درمورد محیطهای طبیعی و فضاهای سبز در نامه آمده بود که پوشش گیاهی طبیعی تهران که نمونههایی از آن را میتوان در بقایای روددرههای شهر و نقاطی مانند بوستان پردیسان، و پهنههای بزرگی از آن را در کوهستانهای اطراف شهر دید، قربانی نگاه ساختوسازگرا یا «بتنمحور» شده و باید جلوی این روند گرفته شود. نویسندگان نامه یادآور شده بودند که «تلقی نادرست از فضای سبز موجب شده که کاشت گیاهان غیربومی و با نیاز آبی بالا، به شیوهای رایج در ادارهٔ بوستانهای شهر بدل شود و حتی در کوهها و دیگر محیطهای طبیعی اطراف شهر و دورن شهر، کاشت این گونه گیاهان در دستور کار قرار گیرد». این نامه را در فضای مجازی چند هزار تن امضا کردند.
در پاسخ به این نامه، «کمیسیون سلامت، محیط زیست و خدمات شهری» در تاریخ ۴ شهریور نشستی با نویسندگان نامه برگزار کرد. در پایانِ نشست به نظر میرسید که خانم نوری و آقای میلانی از اعضای شورای شهر، و دیگر اعضای کمیسیون که آمادگی خود را برای شنیدن نقد و نظرهای کنشگران محیط زیست و همکاری بیشتر با آنان اعلام کرده بودند، با مضمون نامه موافق هستند.
هدفهای اصلی در احداث فضای سبز، بهسازی چشمانداز شهر، ایجاد فضای باز همگانی برای تفریح و ورزش، کمک به تلطیف هوا، و خنک کردن محیط است. با حفظ محیطهای طبیعیِ باقیمانده در شهر و حفظ کوهستان و دشتهای اطراف، میتوان بیهزینهکردهای سرسامآوری که تاکنون انجام شده، به بخش بزرگی از این هدفها دست یافت. در واقع، کوهها ودرههای اطراف تهران باشکوهترین منظرها را پیشِ روی شهروندان گذاشتهاند، بزرگترین ورزشگاه و تفرجگاهها را فراهم ساختهاند، و با توانی هزاران برابر بیشتر از همهٔ بوستانهای پرهزینه، در گردش هوا و تصفیهٔ آن مؤثرآند، به علاوه، در تولید و ذخیرهٔ آب نقشی بیرقیب و زندگیساز دارند.
اگر کوهها و دیگر محیطهای طبیعی تهران، حفاظت نشوند و روند تخریبی کنونی (ساختمانسازی در کوهپایهها، چرای مفرط دام، توسعهٔ جاده و تلهکابین، گردشگری غیرمسوولانه، و...) ادامه یابد، شهر ثروت عظیم طبیعی خود و زیستپذیریاش را از دست خواهد داد. همچنین ذخیرهٔ ژنتیکی گیاهی که میتواند الگوی پارکسازی ما را اصلاح کند، آسیب جدی خواهد دید که در شرایط کمآبی فزاینده به معنای این خواهد بود که در آینده، ناچار به زیستن در شهری بیگیاه و کسالتآور خواهیم بود.