سپیده سعیدی: یکی از برنامههایی که برای وزارت رفاه در برنامه توسعه چهارم تکلیف شده بود و در حال حاضر می بایست شاهد اجرایی شدن آن باشیم، تحت پوشش قرار دادن 10 میلیون خانوار ایرانی در بیمه تأمین اجتماعی بود با این رویکرد که این افراد از بازنشستگی و بیمه بیکاری نیز برخوردار شوند. اما در راستای اجرایی شدن این برنامه تغییری در آن به وجود آمد و بیمه شدن 10 میلیون خانوار ایرانی شکل دیگری به خود گرفت. تا آنجا که این اقدام تبدیل به اعطای دفترچه بیمه درمانی شد.
با این حساب وزارت رفاه و تأمین اجتماعی خود را انجام این قانون تحت این شرایط مبرا ساخته و ظاهراً اصل 29 قانون اساسی اجرا شده است. اکبر رنجبرزاده عضو کمیسیون بهداشت درمان و آموزش پزشکی و نیز رئیس کمیته رفاه و تأمین اجتماعی در حالی که همین اقدام را هم ناقص تلقی میکند، اظهار میکند که اعطای دفترچه بیمه به تنهایی نمیتواند لزوماً اجرای این قانون تلقی شود ضمن اینکه تکلیف دیگری بر دوش این وزارتخانه گذاشته شده بود.
آقای رنجبرزاده، در حال حاضر سرپرست وزارت رفاه و تأمین اجتماعی خبر ازامکان تهیه دفترچه بیمه درمانی با پرداخت ماهانه 3500 تومان داده است. این بدان معناست که اکثریت بیمه میشوند و احتمالاً گامی در راستای رسیدن به برنامه چهارم توسعه بر داشتیم؟
نه این ماجرا که خود بسیار ناقص انجام میشود. با برنامه چهارم توسعه فرق دارند. در حال حاضر هر ایرانی میتواند یک دفترچه بیمه داشته باشد و اصلاً نیاز نیست که برنامهای برای آن تعریف کنیم. اصولاً همه ایرانیان باید از دفتر چه بیمه بر خوردار باشند و این هدف مسئولان است اما موضوع این است که اگر قرار باشد در اختیار هر بیماری یک دفتر چه بیمه باشد، آیا مسئولان این اقدام را انجام دادهاند که خدمات درمانی هم به همان اندازه گسترش یابد.
قرار بود 10 میلیون خانوار ایرانی تحت پوشش بیمه تأمین اجتماعی باشند؟
بله همین طور است. اما به نظر میرسد با قانون چهارم برنامه توسعه همگام و هماهنگ نبودهاند. با این حساب در اجرای همین بر نامهای که در حال اجرا هستند هم به مشکل بر میخورند. همین بیمه خدمات درمانی هم باید در حالی اجرا شود که مسئولان بتوانند پاسخگو باشند.
از طرفی معتقد هستید که همه ایرانیان باید دفترچه بیمه داشته باشند و از طرف دیگر از عدم توانایی در پاسخگویی به نیاز آنها میگویید. تکلیف چیست؟
ببینید حتی تحمیل دفترچه بیمه به مردم هم بدون عملیاتی شدن سیستم نظام ارجاع و پزشک خانواده نمیتواند موفقیت آمیز باشد.
به هر حال هر شخصی با در دست داشتن دفترچه بیمه میتواند خدمات درمانی دریافت کند؟
بله ظاهراً همین طور است. اما در بسیاری از مواقع این افراد نمیتوانند از درمان سرپایی هم بهره ببرند. این دفترچهها هم به مرور زمان بیاثر میشوند و مورد پذیرش درمانگاهها و مراکز درمانی به ویژه پزشکان قرار نخواهند گرفت. چرا که در حال حاضر هم بسیاری از این مراکز حاضر به پذیرش این دفترچهها نیستند و خود را طرف قرارداد بیمه نمیکنند. برای همین است که میگویم این دفترچهها بیاثر هستند ودردی را درمان نمیکنند.
در حال حاضر نه برنامه چهارم توسعه در راستای تحت پوشش قرار دادن خانوار در بیمه تأمین اجتماعی محقق شده است و نه به قول شما این طرح ضربتی بیمه درمانی اثر بخش و چاره ساز است. بااین حساب آیا نمیتوان به این باور رسیدکه وزارت رفاه و تأمین اجتماعی به بیراه میرود؟
بله در حال حاضر عدم هماهنگی و نظارت در این برنامه و ناکام گذاشتن قانون ابلاغی میتواند هدف را به بیراهه ببرد و برای همه بیسود باشد. در این میان این تنها دولت است که باید دوباره برنامهریزی کند و نظارت ویژهای بر این اقدامات داشته باشد. این مسئله نباید به حال خود رها شود. از طرفی دیگر میبایست که در خصوص بیمه افراد هم مطلع شوند وآموزش ببینند و در جریان چگونگی کار قرار گیرند. بسیاری از افراد جامعه میتوانند خود اقدام به بیمه برای بازنشستگی و بیکاری نمایند.
خیلیها باید بیمه اختیاری شوند و خویش فرما شوند اما این اقدام را انجام نمیدهند و این موضوع در آمار تأثیر دارد. بسیاری از روستاییان هم معمولاً در جریان چگونگی بیمه نیستند و خود را بیمه نمیکنند. در حالی که در روستاها خطرات احتمالی بسیاری در کمین است. مانند سیل، آفت، خشکسالی و... هنوز متأسفانه نتوانستهایم روستاییان را متقاعد کنیم که خود را بیمه کنند و این وظیفه دولت است که با برنامهای مدون و منظم درراه این هدف گام بردارد و صرفاً اقدامات بیهوده انجام ندهد.