تاریخ انتشار: ۲۶ مرداد ۱۴۰۰ - ۱۰:۲۹

روم به دیوار؛ اما خداوکیلی گاهی احساس می‌کنم این فضای مجازی واقعا نیاز به صیانت شدن دارد!

خصوصا در زمان‌هایی که موجی هیجانی راه می‌افتد و همگی با احساسات و هیجان خاصی بر رویش سوار می‌شویم! موجی که گاه آنقدر عظیم می‌شود که حتی از دست پدر جد «آمنه سادات ذبیح‌پور» برای ماست‌مالی و یا انکارش هم؛ کاری برنمی‌آید! ایرانی به جز اینکه نباید تهدید شود باید از جریحه‌دار شدن احساساتش هم صیانت شود چون بشدت حساس است و در عین حال فاجعه طلب و مرده‌پرست (توضیح: اگر مرده‌ای هم در قبر نباشد، خودش آنرا می‌کشد!) مثلا کافیست زبان‌مان لال، از دماغ یک سلبریتی باحال، خون بیاید بعدش آدم باید از فرط پست‌هایی که برایش گذاشته و به پایش ریخته می‌شوند بالا بیاورد! پست‌هایی شامل فیلم و عکس‌هایی از لحظه بریدن بند ناف آن سلبریتی تا بریدن مظلومانه زبانش در صدا و سیما و بالاخره تصویری از اوج معنویتش با نشان دادن بریدن وی از تعلقات این دنیا و قص علی هذا ....

بله عزیزان؛ این شبکه‌های اجتماعی هر خیر و منفعتی که داشته باشند این بدی را هم دارند که به ما احساس یک مبارز و یا چریک تمام عیار را می‌دهد! بعبارتی وقتی پشت اینستاگرام می‌شینیم و چند نطق آتشین از خود به در می‌کنیم دقیقا حس میرزاکوچک‌خانی را داریم که در نبردی سخت، قزاق‌های رضاخان را کرده، دربدر! خدا آخر و عاقبت این مبارزات مجازی را به خیر کند که تنفر و حس ظلم ستیزی آدم را خالی می‌کند اما در عمل باد هیچ ظالمی را خالی نمی‌کند!  

حالا هم مد روز افغانستان شده و همه پروفایل‌ها و پست‌ها متاثر از این داستان شده!

داستان هم این است که در خانه ما شیون است و در خانه صاحب عزا عروسی! همین دیروز در حالی که بنده در حال ارسال یک پست سراسر حماسی و احساسی در خصوص رنج و درد مردم افغانستان (خصوصا همدردی با زنانشان) بودم یک از افغان‌ها داشت بعد از سقوط کابل  شیرینی پخش می‌کرد!

آخه عزیزان جان و آماده بروز احساسات- خصوصا فحش در کامنت‌ها- کجای دنیا دیدید یکسری «اسلحه بدست وانت‌سوار» بیایند بدون درد و خونریزی از پس یک ارتش و ملتی برآیند! ملتی که نخواهد چیزی را از دست دهد تا پای جان می‌ماند و جان می‌دهد و منتظر گذاشتن پست‌های جان جانی من و شما نمی‌ماند! مگر خرمشهر را فراموش کردید چگونه ملتی با دستان خالی تا آخرین قطره خون در برابر ارتشی مقاومت کرد و دست آخرهم بعد از مدت کوتاهی پس گرفت؟! مگر تسخیر خاک نقل و نبات و یا آش نذری است که به همین راحتی‌ها ظرف چند روز بذل و بخشش شود؟ اگر گرفتار این فاجعه خنده‌دار هستید پس کامنت بگذارید به بنده فحش بدهید! 

خلاصه اینکه نگاه به ژست‌های روشنفکری نکنید خیلی‌ از افغان‌ها(و حتی خود ما!) ته دلشان با افکار و عقاید طالبان حال می‌کنند اما برای اینکه محکوم به صیانت از تحجر نشوند میل درونی خود را رو نمی‌کنند! درست مثل کسانی که در آمریکا از ترامپ و در ایران از احمدی‌نژاد خوششان می‌آمد اما بروز نمی‌دادند اما مخفیانه به آنها رای می‌دادند! بله؛ افغان ها هم مثل خودمان ناموس پرستند و بشدت اعتقاد به جمع و جور کردن نوامیس‌شان دارند! خلاصه گفته باشم؛ همه راضی‌اند از مسئولین دلسوز گرفته تا آمریکای جهان سوز حتی خود ملت افغان جگرسوز و... حالا هی شلوغش کنید!    

منبع: خبرآنلاین