ابراهیم یونسی بر گردن همه ما حق داشت، مترجمی که از پای ننشست و سالها نشست و ترجمه کرد و آثار تاثیرگذاری را برای ادبیات معاصر ما به جا گذشت.
او جزو معدود مترجمانی بود که علاوه بر ترجمه آثار ادبی پشتوانه آنها را هم ترجمه میکرد و این خیلی مهم است که مترجم کاری را انجام دهد پشت زمنیه آنرا نیز ترجمه کند.
او اگر «تریسترام شندی» را ترجمه میکند از سوی دیگر عناصر داستاننویسی و یا جنبههای داستاننویسی را هم ترجمه میکند. کسی که داستان مینویسد و تئوریها را هم ترجمه میکند نشان میدهد آگاهانه ترجمه و نویسندگی میکند و او نیز از این روش استفاده میکرد، اول تئوریها را میخواند و بعد داستان مینوشت.
او اگر «تریسترام شندی» را ترجمه میکند از سوی دیگر عناصر داستاننویسی و یا جنبههای داستاننویسی را هم ترجمه میکند. کسی که داستان مینویسد و تئوریها را هم ترجمه میکند نشان میدهد آگاهانه ترجمه و نویسندگی میکند و او نیز از این روش استفاده میکرد، اول تئوریها را میخواند و بعد داستان مینوشت.
در تمام این سالها او مترجمی بود که سعی کرد خود را از جنجال و زد و بندها دور نگه دارد، او سرش به ترجمه بود و خود را درگیر ماجراهای جانبی نمیکرد.
او آثار داستانی هم دارد، هر چند در آثار داستانیاش غور و تفحص نکردهام، اما میتوان گفت کسانی مثل احمد محمود، علی اشرف درویشیان، محمود دولتآبادی و ابراهیم یونسی نسلی هستند که خیلی آگاهانه به سراغ ادبیات رئالیسیم رفتند. نویسندگانی که احساس کردند باید به ضرورت آن زمانه مشکلات زمانهشان را در داستانهایشان بگویند.
در این میان یونسی کرد و اقلیت بود، و ادبیات کرد در میان ادبیات شمال و جنوب و شرق ساز خود را میزد. یونسی بزرگی در میان ادبیات خود بود، این داستاننویسانی که نام بردم آگاهانه سبک رئالیسم را برای بیان داستانهایشان برگزیدند.
در این میان یونسی کرد و اقلیت بود، و ادبیات کرد در میان ادبیات شمال و جنوب و شرق ساز خود را میزد. یونسی بزرگی در میان ادبیات خود بود، این داستاننویسانی که نام بردم آگاهانه سبک رئالیسم را برای بیان داستانهایشان برگزیدند.
58244