اگرچه این تعداد پس از بررسی صلاحیتها در هیئتهای اجرایی و نظارت به طور طبیعی کاهش خواهد یافت اما رقابت نفس گیر و فراگیر در انتخابات پیش رو دور از انتظار نیست.
از هم اکنون نیز رجزخوانی های جریان ها و جبهه های سیاسی علیه یکدیگر آغاز شده و هر جریانی تلاش می کند به نحوی ردای وکالت را برقامت نامزدهای مورد حمایت خود بپوشاند .دراین میان نامزدهای مستقل از جریانهای سیاسی نیز سعی می کنند تا اوضاع را به نفع خویش رقم بزنند وکرسی های بیشتری را تصاحب کنند .
کالبد شکافی و شناخت آسیب های رقابت سیاسی در کشور هم میتواند به اصلاح رفتار رقبا کمک کند و هم آینه ای را در برابر کارگزاران نظام قرار دارد تاشاید برای درمان این آسیبها تدبیری بیندیشند و مسیرهای قانونی برای هدایت رقابت سیاسی به سوی معیارهای انقلاب اسلامی را هموار سازند.
فقدان تحزب و احزاب سیاسی در رقابت انتخاباتی نخستین آسیب در این روند است. واقعیت آن است که در سپهر سیاسی ایران در شرایط کنونی هیچ حزب بالغ سیاسی با مشخصه ها و چارچوب های حزبی وجود ندارد وجایگزین آن جبهه هایی متشکل از گروههای سیاسی هستند که به باشگاههای قدرت شباهت بیشتری دارند !جبهه هایی که نه تنها همچون احزاب واقعی نقشی در کانال کشی فکری ،سیاسی،دینی و عقیدتی برای هدایت مردم به سمت آرمانهاندارند بلکه درهرانتخابات به صحنه میآیندو برای کسب قدرت رقابت میکنند. پس از انتخابات نیز، اگر پیروز شدند به تحکیم پایههای قدرت خود میپردازند و اگر شکست خوردند به دنبال تخریب رقیب هستند و آنچه در میان به حاشیه می رود منافع و مصالح ملی وخدمتگزاری صادقانه برای حل مشکلات مردم وپیشرفت وتعالی کشور است .
جبهه های سیاسی بر خلاف احزاب واقعی در برابر عملکرد خود پاسخگو نیستند و سازوکاری نیز برای پاسخگو کردن آنها وجود ندارد.جریانها وجیهه های سیاسی عمدتا متشکل از گروههایی هستند که بیشتر کارکرد باندی دارند و مشخصه بارز باندهای سیاسی نیز قدرت طلبی و ترجیح منافع گروهی بر منافع ملی است. جریان های سیاسی شخصیت محور هستندو در نتیجه رقابتفردی راجایگزین رقابت حزبی می کنند.شاید بسیاری از فسادهای اقتصادی که امروز جامعه از آن رنج میبرد حاصل فقدان احزاب پاسخگو و میدانداری باندهای سیاسی باشد .
نکته دیگر اینکه اخلاق مهمترین مشخصه رقابت سیاسی در تراز انقلاب اسلامی است نظام جمهوری اسلامی با آموزه« سیاست عین دیانت» تحقق یافت و پرچم «اخلاق مداری» را در سیاست بر افراشت. اما در گذر زمان شیب «اخلاق زدایی» از سیاست تند تر شد و بد اخلاقی سیاسی در رقابت های سیاسی نمود بیشتری یافت. اکنون متاسفانه تخریب، دروغ،تهمت وافترا به مشخصه بارز ماراتن های انتخاباتی تبدیل شده است و هر فرد، شخصیت یا جریانی تلاش میکند کاخ پیروزی خود را بر ویرانه هایی که از رقیب خویش می سازدبنا کند.دراین میان آنچه آسیب میبیند «اعتماد مردم»یعنی بزرگترین سرمایه اجتماعی انقلاب است. مردم به عنوان صاحبان اصلی انقلاب با موجی از تخریب جریان های سیاسی علیه یکدیگر مواجه هستند و چون هر دو جریان خود را منتسب به انقلاب و نظام میدانند روند« اعتمادزدایی »متوجه انقلاب میشود .کالبدشکافی رقابت سیاسی را باز هم ادامه خواهیم داد.
* منتشر شده در روزنامه قدس . ۱۹ آذر ۱۳۹۸