این نویسنده و منتقد ادبی که برای بررسی مجموعه داستان «این برف کی آمده...» حسینیزاد در کافه خبر حضور یافته بود درباره این موضوع که آیا تجربه محمود حسینیزاد به عنوان یک مترجم در عرصه داستان نویسی موفق بوده، توضیح داد: «این سئوال بر پیشفرض غلطی استوار است و آن هم این است که انگار ترجمه با داستاننویسی تداخل دارد، انگار مانعی است که مترجم باید برای انجامش ترجمه را کنار بگذارد و بعد شروع به داستاننویسی کند.»
او یادآور شد: «واقعیت این است که در کشور ما کسی از راه نوشتن نانش در نمیآید و اگر کسی بخواهد نویسنده تمام وقت باشد، نمیتواند؛ هنوز به کتاب دوم نرسیده از گرسنگی تلف میشود. بنابراین اینجا کسی را پیدا نمیکنید که نویسنده تمام وقت باشد، جز یکسری استثناهای عامهپسندنویسی. در نتیجه همه آدمها اینجا یک شغلی دارند ودر کنارش مینویسند.»
احمدی آریان گفت: «مترجمی یکی از مشاغلی است که علاوه بر ذوق و علاقه و هر چیز دیگری که به آن مرتبط باشد، عدهای انتخاب میکنند تا زندگیشان را بچرخانند، عین باقی شغلهای دیگر. ممکن است کسی کارمند بانک باشد یا مهندسی که در شرکتی کار میکند، شما هیچوقت از اینها نمیپرسید تو که میخواستی داستان بنویسی چرا در بانک یا شرکت کار میکنی؟ ولی از مترجمان این سئوال را همیشه میپرسید، اما در واقع باید برعکس باشد. در بین مشاغلی که یک نویسنده ممکن است برای گذران امور انتخاب کند مترجمی نزدیکترین شغل به نوشتن است، بنابراین اگر میبینید مترجمی داستان مینویسد اتفاقی طبیعی است، خیلی طبیعیتر از داستان نوشتن صاحبان مشاغل دیگر.»
متن کامل این نشست را میتوانید در اینجا مطالعه کنید.
58244