اعتماد نوشت: فارغ از برنده یا بازنده، انتخابات عراق پیام‌های روشنی داشت. اول از همه روشن کرد که جامعه تا چه اندازه سرخورده است تا آنجا که حتی اگر آزادترین انتخابات هم برگزار شود، که شد، باز هم شهروند عادی عراقی حاضر نیست پای صندوق رای برود. به این دلیل که گمان می‌کند همه کسانی که در صحنه سیاسی کشور هستند، همگی بلااستثنا فقط به فکر منافع خود هستند و قرار نیست برای شهروندان عادی کشور کاری کنند.

حتی کسانی که تظاهرات اکتبر 2018 را به راه انداختند و آن هزینه‌های سنگین را متحمل کشور و ملت و دولت کردند، با وجود اینکه خواسته‌های آنها عملی شد و حتی قانون اساسی بنا به خواسته آنها تغییر کرد و همان‌طور که خواسته بودند، انتخاباتی آزاد برگزار شد، باز هم حاضر نشدند پای صندوق رای بیایند؛ بگذریم از اینکه بعدا پشیمان شدند و الان که در گروه‌های آنها در شبکه‌های اجتماعی سیر کنیم به صراحت ابراز پشیمانی می‌کنند. 

میزان مشارکت در انتخابات، در عالم واقع، بسیار ناامیدکننده‌تر از آن چیزی است که اعلام شد؛ چراکه 41درصد مشارکتی که اعلام شد مربوط به کسانی می‌شد که کارت انتخاباتی خود را دریافت کرده‌اند نه واجدین شرایط رای دادن، چراکه بیش از 5 میلیون نفر با همه هشدارها حاضر نشدند بروند و کارت انتخاباتی خود را دریافت کنند.

اگر بخواهیم میزان مشارکت را از تعداد واجدین شرایط رای دادن در نظر بگیریم در می‌یابیم که چیزی در حدود 27درصد از مردم تنها در انتخابات شرکت کردند. 

سطح پایین مشارکت، جدای از اینکه هشدار جدی به سیاستمداران و دولتمردان عراقی است، هشداری جدی‌تر به جامعه سیاسی، جامعه مدنی و کلیت فضای اجتماعی-سیاسی عراق است. به این معناست که مردم آن‌قدر ناامید و سرخورده هستند که حتی وقتی جماعتی از خودشان نامزد انتخابات می‌شوند یا حتی کسانی که تظاهرات میدانی اکتبر 2018 را مدیریت می‌کردند، نامزد می‌شوند باز هم حاضر نیستند به آنها رای دهند. تا آنجا که حتی فتوای آیت‌الله سیستانی که کاملا نارضایتی از وضعیت موجود در آن نمایان بود ولی با این حال از مردم می‌خواست پای صندوق رای بیایند، چراکه تنها صندوق رای را راه چاره تغییر می‌داند نیز بر قهر مردم از صندوق رای اثر نکرد.

23302