به گزارش روزنامه جمهوری اسلامی در بخشهایی از این نامه خطاب به سیدمحمد حسینی آمده است:
در اخبار، از قول شما آورده میشود: "وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در مورد برخی از دیدگاههای علما و روحانیون در مورد حرام بودن موسیقی گفت: ما این دیدگاه کلی را که با دیدگاه امام نیز سازگاری ندارد، قبول نداریم و با احترامی که به بزرگان و علما و روحانیون قائل هستیم باید اجازه فعالیت گروههای موسیقی در چارچوب قانون و موازین نظام را داشته باشیم."
این سخن شما جای تعجب دارد! زیرا هرگونه اظهار نظر مدیران ارشد مسئول نظام میتواند آثار و تبعات خاصی دربرداشته باشد و مورد سوءاستفاده قرار گیرد.
جنابعالی مطلقا نگران عدم ترویج موسیقی در جامعه نباشید چرا که در شب اول قبر و در قیامت از شما در مورد عدم اهتمام و مجاهدت نسبت به رواج موسیقی در نظام شهیدان بازخواست نخواهید شد، زیرا به لطف سیاستهای غیراصولی سنوات گذشته، بازار انواع موسیقیهای مجاز و غیرمجاز در کوچه و خیابان و رسانه داغ است، از نوارهای آنچنانی داخل برخی تاکسیها و خودروهای آژانس و اتوبوسهای بین شهری و هواپیماها گرفته تا زنگ موبایل و زنگ انتظار تلفن ادارات و سازمانها و عرضه CDِ در سر چهارراهها، برپائی کنسرتها و محافل و عروسیهای آشکار و پنهان و برگزاری همایشها و سمینارهای دولتی و غیردولتی، انواع موسیقیها در برنامههای صدا و سیما "غیر از دو شبکه رادیو قرآن و رادیو معارف "اگر تدریجا به سراغ آنها نروند!" از برنامه کودک و کارتون و اخبار و تحلیل سیاسی تا فیلمها و سریالها و مناسبتهای شادی و عزا و حضور برخی خوانندگان آنچنانی و اعلام موضع صریح برخی مدیران رسانه مبنی بر اینکه در این مقوله هیچ خط قرمزی ندارند! و بالاخره تک نوازی نی در مجالس ترحیم مساجد و بهشتزهرا و حضور برخی گروههای قارچ گونه تواشیح موزیکال و... و...
سلیمی در بخش دیگری از نامه خود نوشته است: کتابی تحت عنوان "برگهایی از داستان موسیقی ایرانی" نوشته شخصی به نام حسن رضا رفیعی با موضوع موسیقی ایرانی، عربی و موسیقی قرآنی! که علیالقاعده از وزارتخانه تحت مسئولیت شما مجوز چاپ گرفته و احتمالا برخوردار از یارانه! برخاسته از بودجه عمومی کشور نیز بوده، معالاسف توسط انتشارات سوره مهر (وابسته به حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی!) منتشر شده قدم را فراتر از این مسائل گذاشته و پیامبران بزرگ الهی را نیز به صحنه موسیقی آورده است!
در سرتاسر مطالب کتاب مزبور مطالب بیاساس و تعجببرانگیزی به بهانه تقدیس موسیقی آورده شده که ضمن ارسال تصویر اوراقی از آن کتاب، برخی از آن عبارات را برای آگاهی شما ذکر میکنم:
1- روایت شده که رسول اکرم در هنگام سپیده دم، قرآن را به آهنگ زنگوله یا نهاوند میخوانده! و چون بامداد نزدیک میشد "رهاوی" و در بامداد "حسینی" مناسبتتر است.
2- نزد حکما و فیلسوفان، این موسیقی را فایده عظیم است و بسیار حالها این به کار داشتهاند چنانکه در محرابها و استجابت دعا! چنانکه داود(ع) در محراب، بربط زدی و...!
3 - سکینه دختر امام حسین(ع) شاعره و موسیقیدانی بود که شاید بتوان او را از حامیان بزرگ موسیقی ایرانی در حجاز معرفی کرد،... مجلسی باشکوه با حضور برجستهترین موسیقیدانان شاعر و موسیقی دوستان در خانه سکینه برپا شد، این جشنواره بزرگ موسیقی به حدی پرجمعیت و پرشور بود که سقف یکی از تالارها فروریخت و حنین (موسیقیدان) زیر آوار جان سپرد، حزن و اندوه نهفته در بافت موسیقی ایرانی میتوانسته تسلیبخش دل دغدار سکینه از فجایع کربلا و کشته شدن شوهرش باشد!!
4 - دراین کتاب متوسلین به موسیقی را عاقل و ترککنندگان آنرا جاهل و نادان معرفی کرده و از آن بالاتر صراحتا میگوید: هرکس سماع و غنا و رقص و دف و آواز و سرودخوانی را انکار کند و گوید حرام است، بر فعل نبی منکر شده و چنین اعتقادی موجب کفر و خروج از دین خواهد شد! (با این وصف باید در انتظار صدور حکم تکفیر مومنینی بود که رقص و غنا و آوازخوانی را حرام میدانند! "جل الخالق!")
5 - در این نوشتار، ملامحسن فیض کاشانی، فقیهی معرفی شده که در باغ خود به وقت نماز شب، کنیزی برای او غنا میخواند و او در حالت رکوع بسیار میگریسته است! ...
با ابراز تأسف از عدم نظارت دقیق وزارتخانه شما بر چاپ کتابهائی مانند آنچه که گذشت و براز تأسف از صرف هزینههای عمومی و اقدام انتشارات وابسته به حوزه هنری در چاپ و انتشار کتاب مزبور و تأکید بر اینکه نگارنده کتاب یادشده باید پاسخگوی نوشتههای خود در مراجع قضائی باشد، انتظار میرود بیش از آنچه که دغدغه نشر موسیقی را دارید در صدد نظارت و جلوگیری از امور مغایر با شرح وظایف وزارتخانه متبوع خود باشید.