مشتری، قربانی وسوسه سهمیلیونی بنگاهدار
شرق: مرد بنگاهدار برای اینکه بتواند پولهای یک مهندس را سرقت کند با همکاری دوست شیشهای خودش او را به قتل رساند. در ابتدای جلسه رسیدگی به این پرونده که دیروز برگزار شد، شفیعی نماینده دادستان تهران در برابر قضات شعبه 74 دادگاهکیفری استان تهران حاضر شد و کیفرخواست را اینطور شرح داد: ماموران کلانتری کیانشهر ششم تیر دو سال قبل متوجه شدند پراید زردرنگی آتشگرفته است. ماموران که در حال گشتزنی بودند، بلافاصله آتشنشانان را باخبر کردند. بعد از خاموششدن شعلهها و بررسی ماشین ماموران جسد سوخته مردی را در صندوق عقب آن پیدا کردند. با دستور بازپرس کشیک جسد به پزشکی قانونی انتقال یافت و تلاش برای مشخصشدن علت مرگ این مرد آغاز شد. بررسیهای پلیس نشان داد مقتول مردی 47ساله به نام علی است که برای بازدید خانهای که قصد داشت آن را رهن کند، از منزل خارج شده بود. پلیس برای به دستآوردن سرنخ از قاتلان این مرد دختر مقتول را مورد بازجویی قرار داد. دختر جوان گفت: پدرم سه میلیون تومان پول به یک بنگاهدار داده بود تا برای ما خانهای پیدا کند. دو روز قبل از کشف جسد مرد بنگاهدار تماس گرفت و گفت آپارتمانی مناسب برای ما پیدا کرده است. پدرم هم برای اینکه آنجا را ببیند از خانه خارج شد.
شفیعی ادامه داد: ماموران به سراغ مرد بنگاهدار رفتند. این مرد که حسن نام دارد، ابتدا ادعا کرد از مشتریاش خبر ندارد اما بعد از انجام بازجوییهای تکمیلی قتل را پذیرفت و گفت: علی به من پول داده بود تا برایش خانه پیدا کنم. وقتی از بنگاه خارج شد، تصمیم گرفتم پول را برای خودم نگه دارم و علی را بکشم. روز حادثه با او تماس گرفتم و گفتم برایش واحدی پیدا کردهام به این ترتیب او را به یک آپارتمان خالی که کلیدش دستم بود کشاندم و علی را در آنجا با همدستی یکی از دوستانم به نام اصغر که با هم شیشه میکشیدیم، به قتل رساندیم و بعد جسد را در صندوق عقب پراید مقتول گذاشتیم و با همکاری یکی دیگر از دوستانم به نام رضا خودرو را به آتش کشیدیم تا آثار جرم را از بین ببریم.
نماینده دادستان تهران ادامهداد: در ادامه تحقیقات همدستان اصغر نیز بازداشت شدند و به بزه ارتکابی اعتراف کردند. بنابراین به عنوان نماینده دادستان تهران برای حسن متهم ردیف اول به اتهام قتل، سرقت و جنایت بر میت، برای اصغر متهم ردیف دوم به اتهام معاونت در قتل، سرقت و جنایت بر میت و برای متهم ردیف سوم یعنی رضا به اتهام معاونت در جنایت بر میت درخواست مجازات دارم.
سپس اولیایدم مقتول در جایگاه حاضرشدند و برای قاتل درخواست صدور حکم قصاص کردند.
در ادامه حسن - متهم 24ساله - در جایگاه حاضر شد. او گفت: اتهام قتل را قبول ندارم. من علی را نکشتم و تحتفشار ماموران اعتراف کردم. او گفت: روز حادثه علی با من تماس گرفت و گفت برای اینکه سه میلیون تومانی را که به عنوان ودیعه به من داده بود، پس بگیرد میآید. من داشتم با اصغر که از دوستانم بود در یکی از واحدهای خالی شیشه میکشیدم از این تماس شوکه شدم. به علی گفتم، بهتر است نزد من بیاید تا حضوری صحبت کنیم. بعد از چند دقیقه علی وارد آپارتمان شد و با دیدن صحنه کشیدن مواد خیلی ناراحت شد و از من خواست پولش را بدهم تا زودتر برود. من او را به آرامش دعوت کردم اما علی عصبانی بود و داد و فریاد کرد اصغر هم به سمتش حمله کرد و او را با یک طناب زردرنگ به قتل رساند. من که نمیتوانستم کاری بکنم بعد از مرگ علی کمک کردم جسد را از خانه خارج کنیم و بعد هم او را آتش بزنیم. در این هنگام رییس دادگاه از متهم پرسید اگر قاتل نیستی چرا جزء به جزء ماجرا را برای پلیس تعریف کردی او جواب داد: من نمیخواستم این کار را بکنم و اصلا چیزی نمیدانستم تحتفشار بودم و مجبور به اعتراف شدم.در ادامه اصغر در برابر قضات حاضر شد. او گفت: من اتهام معاونت را قبول دارم اما باید بگویم که اصلا خبر نداشتم قرار است چه اتفاقی بیفتد. مدتی بود که من واحد آپارتمانی طبقه بالای خانه حسن را خریده بودم. ما با هم کمکم دوست شدیم و چون هر دو به شیشه معتاد بودیم رفاقتمان خیلی عمیق شد. روز حادثه حسن من را به یک واحد آپارتمانی که خالی بود دعوت کرد و گفت بیا باهم مواد بکشیم. مقداری شیشه کشیدیم یکدفعه مردی آمد که همان مقتول بود، از حسن خواست پولش را پس دهد اما حسن به جای اینکه با آن مرد صحبت کند عصبانی شد و به سمت مرد بیچاره حمله کرد و او را به زمین کوبید، از دیدن آن صحنه خیلی عصبی شدهبودم. گفتم رهایش کن اما توجهی نکرد و از من خواست پاهایش را بگیرم. من هم این کار را کردم، حسن طنابی از داخل کیفش درآورد و دور گردن مقتول پیچید.
او گفت: وقتی طناب را میپیچید، مرد بیچاره درخواست میکرد حسن این کار را نکند و قسمش میداد که رهایش کند اما حسن توجهی نکرد و آنقدر طناب را دور گردن او فشار داد که مرد بیچاره جان داد. بعد از داخل کمد پتویی درآورد و مقتول را دور آن پیچید و از من خواست کمکش کنم جسد را در صندوق عقب ماشین خود مقتول بگذارد. بعد من از ترس فرار کردم و به خانهام رفتم. حسن شب با من تماس گرفت و گفت بیا به گردش برویم او من را سوار ماشین پراید زرد رنگ کرد و در راه هم رضا پسر عمهاش را سوار کرد و با هم به سمت کیانشهر رفتیم، به آنجا که رسیدیم حسن از ما خواست از ماشین پیادهشویم و به سمت دیگری بروم. بعد خودش با رضا روی ماشین بنزین ریختند و آن را آتش زدند.
متهم گفت: از کاری که کردهام به شدت پشیمان هستم و درخواست دارم من را ببخشند. او در مورد اینکه آیا در اداره آگاهی تحت فشار بودند گفت: بعد از بازداشت حسن همه ما دستگیر شدیم او همه چیز را گفتهبود و من هم اعتراف کردم. حسن من را گول زد او به من گفتهبود قرار است مهندسی را ببینم که دوست حسن است. او پیشنهاد کردهبود تا من را در گاوداریاش استخدام کند. من هم فکر میکردم علی همان مهندس است اما وقتی دیدم حسن به او حمله کرد فهمیدم گولخوردهام.
بعد از پایان جلسه محاکمه هیات قضات شعبه 74 برای صدور رای دادگاه وارد شور شدند.
پایان سرقتهای سریالی 4 تفنگدار
شرق: اعضای یک باند چهارنفری که بهعنوان خریدار اموال دست دوم به خانهها راه مییافتند و با استفاده از سلاح گرم دست به سرقت میزدند، دستگیر شدند. کارآگاهان اداره یکم پلیس آگاهی تهران از روز 19 تیر درپی سرقت مسلحانه به خانه زنی میانسال در خیابان پاسداران، تحقیق در این خصوص را آغاز کردند. طبق اطلاعات موجود چهار مرد که به بهانه خرید تعدادی از اسباب و اثاثیه منزل وارد خانه شده بودند، پس از اطمینان از این موضوع که در داخل خانه به غیر از زن میانسال و پسر 16سالهاش فرد دیگری در خانه حضور ندارد اقدام به سرقت وجوه نقد، طلا و جواهرات، فرشها و تابلوهای باارزش کرده بودند.
زن مالباخته در اینباره به کارآگاهان گفت: «از چندی پیش تصمیم گرفته بودم تعدادی از اسباب و اثاثیه اضافه را بفروشم و به همین علت در دو نوبت در روزنامه آگهی دادم. پس از آن تماسها شروع شد و افرادی به خانه من آمدند و تعدادی از وسایل را خریدند تا اینکه چند روز پیش مرد میانسالی پس از تماس تلفنی و مراجعه به منزل گفت، میخواهد تمامی وسایل خانه را یکجا بخرد من که تصور میکردم خریدار مناسبی پیدا شده است از آن به بعد مشتریان را جواب میکردم.»این زن ادامه داد: «همان مرد میانسال حدود ساعت 20:30 امروز-روز حادثه- به همراه سه جوان دیگر که مدعی بود آنها را برای بردن وسایل آورده است، وارد خانه شد. من قبل از جمع کردن وسایل برای آنها چای آوردم و همان مرد میانسال سوال کرد آیا تنها زندگی میکنم من هم جواب دادم همسرم چند سالی است فوت شده و من به همراه پسر 16سالهام زندگی میکنم. در حالیکه منتظر بودم درباره قیمت وسایل صحبت کنیم، مرد میانسال به همراه آن سه جوان به سمت من و پسرم حملهور شدند و در حالیکه دو نفر از آنها اسلحه در دست داشتند ما را به یکی از اتاقها بردند و دست و پایمان را محکم بستند. آنها بعد از سرقت به سرعت از خانه خارج شدند. آنها آنقدر خشن بودند که هرلحظه فکر میکردم تا چند دقیقه دیگر هر دو نفرمان را خواهند کشت.» در شرایطی که اقدامات پلیسی برای شناسایی و دستگیری سارقان مسلح در مراحل مقدماتی قرار داشت، کارآگاهان اطلاع پیدا کردند در فاصلهای کوتاه از وقوع اولین دستبرد، دو سرقت مسلحانه مشابه دیگر و در مناطق «تجریش» و «میرداماد» بهوقوع پیوسته است. با تحقیق از مالباختگان معلوم شد، سارقان در هر سه سرقت با بررسی آگهیهای یک روزنامه اقدام به شناسایی مالباختگان کرده و در چندین نوبت، به بهانههای مختلف از قبیل دیدن یا قیمتگذاری روی وسایل و... به منازل مالباختگان رفته و در پایان دست به سرقت زدهاند.
همچنین فاش شد در هر سه سرقت تمامی مراجعات اولیه توسط مردی میانسال صورت گرفته که مالباختگان با توجه به ظاهر آراسته و مناسب این شخص، به هیچ عنوان به او مشکوک نشده و حتی زمانی که وی به همراه سه مرد جوان دیگر در ساعات پایانی روز به منازلشان مراجعه کرده، بدون رعایت موارد احتیاطی و ایمنی به آنها اجازه ورود به منزل را داده و سارقان مسلح نیز پس از اطمینان از تنها بودن مالباخته یا اطلاع از این موضوع که در خانه فقط افراد سالخوردهای سکونت دارند، نقشهشان را به اجرا درآوردهاند. کارآگاهان در گام بعدی با راهنماییهای مالباختگان چهره فرضی سارق میانسال را ترسیم کردند آنها با توجه به شگرد این شخص مطمئن بودند او فردی حرفهای است. به همین دلیل از بانک اطلاعات مجرمان سابقهدار بهرهگیری کردند و موفق به شناسایی این مرد 42ساله به نام «مجتبی» شدند و فهمیدند این فرد در طول سالهای 74 تا 86 بارها به اتهام جرایم مختلف دستگیر و روانه زندان شده است.
کارآگاهان با شناسایی «مجتبی» محلهای تردد و در ادامه نشانی مخفیگاه متهم را در منطقه تهرانپارس به دست آوردند و مراقبتهای نامحسوس را آغاز کردند در این مرحله بود که سه برادر به اسامی فرخ (33ساله)، عرفان (27ساله) و پرویز (34ساله) بهعنوان همدستان مجتبی شناسایی شدند و پی بردند این چهار نفر ساکن یک منطقه غرب کشور بودند و از این طریق، شناخت کاملی نسبت به یکدیگر داشتند. افسران مبارزه با سرقت مسلحانه سرانجام روز یکشنبه در دو عملیات جداگانه و در حالیکه متهمان در تدارک چهارمین سرقت مسلحانه خود بودند، آنها را دستگیر و در بازرسی از مخفیگاهشان دو قبضه سلاح کمری، وجوه نقد، طلا و جواهرات، تابلو فرش و مجسمههای نفیس و... . کشف کردند. «مجتبی» وقتی تحت بازجویی قرار گرفت در اعترافاتش به کارآگاهان گفت: «از طریق آگهیهای یک روزنامه در مرحله اول با ساکنان شمال شهر که قصد داشتند اسباب و اثاثیهشان را بفروشند، تماس میگرفتم و در صورتیکه فرد جوانی پاسخگوی تلفن میشد، دیگر پیگیری نمیکردم و سراغ شماره دیگری میرفتیم. اما اگر فرد پیر و سالخوردهای تلفن را جواب میداد برای آنکه اطمینان پیدا کنم در آن خانه فقط پیرمرد یا پیرزن زندگی میکنند یا افراد دیگری نیز در آنجا حضور ندارند، چندین بار دیگر تلفن میزدم سپس با گرفتن نشانی منزل بهعنوان خریدار به آنجا میرفتم و پس از بررسی دقیق محل و تا حد امکان شناسایی فرد یا افراد ساکن منزل، در صورتی که همه چیز را برای سرقت آماده میدیدم در ساعتهای پایانی روز و زمانی که هوا دیگر تاریک شده بود، هر چهار نفر به بهانه خرید وسایل به خانه مورد نظر میرفتیم». بنا بر این گزارش در حال حاضر هر چهار متهم در بازداشت به سر میبرند و تحقیقات از آنها ادامه دارد.
کلاهبرداری 35 میلیارد تومانی تاجر قلابی
پلیسخبر: فردی که از طریق اینترنت اقدام به کلاهبرداری 35میلیارد تومانی از یک شرکت کرده بود، توسط ماموران پلیس فضای تولید و تبادل اطلاعات شناسایی و دستگیر شد. سرهنگ «ستار خسروی»، رییس پلیس فضای تولید و تبادل اطلاعات استان اصفهان دراینباره گفت: در پی وقوع یک فقره کلاهبرداری اینترنتی به مبلغ 355میلیارد ریال از یک شرکت بزرگ عمرانی و دادخواهی مدیر این شرکت، رسیدگی به موضوع بهصورت ویژه در دستور کار ماموران و متخصصان پلیس قرار گرفت. وی درخصوص جزییات این کلاهبرداری گفت: در تحقیقات انجام شده از مالباخته مشخص شد فردی از طریق اینترنت و با ارسال ایمیلهایی به مالباخته خود را از تاجران بزرگ بینالمللی در امور نفت و دارای سرمایهای بالغ بر 736 میلیون دلار معرفی و عنوان کرده حاضر است با مشارکت او، بخشی از این سرمایه را به کشور وارد و کارخانه احداث کند. این مقام انتظامی در ادامه افزود: مالباخته تحتتاثیر پیامهای این فرد ناشناس مبلغ پنج میلیارد ریال به حساب وی واریز و 350 میلیارد ریال را نیز به صورت چکهای بانکی به وی پرداخت کرده بود. رییس پلیس فضای تولید و تبادل اطلاعات استان اصفهان گفت: با انجام تحقیقات گسترده میدانی و جمعآوری ادله الکترونیک و مدارک بانکی و ارزی، سرنخهایی از مخفیگاه متهم به دست آمد و این مرد 32 ساله به نام «احمدرضا – ب» در مخفیگاهش دستگیر و در بازرسی از آنجا مبلغ سه میلیارد و 750 میلیون ریال از وجوه نقدی و 350 میلیارد ریال چکهای بانکی کشف و ضبط شد. سرهنگ خسروی با بیان اینکه با هماهنگیهای انجام شده با مقام قضایی، اموال کشف شده به مالباخته بازگردانده شد عنوان کرد: در تحقیقات اولیه از این متهم، مشخص شد. او حتی گذرنامه هم ندارد و اسناد و مدارک بانکی و ارزی ارایه شده توسط او نیز ساختگی و جعلی است، ضمن اینکه شرکتی که او اعلام کرده بود، وجود خارجی ندارد.
/5656