ملت مسئولپرور؛ لطفا حداقل در مورد من و هادی ساعی -برعکس داستان کرونا- دچارعادیانگاری شرائط بشوید!
پدر خود من سرباز وظیفه بود و مرتبا از نمایندگان مجلس شورای ملی در دوران ستم شاهی خصوصا رضا شاه ملعون سیلی میخورد؛ تمام اسنادش هم نزد آقای خسرو معتضد موجود است. آقای خسرو معتضد درصفحه 137 کتاب خود بنام «رضا شاه کچل بود» بدون هیچ تحریفی در تاریخ اشاره کرده:
«... روزی پدر همین نمایندهای که در خط بیآرتی، مهربابابانه سرباز وظیفهای را مورد ناز ونوازش قرار داد از یک نماینده مجلس رضاخانی -که همگی مثل خودش قلدر بوده و دست بزن داشتند- سیلی خورد و همین امر زمینهساز به دنیاآوردن فرزندی رشید توسط آن پدر فقیر شد که بعدها پسرفوق الذکر توانست نماینده راستین ملت ایران بالاخص از نوع «دستهای بیقرار» باشد و اصولا ثبت 4 بهمن بعنوان روز سندرم دست بی قرار به همین خاطر است...» (نقل به مضمون)
پس من هم مثل شما و از تار و پود خودتان هستم؛ بگذریم که خود تار و پود هم جنسهای مختلفی دارد! مگر قرار نبود به استعمار سیلی بزنیم؟ آیا نباید این کار را بالاخره از یک جایی و حداقل با یک حریف تمرینی چغر بد بدنی که کتکخورش هم ملس باشد شروع کنیم؟
ای جماعات همیشه در هول و ولا؛ شما همان کسانی بودید که بخاطر قهر با صندوق آرا به من رای ندادید؛ پس در ادامه کارهم، همچنان کاری به کارمان نداشته باشید و بگذارید ما با خیال راحت برجام را پاره؛ وزیران را استیضاح و از همه مهمتر اینستاگرام و کل فضای مجازی را برای رفاه حالتان فیلتر کنیم. من به شما قول میدهم در این مجلس قوانینی تصویب خواهد شد که خیلی بیشتر از سیلی زدن به یک سرباز برق سه فاز از کلهتان بپرد!! هنوز جا نیافتادهایم اما معتقدیم بعضی وقتها لازم است فشار از بیرون با ترامپ و تحریم باشد بعضی اوقات از داخل با ترومپت و فیلتر... شما هم که بارها نشان دادید تحمل هر گونه فشاری را دارید.
در پایان ذکر این نکته ضروری است:
درست است؛ به وعدهای که در تیتراین متن آمده عمل نکردم و از کسی عذرخواهی نکردم اما همچنان چیزی از ارزشهای من کم نخواهد شد!