ترکیه مانند دو دهه گذشته است که اردوغان برای اولین بار در ترکیه به قدرت رسید، و نه اردوغان همان سیاستمدار گذشته. بسیار مسائل دستخوش تغییر و تحول شده و حالا اردوغان مردی محبوب برای ترکهاست که علیرغم شکنندگی فضای سیاسی برای حزب عدالت و توسعه، او همچنان بی رقیب پیش میرود. آیا اردوغان می تواند در دوره جدید نیز سلیقه سیاسی خود را در حالی که با چالش‌های منطقه ای و بین المللی خاصی روبرو است، اعمال کند و موفقیتهای خود را تکرار کند؟ در این باره با افشار سلیمانی، سفیر سابق ایران در آذربایجان گفت و گو کرده ایم که از نظر می گذرانید:

فضای سیاسی ترکیه را در حال حاضر پس از انتخابات ریاست جمهوری و پیروزی اردوغان چگونه ارزیابی می کنید؟ شرایط برای اردوغان نسبت به گذشته پیچیده تر شده است؟


باید بگوییم که در دوره جدید آقای اردوغان در یک جامعه دوقطبی‌شده پیروز شده است، چون که با توجه به نتیجه انتخابات، عزم قسمت بزرگی از جامعه تا حدودی جزم شده بود که آقای اردوغان پیروز میدان نباشد، منتها انتخابات در شرایطی برگزار شد که دست آقای اردوغان و حزب عدالت توسعه به‌عنوان حزب حاکم بازتر بود، یعنی اولا در وضعیت اضطراری انتخابات را برگزار کرد که در قاموس دموکراسی اساسا مردود است.

در چنین شرایطی که انتخابات نمی‌شود برگزار کرد، در ثانی انتخابات یک سال زودتر برگزار شد، چون اردوغان نگران بود که شرایط در یک سال و نیم آینده برای او و حزبش جالب توجه نباشد و هم این‌که از امکانات و فرصت‌هایی که مخالفانش از آن بهره‌مند نبودند برخوردار بود. از این رو می توان گفت این سه فاکتور در آن چهار درصد رأی بالایی که در مجموع بیشتر از مخالفانش بدست آورده، موثر بوده است. این چهار درصد، از نظر تحلیل انتخاباتی و بررسی فضای ترکیه، به نظر من بخش عمده‌اش برمی‌گردد به این فاکتور که اردوغان از فرصت شرایط اضطراری استفاده کرد و یکسری محدودیت‌هایی اجرا کرد.

در شرایطی که محدودیت وجود داشته باشد، انتخابات قاعدتا تحت‌الشعاع آن قرار می‌گیرد، از امکانات دولتی می شود بیشتر استفاده کرد، حتی رسانه‌های خصوصی و مخالفان فرصت کمتری برای عرض اندام و معرفی خودشان هم داشتند. شاید بتوان گفت این انتخابات اگر در همان یک سال و نیم آینده یا حداقل یک سال آینده برگزار می‌شد، نتیجه دیگری را ما می‌توانستیم شاهد باشیم.

جامعه دوقطبی ترکیه را بیشتر توضیح بدهید...
به هر حال جامعه ترکیه، جامعه دوقطبی شده است. اسلام‌گرایان که بخشی از آن‌ها با آقای اردوغان بودند و بخشی از تندروهای ملی‌گرا هم از او حمایت کردند و حزب م ه پ (ائتلاف حزب حرکت ملی) با او ائتلاف کردند، به هر حال باعث شد که پیروزی را به دست آورند، اما همانطور که پیش‌بینی می‌شد، حزب عدالت و توسعه اکثریت مطلق را در مجلس بدست نیاورد. هرچند ائتلاف جمهور که تشکیل دادند، با آن جمع می‌شود و ائتلاف با م ه پ این اکثریت مطلق را به دست می‌آورد، اما منظور خود حزب عدالت و توسعه است که این هم یک شکست نسبی برای حزب تلقی می‌شود که نتوانسته آن آرایی که نیاز دارد را بدست بیاورد.

بحث دیگری هم وجود دارد که تبلیغات خاصی در ترکیه مبنی بر اینکه اگر اردوغان رئیس جمهور نشود، جامعه ترکیه دچار مشکل می‌شود و اتفاقات بدی می‌افتد و بحران بوجود می آید، شکل گرفت که این فضا هم به هر حال بی تاثیر نبود در آرای اردوغان و این نوع تفکر هم در حال حاضر به جامعه تزریق می‌شود. لذا مشکلاتی که قبل از انتخابات در دولت آقای اردوغان بود و مشکلاتی که ترکیه در عرصه داخلی و خارجی با آن مواجه است، به نظر من به قوت خودش باقی خواهد ماند، یعنی با توجه به پیروزی و قدرت‌نمایی اردوغان و اینکه جامعه به لحاظ سیاسی دوقطبی شده است، به نظر می رسد مخالفان بیشتر از گذشته آقای اردوغان را مورد سوال قرار خواهند داد، مطالبات را چه در مجلس و چه در بیرون بیشتر مطرح خواهند کرد. این احزاب دست نخواهند کشید، چون هوادارانشان را هم نمی‌خواهند از دست بدهند، چون به آینده و انتخابات‌های بعدی و به آینده سیاسی خودشان هم فکر می‌کنند، لاجرم باید این را ادامه دهند؛ هم به لحاظ وظیفه‌ای که احساس می‌کنند و هم به لحاظ کار سیاسی که در پیش دارند. ماهیت کار سیاسی این است که روند را ادامه دهند. تشکل نوپایی مانند حزب خوب هم توانست نماینده‌هایی به مجلس بفرستد و همچنین احزاب مخالف دیگر، به نظر من این‌ها مطالباتشان را در حوزه‌های مختلف سیاسی، اقتصادی و... حتما خواهند داشت و در بحث سیاست خارجی حرف دارند.

چالش‌های پیش روی اردوغان در داخل ترکیه را چه چیزهایی می بینید؟ چالشهای داخلی او کمتر از مسائل خارجی او نیست؟
چالش‌هایی که پیش روی آقای اردوغان است، در بحث داخلی بیشتر روی چشم‌انداز آتی است که او مطرح می‌کند. آقای اردوغان در این انتخابات حرف جدیدی برای گفتن نداشت. به‌رغم این‌که او پیروز شده، اما سخنان او بیشتر به گذشته برمی گردد و کارهایی که انجام شده است. همان آینده ای را که قبلا نوید می‌دادند، همان آینده را دوباره نوید دادند، یعنی آن وعده‌هایی را که اجرا نشده بود را دوباره تاکید کردند و وعده‌های دیگری که از قبل هم داده بودند، آن‌ها را هم دوباره مطرح کردند که ما می‌خواهیم در این راستا قدم برداریم.

به لحاظ اقتصادی هم مسائلی روی ساخت برخی پروژه‌ها وجود دارد، هم کاهش ارزش پول ملی، هم تورم، هم بیکاری است. این‌ها به هر حال پاشنه آشیل مسائل اقتصادی در ترکیه است. خیلی شدید نیست، ولی به هر حال این وجود دارد. اما بحث عمده‌تر، بحث امنیت است که هم بُعد داخلی دارد و هم بُعد خارجی دارد. هنوز از زمانی که آقای اردوغان پروژه روند صلح را با پ.ک.ک به کناری نهاد، از همان موقع دوباره درگیری‌ها با پ.ک.ک ادامه پیدا کرده و این نشاندهنده این است که ایشان در پروژه‌ای که می‌توانست ادامه دهد و تا یک جاهایی هم موفق در آن مقطع بود ، اگر آن روند سیاسی را ادامه می‌داد، به نظر من می‌توانست موفقیت‌های زیادی به دست بیاورد، اما به هر حال آن را ادامه نداد و به راه سابق برگشت داد و همین باعث شد برخی به خاطر این‌که او موضع ضدکردی دارد، با آقای اردوغان همراهی کردند و در طول این چند سال اخیر هم که ادامه پیدا کرده، هنوز حل نشده و معضل به قوت خودش باقی است که در کنار این بحث سوریه و دخالت ترکیه در سوریه و مسائل مرتبط با منبج و عفرین نیز مطرح شده است.

سوریه تنها یک چالش سیاست خارجی نیست و به عنوان یک بحث امنیتی مطرح است که اردوغان تلاش می‌کند هزینه‌های آن را در رابطه با ترکیه کاهش دهد؟
می‌خواهم بگویم که بحث سوریه علاوه بر این‌که بحث امنیتی برای ترکیه تلقی می‌شود و ارتباطاتی که با پ.ک.ک وجود دارد و این‌که در داخل کشور هم نتوانستند این مشکل را حل کنند و حتی آرایی که مردم، به‌ویژه کردها به ه.د.پ و به آقای دمیرتاش دادند و آن‌ها توانستند یازده و خورده‌ای درصد از آرای پارلمان را به دست بیاورند و حدود 60 نفر نماینده به مجلس بفرستند، این در واقع نشان از این دارد که آقای اردوغان در پروژه‌ای که بعد از داستان کودتای نافرجام دنبال می‌کرد که این حزب را کلا ناکوت و زمین‌گیر کند، نتوانست و مردم به آن رأی دادند و این حزب پابرجا ماند. آقای دمیرتاش درصد خوبی در حد خود، هم شخصا به‌عنوان کاندیدای ریاست جمهوری جذب کند، هم حزبش به‌عنوان حزبی که از کردها و حتی یکسری مخالفان دیگری که حتی کرد نیستند مانند سوسیالیست‌ها و کمونیست‌ها و... را کسب کرد.

از این رو آقای اردوغان نتوانست این حزب را از پیش رو بردارد و این هم به نظر می رسد بخاطر این است که در ترکیه، دموکراسی تا حدودی به‌رغم محدودیت‌ها و انسدادی که آقای اردوغان بعد از کودتا و موقعیت اضطراری که تصویب کرده بودند نهادینه شده است. چون دموکراسی در ترکیه تا حدود زیادی، به عنوان یک کشور در جهان اسلام که به‌رغم محدودیت‌ها و مسائلی که دارد نهادینه شده و نسبت به دیگران سطح مطلوبی دارد. این باعث شد که نتواند این حزب را کنار بزند و در کنارش حزب م.ه.پ هم که در داخل آن شکاف ایجاد شد و حزب خوب از درون آن درآمد و در مدت خیلی اندکی این حزب هم حتی آن حد نصاب ده درصد را رد کرد و توانست نماینده به مجلس بفرستد. این‌ها نشان می‌دهد که جامعه ترکیه و روند سیاسی در ترکیه به سمتی می‌رود که به هر حال نمی‌شود همواره از بحث اسلام‌گرایی یا ناسیونالیسم و این مسائل و حتی بحث پوپولیسم استفاده طولانی مدت کرد. نشان می‌دهد که در آینده اگر آقای اردوغان همین رفتار تند را ادامه دهد و مخالفان را سرکوب کند، بحث قانون و مقررات و محاکمه کودتاگران بجای خود، ولی زیاده روی در این موضوع که حدود 400-300 هزار نفر از کار برکنار شدند یا این‌که حتی تعداد زیادی از ارتش و نیروهای مختلف نظامی برکنار شدند، این می تواند نگران کننده باشد. این‌ها نشان می‌دهد که این فضایی که آقای اردوغان ایجاد کرده، رأی قشر متوسط به بالای جامعه را ندارد و عمدتا رأی گروه‌های دیگر را داشته است.

چالش‌های اردوغان در سیاست خارجی همچنان ادامه خواهد داشت؟ اردوغان با اروپا‌ و با آمریکایی‌ها مخصوصا در یکی دو سال اخیر روند خوبی نداشت. به نظرتان این فضا به چه شکلی خواهد بود؟
بحث اتحادیه اروپا بحثی طولانی مدت است که ترکیه همیشه گفته است ما دنبال عضویت در اتحادیه اروپا هستیم ولی تا به حال شکل نگرفته و وضعیت رفته رفته بدتر شده است. الان شما می‌بینید که حتی سازمان امنیت و همکاری اروپا هم انتخابات برگزار شده در ترکیه را عادلانه تلقی نکرد، برای این‌که باز برای همان مسائلی که من عرض کردم، سازمان امنیت و همکاری اروپا هم به آن‌ها اشاره کرده که شرایط عادلانه نبوده و مسائلی انجام شده که به هر حال مخالفان از آن فرصت‌ها بهره‌مند نبوده‌اند. این سازمان وقتی که اینطور به انتخابات ترکیه نگاه می‌کند و کلا برخورد کشورهای اروپایی، نشان می‌دهد که این چالش با اروپا کماکان ادامه پیدا خواهد کرد و عضویت ترکیه در اتحادیه اروپا به نظر می‌رسد که محقق نخواهد شد و داستان درازی است، چون ترکیه با توجه به تعهداتی که وجود داشت، خود را از آن فضا دور کرده است. طبیعتا اتحادیه اروپا با توجه به این‌که نگران نوعی تمامیت‌خواهی با توجه به افزایش اختیارات رئیس جمهور بعد از تغییرات و اصلاحات بوجود آمده است، لذا این چالش‌هایی است که ترکیه با غرب هم خواهد داشت.

اختلافات با امریکا هم وجود دارد و در یک برهه استمرار پیدا کرد. اختلاف با آمریکا سر قضیه آقای گولن حل نشده باقی مانده، همچنین در سوریه و برخی مسائل دیگر با فراز و نشیب هایی پیش رفته است، اما به نظر می رسد که اختلافات بیشتر با اتحادیه اروپا تشدید خواهد شد. ترکیه با آمریکا در سوریه معاملاتی انجام دادند و می‌دهند، اما این‌که این روند به چه سمتی خواهد رفت، بحث سوریه بحثی است که به خیلی از فاکتورهای دیگر بستگی دارد، اما به نظر می‌رسد که چالش دیگر در سیاست خارجی، همین بحث اتحادیه اروپا و مجموعه غرب است.

از طرف دیگر ترکیه با یکسری از کشورهای مسلمان هم روند متعادلی ندارد. به هر حال این کشور با قطر ارتباط نزدیک‌تری دارد، پایگاه نظامی دارد و همین باعث شد اختلافاتی که با عربستان و امارات دارد و تاثیرگذاری‌ای که آن‌ها می‌توانند داشته باشند، بولد شود. همچنین چالش‌هایی با اسرائیل وجود دارد که البته این چالش‌ها به نظر می‌رسد خیلی جدی نیست، یعنی آقای اردوغان نمی‌خواهد با این موضوع غلیظ‌تر برخورد کند، کما این‌که در مجلس هم بحثی مطرح کرده بودند از باب این‌که اصلا ترکیه با اسرائیل به علت بحث سفارت امریکا در بیت المقدس قطع رابطه کند ، ولی حزب عدالت و توسعه این را رد کرد. این نشان می‌دهد دولت اردوغان به یکسری از مسائل چه در مورد اسلام‌گرایی و چه در مورد مسائل منطقه‌ای نگاه خاصی دارد و نمی‌خواهد روند آنرا غلیظ کند، بلکه می‌خواهد با آن بازی کند و امتیاز بگیرد.

در مجموع آقای اردوغان و دولتش به نظر می‌رسد در دوره جدیدی که بر مبنای اصلاح قانون اساسی برای اولین بار است به عنوان رئیس جمهور انتخاب شده و دیگر پست نخست وزیری هم وجود ندارد و با کمیت و کیفیتی که این انتخابات برگزار شده و پیش روی آن این همه مسائل است، خواب‌های آرامی نخواهد داشت و به نظر می‌رسد بیشتر باید دیپلماتیک رفتار کند تا شرایط به روال مورد نظرش پیش برود.

روابط با ایران را چطور می‌بینید؛ به نظر می‌رسد که روابط ایران با ترکیه از زمانی که اردوغان در قدرت بوده، در شرایط خوبی بوده و ایران هم از آن استقبال می‌کند. نظر شما چیست؟
بله. به نظر می‌رسد که روابط ترکیه با ایران و حتی با روسیه روابط خوبی باشد، به خاطر همان اختلافاتی که ترکیه با اتحادیه اروپا دارد، با آمریکا دارد و با بعضی از کشورهای منطقه دارد و با توجه به نیازی که به هر حال به بعضی از مسائل امنیتی، اقتصادی و تجاری دارد و همینطور ایران هم متقابلا نیازمندی‌هایی دارد و میتواند بعضا از طریق ترکیه تامین کند، گفته می شود حدود 10 میلیون دلار مراودات تجاری ایران با ترکیه وجود دارد و با توجه به انتقال گاز که ما به ترکیه انجام می‌دهیم، به نظر می‌رسد حتی اگر بحث تحریم‌ها هم بر علیه ایران با توجه به خروج آمریکا از برجام جدی و عمل شود، من فکر می‌کنم بین دو کشور مشکل خاصی پیش نمی‌آید.

دو کشور اختلاف اساسی خاصی ندارند. تنها در سوریه و برخی مسائل در عراق مسائلی بوده و در حوزه‌های دیگر اختلاف خاصی نداشتند، در بحث‌های اقتصادی همکار بودند، همکاری می کنند و این روند ادامه پیدا خواهد کرد، در بحث سوریه در بعضی از محورها به هم نزدیک شدند، در بحث عراق باز به هم نزدیک شدند، مسائل اقلیم کردستان باعث شد که دو کشور به هم نزدیک شوند، الان با توجه به مسائلی که ترکیه با پ.ک.ک دارد و با آن‌ها در ترکیه و عراق روبروست، ترکیه به هر حال انتظار همکاری از ایران دارد و ظاهرا دو کشور همکاری‌هایی در این قصه انجام دادند.

از این رو همکاری‌های امنیتی و اقتصادی و تجاری به نظر می‌رسد باعث خواهد شد که ایران و ترکیه روابطشان ادامه پیدا کند و چه‌بسا هم تقویت شود، حتی اگر تحریم‌ها هم برگردند، دو طرف تلاش می کنند برای رهایی از تحریمها همکاری داشته باشند. ممکن است در برخی مسائل تا حدودی تاثیرهایی شکل گیرد، ولی در بقیه محورها به نظرم مشکل خاصی پیش نخواهد آمد.

52312

منبع: خبرآنلاین