شادی و امنیت خاطر رابطه مستقیمی با هم دارند . وجود شادی در جامعه در گرو حل مسائل مهم و اساسی زندگی است. مسائل اجتماعی مربوط به ازدواج، مسکن و شغل جوانان، شادی را از آنها گرفته است.
بحث شادی را باید از زاویه نیازهای روحی و روانی انسانها بررسی کرد. انسانها نیاز به امنیت خاطر و آرامش دارند و این آرامش خاطر در حوزهی سلسله مراتب نیازهای روحی و روانی قرار میگیرد. احساس شادمانی به انسان امنیت خاطر میدهد.
شادی و امنیت خاطر با یکدیگر رابطهی مستقیم دارند . نیاز به تنوع و تعادل در زندگی یک نیاز روانی است. مسائلی که انسان را از یکنواختی به سوی تنوع میبرد از مؤلفههای شادمانی برخوردار است.
افرادی که از ظرفیت شادمانی بسیاری برخوردارند، کمتر دچار افسردگی میشوند. افسردگی، سرخوردگی و روزمرگی با کمبود شادی رابطه مستقیم دارد. افرادی که به یکنواختی و زندگی خالی از نشاط میرسند، زمینه ابتلا به افسردگی خفیف و در بعضی مواقع عمیق را دارند.
شادمانی در زندگی مقاومت انسانها را در برابر سختیها بالا میبرد. افراد شاد، ضریب مقاومت بالایی در مقابله با تنگناها دارند. در مقابل افراد ملول و آزرده خاطر ایستادگی چندانی ندارند.
از دیگر کارکردهای شادمانی در زندگی باز شدن ذهن و مغز آدمی است. در این خصوص میتوان به دانشآموزان اشاره کرد. آنهایی که ظرفیت شادی بالاتری دارند از گیرایی بالاتری نیز برخوردارند و بالعکس دانشآموزانی که ظرفیت شادی پایینی دارند، اطلاعاتشان زودتر در معرض فراموشی قرار میگیرد.
افرادی که ظرفیت بالای شادی دارند، روابط انسانی بهتری میتوانند برقرار کنند. این افراد یک محیط خوب و تأثیرگذار در رابطه با دیگران ایجاد میکنند.
قرآن کریم در سورهی نساء آیه 86 میفرماید «هرگاه شما را درودی گفتند شما نیز به درودی بهتر یا همانگونه پاسخ دهید که خدا به حساب هر نیک و بد کاملاً خواهد رسید» از این آیه میتوان چنین برداشت کرد که روابط انسانی به مدد شادابی عالیتر و مستحکمتر میشود. یعنی سلام و تحیت بهتر مقدمهی ارتباط عالیتر است.
در سوره مؤمنون آیه 96 میفرماید «سخن بد آنها را به هر چه نکوتر است پاسخگوی٬ ما به سخن آنان آگاهتریم» در بسیاری از مواقع بدیها را با خوبی و روی گشاده پاسخ دادن، باعث ایجاد دوستیها و روابط انسانی مستحکم و عالی میشود.
آیه 34 سوره فصلت نیز میفرماید «نیکی با بدی یکسان نیست، با آنچه نیکوتر است (بدی را) دفع کن که ناگاه (خواهی دید) همان کسی که میان تو و او دشمنی بود چون دوستی صمیمی گشته است» یعنی اگر بدی از دیگران دیدید و آن را با رفتار خوب خود پاسخ دادید، این رفتار شما شخصیت آن فرد را دگرگون میکند و رفتار خصمانه او به رفتار دوستانه تبدیل میشود و این تنها در سایهی رفتارهای خوب امکانپذیر است.
روایاتی که در باب مصافحه آمده است اشاره می کند اگر فردی غم و غصهای داشته باشد و دوستی او را در آغوش بگیرد، او غم و غصهاش را فراموش خواهد کرد. کفارهی گناهان بزرگ شاد کردن دل غمدیدگان است.
اگر انسان چهرهی غمدیدهای را که ملال خاطر بر قلبش نشسته از غم پاک کند، نتیجهاش شادی آن غمدیده و در نهایت شادی خود اوست و این مستلزم آن است که خودمحورنباشیم. کسی که دیگران را یاری میکند دیگر خودش را نمیبیند و شادی او در گرو شادی دیگران است.
راه سیر و سلوک برای رسیدن به خدا عزلت و گوشهنشینی نیست. تصور صحیح برای رسیدن به خدا چیزی غیر از این است. احسان به مردم، حل مشکلات مردم، بازکردن گرهای از کار آنها، رسیدن به اوج سلوک است. از طریق خدمت به خلق میشود به خالق رسید.
موجبات شادی در کشورما باید فراهم شود. شادی جامعهی ما در گرو حل مسائل مهم و اساسی زندگی است. مسائل اجتماعی مربوط به ازدواج، مسکن و شغل جوانان شادی را از آنها گرفته است. ثمرهی نگاه به آیندهی جوانان و حل مسائل آنها، شادی جامعهی ماست.