به گزاش خبرآنلاین، کتاب «نقشه نقش بر آب» مروری بر بیانات آیتالله سیدعلی خامنهای، رهبر معظم انقلاب اسلامی درباره فتنه سال 88 با قیمت 4 هزار تومان از سوی انتشارات انقلاب اسلامی، وابسته به موسسه پژوهشی فرهنگی انقلاب اسلامی (دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آیتالله العظمی خامنهای) منتشر شد.
در این کتاب دیدگاههای معظمله با موضوع فتنه سال 88 در 5 محور که در طول بیش از 2 سال گذشته در دیدارها، سخرانیها و خطبههای نماز جمعه بیان شده است، جمعآوری و با مقدمهای از دکتر محمد حسین صفارهرندی در اختیار علاقهمندان قرار گرفته است.
«دهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری»، «مواضع رهبری پس از انتخابات تا نماز جمعه 29 خرداد»، «حوادث پس از انتخابات»، «کسب بصیرت» و «جنگ نرم»، پنج فصل این کتاب 250 صفحهای را تشکیل میدهند.
در بخشی از مقدمه این کتاب می خوانیم: «ایستاده در جایگاه خطیب جمعه، پیشاروی هزاران تن از مؤمنان نمازگزار فرمود: «تن دادن به مطالبات غیرقانونی زیر فشار، شروع دیکتاتوری است... این تصوّر غلط است که بعضی خیال کنند با حرکات خیابانی، یک اهرم فشاری علیه نظام درست میکنند و مسئولین را مجبور میکنند تا به عنوان مصلحت، زیر بار تحمیلات آنها بروند... بنده زیربار بدعتهای غیرقانونی نخواهم رفت. امروز اگر چهارچوبهای قانونی شکسته شد، در آینده هیچ انتخاباتی مصونیت نخواهد داشت»
یک هفته از انتخابات 22 خرداد سپری شده بود و هفت روز سراسر هیجان، التهاب، حیرت و تردید و آشوبی که از برخی دلهای بیمار و کینهجو برمیآمد و در شعلههای خشم جماعتی بازیخورده و غفلتزده زبانه میکشید و به جان شهر شرر میزد. و آنک در هفتمین روز، امام مردم در میعاد آدینه، از فراز منبر جمعه، با امّت خویش سخن میگفت. کلامش، زبان حال و ترجمان بغض فروخورده و دل دردمند مردمانی بود که آرزو داشتند به شکرانه حماسه بزرگ انتخابات که با ثبت رکورد چهل میلیونی حضور به دست آمده بود، جشن پیروزی برپا کنند اما با دریغ و افسوس لحظههای ناب این ایام را لگدکوب تمنّاهای شیطانی اهالی توهّم مییافتند.
راهبر، امّا در آیینه حکمت و تجربه، آتش فتنهای را میدید که آتشگیرههای آن جهل بود و عصبیّت و عقدههای انباشته شده در سینه پرکینه دشمنان خارجی و ضدانقلابیون و نیز انقلابیون پشیمان و به تجدیدنظر رسیده در حقانیت راه طی شده. «آقا» میدید که دغدغههای بیست سال پیش او، چگونه اکنون جامه تحقق برتن کرده و تهاجم نرم دشمن، آتش به خرمن ایمان و وفاداری جماعتی از دوستان دیروز ـ مدعیان پر ادعای انقلاب ـ افکنده و آنان را در مرداب هواهای نفسانی، رفاهزدگی و غوطه در چرب و شیرین دنیا زمینگیر کرده است.»
صفار هرندی در بخش دیگری از این مقدمه می نویسد: «فریبخوردگان دشمن پیش از این گفته بودند که چاره را باید در نظریه «فشار از پایین و چانهزنی در بالا» جست. و اکنون عرصه را برای عملی ساختن این ترفند شیطانی فراهم یافتند. با خود اندیشیدند که نظام از جماعت خشمگین به فریاد آمده در کف خیابان، متزلزل میشود. پس به جای پیگیری قانونی شبهه تقلب در محافل و مراکز رسمی حکومت، فریبخوردگان بازی تقلب را باید به کوی و برزن فراخواند و پشتوانه لشکر اعتراض و اغتشاش را مقدمهای برای تسلیم انقلاب مردم در برابر خواستههای غیرقانونی خویش قرار داد.
یک بار در واقعه 18 تیر 78 این ترفند را آزموده بودند. وقتی آتش فتنه در آن چند روز طوفانی از هر سوی شهر زبانه کشید، نفراتی از موجهین را ظاهراً با پیام مصلحتاندیشی و در باطن، برای به تسلیم کشاندن جانشین امام، نزد ایشان گسیل داشتند. پیکها، حرفهای خود را از موضع دلسوزی! بیان داشتند و پاسخ شنیدند که: با قبول این پیشنهادها، که بوی تسلیم در برابر باجخواهی دشمن از آن به مشام میرسد، آیا خود شما، از این پس حاضرید پشت سر من نماز بگذارید؟!
همان روز بود که رهبر در اجتماع شورانگیز دانشجویانی که برخی از آنان زخم فاجعه اسفبار 18 تیر را بر تن و دل داشتند، پس از تبیین صحنه و رویارویی دو جبهه که یکی وفاداری به انقلاب و راه امام را مقصد خویش گرفته بود و دیگری کمر به هدم ارزشهای برآمده از اسلام و انقلاب بسته بود، دلگفتههای تا آن روز ناگفته را در قالب گزارش به محضر مولا و سید خویش (حضرت صاحب الامر(عج)) عرضه داشتند... شد آنچه باید میشد. فردای آن روز بود که مردم شهر خود، برای برچیدن بساط فتنه، آستین بالا زدند و ساعاتی نگذشت که طومار فتنهگران به دست مردم درهم پیچیده شد.
سال 88، از آن واقعه تیرماه 78 یک دهه گذشته بود. بار دیگر مردم در برابر آزمونی دشوار قرار گرفته بودند. پیروان نظریه فشار و چانهزنی، این بار صریحتر فرمان صادر کرده بودند: «تجمع و آشوب در خیابان، چانهزنی و کسب امتیاز در بیت رهبری». همه چیز در خدمت این اندیشه پلید، به میدان آورده شد؛ از لشکر بیخبر و غافل، تا انواع امکانات رسانهای و تدارکات ضروری برای اغتشاش و بلوا و دستمایه فریبی به وسعت و بزرگیِ «اتهام تقلب در انتخابات». دشمن این بار بسی پیچیدهتر و با بهرهگیری از تجربیات رنگارنگ انقلابهای مخملی وارد عمل شد و هر روز شیوهای تازه در پیش گرفت. مدعیان غافل نیز دست در دست شیطان گذاشتند. تکیه بر نمادی که ریشه در اعتقادات شیعی و عاطفی مردم داشت، عامل انسجام بخش جمعهای پراکندهای بود که بسیاری از آنها نیرنگ تقلب را باور کرده بودند. سحره فرعون با چیرهدستی هر چه تمامتر، صحنه را آراسته و زمینه باورپذیری دروغ را در اذهان ساده و بیاطلاع فراهم کرده بودند. اهالی جبهه حق امّا، با دلی پرخون و در عین حال امیدوار به فضل و نصرت پروردگار، اعجاز الهی را به انتظار نشسته بودند تا همچون عصای موسی (ع) اژدهاگون، مارهای خوش خط و خال ساحران را ببلعد.
آبشار کلام بصیرتافزای پیشوای ملت در روز 29 خرداد و از آن پس تا هشت ماهی که در خیابانها، جدال بر سر آینده جهان، جریان داشت، باطل السحر همه نیرنگهای جادویی شیطان بزرگ و اصحاب ریز و درشت داخلی و خارجیاش شد.
اگر جاری حکمت آقا در خطبههای علیگونه جمعه 29 خرداد نبود، چگونه متصور بود که طی یک روز ظرفیت فتنه و آشوب به یک دهم تقلیل پیدا کند؟ آری، نود درصد آنها که تا روز قبل سیاهی لشکر بلوای خیابانی شده بودند، با غیر شرعی و غیر قانونی تلقی شدن این کار در کلام خطیب آن روز جمعه، دیگر به قافله اهل غفلت نپیوستند.»
هموطنان تهرانی برای تهیه این کتاب کافیست با شماره 88453188 سامانه اشتراک محصولات فرهنگی؛ سام تماس بگیرند و کتاب را در محل کار یا منزل _ بدون هزینه ارسال _ دریافت کنند.
291/6