نشست نقد و بررسی مجموعه داستان «کی این برف آمده ...» نوشته محمود حسینیزاد با حضور اسدالله امرایی مترجم و امیر احمدیآریان نویسنده و منتقد در کافه خبر برگزار شد.
محمود حسینیزاد در این نشست درباره این که چرا باوجود شناخته شدن به عنوان مترجم،داستان نوشته گفت: «دورانی که همه شعر میگفتند، من نمایشنامه مینوشتم خاطرم هست که در آن سالها نمایشنامهای از سارتر خواندم آنقدر از آن خوشم آمد که وقتی خودم نمایشنامهای نوشتم شبیه آن نمایشنامه شد.»
او با تاکید کرد بر این موضوع که تا حالا هر چه ترجمه کرده دوست داشته، افزود: « ولی گاهی تو خودت دوست داری چیزهایی را بنویسی. اولین بار که داستانی نوشتم که در «سیاهی چسبناک شب» منتشر شد، مسالهای کاملا شخصی که دست از سرم بر نمیداشت تا آن را نوشتم و راحت شدم. البته قبل از آن من نمایشنامه مینوشتم یکی از نمایشنامههایم در سال 53 جایزه هم گرفت.»
اسدالله امرایی -مترجم - نیز درباره اینکه حسینیزاد به عنوان کسی که ترجمه میکرد چقدر در این کار موفق بوده، گفت: «یک خطر بزرگ برای کسی که مترجم است و از قضا مترجم فعالی هم هست، این است که تحت تاثیر فضای داستانهایی قرار بگیرد که ترجمه میکند. مثل برخی که این کار را کردهاند و موفق نبودهاند. من نمیخواهم از کس خاصی نام ببرم، اما اثری بوده که نویسنده رفته فضای داستان اصلی را به تهران تبدیل کرده و نام شخصیتها را هم ایرانی کرده، ولی وقتی اثر را میخوانی کاملا معلوم است که فضا مال ما نیست، اما وقتی من این کتاب را خواندم حس کردم که حسینیزاد از این دام رسته است.» او بکر بودن این مجموعه را یکی از ویژگی های مهم این اثر دانست .
امیر احمدی آریان - نویسنده و منتقد - نیز در این نشست درباره مترجمانی که داستان مینویسند، یادآور شد: «وقتی این بحث مطرح میشود انگار ترجمه تداخلی با رماننویسی دارد به نظرم چنین چیزی نیست. در کشور ما کسی از راه نوشتن نانش را در نمیآورد برای همین کسی را پیدا نمیکنی که نویسنده تمام وقت باشد.»
او افزود: «مترجمی یکی از مشاغل است و اگر کسی انتخاب میکند برای این است که زندگیاش را بچرخاند، درست شبیه این است که کسی شغلی را انتخاب کند، مثلا کارمند بانک باشدیا ... ولی کسی از کارمند بانک نمیپرسد که چرا میخواهی بنویسی و چرا این شغل را انتخاب کردی، اما معمولا این سئوال را از مترجمان میپرسند.»
او یکی از ویژگیهای این مجموعه را فاصله گرفتن نویسنده از معرفت شناختی رایج در آثار داستانی ایران و ورود به عرصه هستی شناخی دانست و گفت:«در حوزه معرفت شناختی نویسنده ها معمولا به ارده اطلاعات و بازنمایی میپردازند و کار پیش از آن که وارد حوزه ادبیات شود در حد گزارش باقی میماند.»
او البته این نکته را هم متذکر شد که با وجود این به دلیل ایجاز بیش از اندازه من معتقدم که این نگاه هستی شناخی در داستانها خوب اجرا نشدهاست.»
مشروح این نشست را میتوانید روزهای آتی در خبرآنلاین بخوانید.
57244
نظر شما