منظور از فرهنگ در سه بعد ارزشها و اعتقادات، احساسات و عواطف و خواستههای یک ملت تبلور مییابد. حال اگر این ابعاد مورد هجمه یا تعرض قرار گرفت چه کسان یا نهادها و سازمانهایی وظیفه دفاع، پاسداری و حمایت از آن را به عهده دارند؟ در حوزه فرهنگ که شعاع عمل آن غیرملموس، ناپیدا و درعین حال بسیار مهم و اساسی است چه کسانی پاسخگو هستند؟ وزارتخانههای مرتبط مثل وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، علوم، تبلیغات و ... یا آحاد مردم؟ مثلا وقتی فلیم «بدون دخترم هرگز» ساخته شد به دلیل تعرض گستاخانه و واهی موضوع، تقریباً مسئولین و مردم توأمان واکنش نشان دادند. در موارد دیگر مثل فیلم ۳۰۰ یا مواردی که واقعیت تاریخ و تمدن اسلام و ایران قلب میشود چه باید کرد؟ مرزبانان کیانند؟
استاد محمدرضا حکیمی کتابی تحت عنوان «مرزبانان حماسه جاوید» در حوزه دین نوشته اند. به زعم ایشان، علماء و روحانیون شاخص، مرزبانان فرهنگ اند. در حوزه تاریخ آیا مثلاً «کتاب خدمات متقابل اسلام و ایران»، مرزبندی مشخص و قابل قبول ارائه کرده است؟ چندی پیش «ریچارد فرای» درگذشت، او تقریباً عمر خویش را صرف فرهنگ ایران کرد، آخر عمر یک تقاضا داشت: به خرج و هزینه خودم پیکرم را به ایران منتقل و در اصفهان دفن کنید! خواستهای که هرگز انجام نشد. آیا او مرزبان فرهنگ ایران بود؟ به زعم مسئولین فرهنگی دورههای مختلف که از او به نیکی یاد کردند شاید. اما به باور برخی دیگر او نه فقط مرزبان فرهنگ نبود که متجاوز بود! متولیان فرهنگ هنوز نحوه برخورد با ایرانشناسان و شرقشناسان را به روشنی مشخص نکرده اند آیا «فرای» با افرادی چون «برنارد لوئیس» برابرند؟
هلموت ریتر آلمانی که عمرش را صرف شناخت عرفان ایرانی کرد، چه؟ نیکلسون که هجده سال ۲۸ هزار بیت مثنوی را شرح و تفسیر کرد در کدام جبهه قرار میگیرد؟ ترجمه «کلمن بارکس» که بیش از نیم میلیون نسخه ترجمه اشعار مولوی در جهان فروش داشته و به زبانهای عمده جهان ترجمه شده، چگونه؟ فیتز جرالد مترجم آثار خیام، چه؟ ویلیام چیتیک، جیمز موریس، برت فراگنر، حسن حنفی و صدها شخصیت دیگر...
به راستی چه کسانی بایستی خدمات و صدمات این محققان سختکوش را بررسی و روشن کنند؟ این پژوهشگران فقط از غرب نیستند، بسیاری ایرانشناسان از شوروی سابق و دنیای شرقاند. ترجمههای آثار فردوسی و نظامی و حافظ و سعدی و عطار و دیگر بزرگان فرهنگ اسلام و ایران توسط هم اینان انجام شده است؟ از طرفی هجوم فرهنگ بیگانه -عمدتاً از جانب غرب- همچنان روزافزون است. پاسداری از فرهنگ البته متفاوت از مرزبانی مرزهاست اما ساز و کار خود را میطلبد و کشورها هریک به فراخور حال و مقام خود به آن مبادرت میکنند. مثلاً فرانسویها با وضع عوارض سخت بر فیلمهای آمریکایی و کمک به هنرمندان خود از فرهنگ خویش حمایت میکنند و به نوعی مانع رشد و گسترش فرهنگ آمریکایی میشوند. اگرچه فرهنگ جغرافیا نمیشناسد اما خط مشی ما برای حفاظت از میراث فرهنگیمان چیست؟
تاریخ انتشار: ۲۸ خرداد ۱۳۹۸ - ۰۹:۱۴
«فرهنگ»، سیال، غیرساختارمند، رها و بیمرز است با این حال مشخصات و ویژگیهای هر فرهنگ تقریباً مشخص است که آن را از دیگر فرهنگها متمایز میکند.
منبع: خبرآنلاین