۰ نفر
۱۳ بهمن ۱۳۸۷ - ۱۳:۴۵

نگاهی به موضوع «فیلم در فیلم» در سینمای ایران

 

مهرزاد دانش: حضور فیلم‌هایی از قبیل وقتی همه خوابیم (بهرام بیضایی) و سوپر استار ( تهمینه میلانی) در جشنواره فیلم فجر نشان می‌دهد موضوع « فیلم در فیلم» بار دیگر مورد توجه فیلم‌سازان سینمای ایران قرار گرفته است. پیش از این می‌توان سراغ از فیلم‌های زیادی ـ چه قبل و چه بعد از انقلاب ـ با این سوژه گرفت که با تمرکز بر حرفه‌های مختلفی از قبیل کارگردانی، فیلم‌نامه‌نویسی، تهیه‌کنندگی، بازیگری و... و یا ترکیبی از همه این‌ها، زاویه دوربین را به سمت مناسبات پشت پرده سینما معطوف داشته‌اند و بر حسب دیدگاه‌هایی متفاوت، این جریان را به تصویر درآورده‌اند. اگر بخواهیم سیاهه‌ای از عناوین این آثار تهیه کنیم‌، با حجم کمی مواجه نخواهیم شد: حاجی آقا اکتور سینما، صمد آرتیست می‌شود، سرخ پوست‌ها، فیل و فنجون، نعره توفان، مغول‌ها، در امتداد شب‌، کلوزآپ نمای نزدیک‌، سینما سینماست‌، شبح کژدم‌، بلندی‌های صفر، دختر دایی گم‌‌شده، نصف جهان، نون و گلدون، هنرپیشه، بدلکاران، ناصرالدین شاه اکتور سینما، سلام سینما، دلاوران کوچه دلگشا، سه‌گانه ستاره‌ها، پیشنهاد 50 میلیونی، علی و دنی، گل یخ، باد و شقایق، شکلات، میکس، عشق فیلم، دو فیلم با یک بلیت، ابر و آفتاب، از دور دست و... البته این جدا از خیل آثاری است که به شکل غیرمستقیم به مبحث سینما و آدم‌هایش پرداخته‌اند که اگر بخواهیم عناوین آن‌ها را هم بیاوریم، خود تبدیل به متنی مستقل خواهد شد.

اما درون‌مایه نگاه شخصیت‌های این فیلم‌ها به سینما و آدم‌هایش چیست؟ همان‌طور که گفتیم در یک نگاه جزئی‌پردازانه، می‌توان نشانه‌های متمایزی را در این خصوص جست‌و‌جو کرد (مثلاً بحث هویت‌یابی در «کلاغ» و «نصف جهان» و «مغول‌ها»، و یا جلوه‌های عاطفی / عرفانی در ابر و آفتاب)، اما در یک نگره کلی کم و بیش با این رویکرد مواجهیم که اوضاع و احوال پشت پرده مناسبات سینمایی از نگاه سینماگران چندان مساعد نیست و با انواع و اقسام معضلات و مفاسد و تباهی‌ها و موانع برخورد می‌کنیم؛ گویی که دوربین این سینماگران در این فیلم‌ها به مثابه آینه دقی است که تیرگی‌ها و تباهی‌های جاری در بطن پنهان دنیای سینما را باز می‌تاباند. از این جهت تفاوت چندانی هم بین دوران پیش و پس از انقلاب به چشم نمی‌خورد. اگر در «صمد آرتیست می‌شود» گروه فیلم‌سازی در نهایت یک مشت بزهکار از آب در می‌آیند و اگر در «سرخ‌پوست‌ها» سینما تبدیل به سرابی برای مشتاقان محروم می‌شود و اگر در «نعره توفان» و «فیل و فنجون»، عنصر نجابت نقطه مقابل فساد و زن‌بارگی در سینماست و اگر در «خانه به دوشان» تهیه‌کننده فیلم دنبال بهره‌گیری جنسی از بازیگر زن فیلم است، در فیلم‌های بعد از انقلاب هم با شدت و حدت بیشتری این روند تداوم پیدا می‌کند: مظلوم واقع شدن فیلم‌نامه‌نویس (و گاه کارگردان) و قربانی شدن ایده‌های سینمایی‌اش در برابر سرمایه‌ محوری (شبح کژدم، بلندی‌های صفر، عشق فیلم)، اعتیاد (باد و شقایق، میکس)، مشکلات اقتصادی (و گاه خانوادگی) که هنرمند را به ورطه ابتذال می‌کشاند (هنرپیشه)، فساد جنسی (ستاره می‌شود)، تحت تأثیر قرار گرفتن سینما از جانب ساحت‌های معطوف به قدرت (ناصرالدین شاه آکتور سینما، سلام سینما)، بی‌نظمی و آشفتگی‌ای که کار تولید فیلم را به تشتت می‌کشاند (میکس، دختر دایی گم شده)، فراموش‌شدگی و از حوزه توجه خارج شدن (ستاره بود)، سوءظن‌های بیرونی (ستاره است، سینما سینماست)، روانی شدن سینماگر (بلندی‌های صفر، عشق فیلم، شبح کژدم)  و بسیاری ناهنجاری‌های دیگر که در پیدا و پنهان این عرصه روی پرده سینما نقش بسته است.

از این مرور مختصر پیداست که موقعیت سینما و سینماگران تا چه حد پیکره لرزانی در نظر خود سینمایی‌ها دارد. اما چرا چنین است؟ آیا این تیرگی ناشی از واقعیت‌های تلخی است که در تار و پود مناسبات سینمایی تنیده شده است؟ شکی نیست که در سینما می‌توان بسیاری از نابه‌هنجاری‌ها را پی گرفت و به ریشه‌هایی ناگوار رسید؛ اما کدام حوزه اجتماعی است که این ویژگی را درون خود نداشته باشد؟ بحث مفاسد سینمایی به جای خود، اما باید دانست این مفاسد در بستری پرورش می‌یابد که بی‌ارتباط با سایر عرصه‌های فاسد اجتماعی نیست. از همین روست که اگر مثلاً برایان دی پالما در فیلم «کوکب سیاه»، در دل صنعت سینمای آمریکا پرورش زمینه‌های پورنوگرافی را در دل سینمای آمریکا دنبال می‌کند، دامنه‌اش را تا آستانه حوزه ارباب قدرت سیاسی و اقتصادی هم نشان می‌دهد و چنین نیست که به شکل تک بعدی این موقعیت را چنان محدود ترسیم کند که گویی فاسدتر و پریشان احوال‌تر از جماعت سینمایی، شخص و گروه دیگری وجود ندارد. این که سینماگران ما بینش بی شیله و پیله‌ای را در انعکاس عریان پاره‌ای ناهنجاری‌های مربوط به حرفه خود به خرج داده‌اند، صدالبته قابل تحسین است و این نوشتار هرگز به معنای نفی این قبیل انگاره‌ها نیست، که حتی برعکس، از آن حمایت هم می‌کند؛ اما به نظر می‌رسد در این مجموعه، اولاً جای طرح مسائل مثبت تا حد زیادی خالی است و ثانیاً نگاه تحلیلی و فراگیر و ریشه‌یاب به معضل‌ها و فسادها، می‌تواند و باید جای اشارات گذرا و محدود را بگیرد. در غیر این صورت تداوم روند کنونی رفته رفته موجبات تیشه به ریشه خود زدن را فراهم و تداعی خواهد کرد و حتی آدرس‌های غلط در این باب به مخاطب خواهد داد؛ مخاطبی که سال‌هاست تحت رواج این انگاره که مناسبات سینمایی جز فساد و تباهی نکته دیگری در بر ندارد، روزگار را سپری می‌کند. حال بگذریم از این‌که چه بسا برخی از مدیران و مسئولان هم از گسترش چنین ایده‌ای استقبال کنند و با فرافکنی‌های متداول، سینما را اولین (و در واقع دم دست‌ترین) محمل  نقص‌ها و کمبودها معرفی کنند.

 

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 3091

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
1 + 16 =