زهرا تالانی: مسوولانی مانند وزیر بهداشت معتقدند رشد 1.3 تا 1.8 درصدی جمعیت ایران، در نهایت به رشد منفی جمعیت منجر می شود و به گفته آنها، برای حفظ رشد جمعیت باید رشد 2.1 درصدی در ایران وجود داشته باشد. دلیل هم حفظ تعادل جمعیت سالمندی و جوان است. در همین زمینه کبری خزعلی رئیس شورای فرهنگی و اجتماعی زنان می گوید: باید در سیاستهای تنظیم خانواده بازنگری شود چون نرخ رشد جمعیت و شاخص کلیدی ' آهنگ باروری کلی' که نشانگر تعداد فرزندان جانشین والدین است، به سطح نگران کننده ای رسیده است.چون با توجه به نرخ باروری فعلی، فرزندان جانشین والدین نمی شوند.
گفت وگوی خبرآنلاین با رئیس شورای فرهنگی و اجتماعی زنان را می خوانید:
اخیرا درباره کاهش جمعیت بحثهای فراوانی می شود و برخی کارشناسان و مسئولان معتقدند که این موضوع در آینده باعث بحران می شود. نظر شما در این باره چیست؟
بحران جمعیتی و کاهش رشد جمعیت از سال 71 آغاز شد و ما از همان اعلام کردیم که باید سیاست مناسبی در این زمینه تدوین شود.
شورای فرهنگی و اجتماعی زنان در این زمینه چه برنامه ای دارد؟
بحث تنظیم خانواده و کاهش نرخ جمعیت را نباید فقط به وزارت بهداشت واگذار کرد و باید در این زمینه از نظرات افراد مختلف همچون جمعیتشناسان و اقتصاددانان در این زمینه بهره برد. برای پیشگیری از کاهش نرخ رشد جمعیت باید برنامهریزیهای لازم را انجام دهیم در این باره شورای فرهنگی و اجتماعی زنان آماده استقبال از نظرات کارشناسان برای تدوین سیاستهای لازم برای مقابله با کاهش نرخ رشد جمعیت است.
قرار بود سند جامع تحکیم و تعالی خانواده تشکیل شود. در این سند برای افزایش جمعیت هم برنامه ای دارید؟
ما در این سند به خانواده اهمیت فراوانی دادیم و طبیعتا جمعیت هم به این موضوع بر می گردد. به نظر من تشکیل ستاد ملی زن و خانواده میتواند افق روشنی برای حل مسائل مربوط به حوزه زنان و خانواده باشد. این سند وظایف متعددی را برای نهادهای مختلف برای تحکیم خانواده و پیشگیری از طلاق تدوین کرده است و هدف اصلی آن ارتقاء آگاهی و فرهنگ خانواده است. سند جامع تحکیم و تعالی خانواده در تلاش است اخلاق، تربیت، بهداشت و اصول فرهنگی خانواده را به سمت الگوهای متعالی اسلامی جهت دهد.
بنابراین به نظر شما باید در سیاست های تنظیم جمعیت در شرایط کنونی بازنگری شود؟
بله چون نرخ رشد جمعیت و شاخص کلیدی ' آهنگ باروری کلی' که نشانگر تعداد فرزندان جانشین والدین است، به سطح نگران کننده ای رسیده است. چون با توجه به نرخ باروری فعلی، فرزندان جانشین والدین نمی شوند. آمارها نشان می دهد میزان باروری زنان از سال 1355 تا سال 1389 کاهش چشمگیری داشته است و در صورت ادامه روند کاهش جمعیت، خطر انقراض نسل وجود دارد. قاعده هرم سنی جمعیت رفته رفته رو به کاهش است و این بدان معناست که با کاهش جمعیت جوان و از طرف دیگر افزایش آمار رسمی تعداد سالمندان کشور روبرو هستیم.
با توجه به میانگین سنی ازدواج زنان که 24 سال است و از طرفی به جهت سلامتی مادر، سن باروری نباید بالاتر از 35 شود این قضیه از آن جهت که در آینده جامعه پیری خواهیم داشت نگران کننده نیست؟
برنامه های جمعیتی اهدافی داشته که تا حدودی به آن ها رسیده است، اهداف کوتاه مدت و اهداف بلند مدت. اهداف کوتاه مدتش این بوده که رشد جمعیت را کنترل کند، اهداف کلی مهم تر به طور کلی سلامتی جامعه بوده است. یعنی سلامت مادر و کودک. رشد جمعیت با شدتی که در ایران کاهش یافته، سبب شده که در آینده ای نزدیک جمعیتی سالخورده داشته باشیم. همان گونه که اکنون با یک جمعیت جوان روبرو هستیم سؤالی که در مقابل دولت و برنامه ریزان قرار دارد اینکه باید به جمعیت جوان اهمیت بدهیم یا جمعیت سالخورده و هر کدام جای بحث برنامه ریزی و سیاست گذاری مربوط به خود را دارد. البته نکته حائز اهمیت این است که به دلیل یک سری شرایط خاص دولت نمی تواند قشری را فراموش کند؛ مثلاً جمعیت جوان را به این دلیل که چهل سال دیگر جمعیت سالخورده خواهیم داشت ندیده بگیرد و از حالا امکانات سالخوردگی را فراهم کند. از هیچ یک نباید غافل شد.
تجربه نشان می دهد که خیلی از کشورها به مسئله سالخوردگی رسیده اند. ژاپن از نظر جمعیتی یکی از سالخورده ترین کشورهای جهان است، ایتالیا و اسپانیا هم همین طور. سرعت رو به رشد کشورهای در حال توسعه به سوی سالخوردگی جمعیت بیشتر است و پیامش هم این است که باید به مسئله سالمندان توجه کنیم به خصوص کشور ما که یک جامعه سنتی است و وظیفه نگه داری ازسالمندان را بر عهده خانواده ها می داند و هنوز هم همین گونه است. بهترین راه همین است؛ اما شرایط اجتماعی راه را برای ادامه این سنت پسندیده می بندد. در چنین شرایطی، باید برای سالمندان خدمات خاصی ارائه شود.
در ایران یک شرایط خاص دیگری وجود دارد و آن بحث مهاجرت از روستاها به شهر است. سالمندانی که در روستا زندگی می کنند به مراتب مشکلاتشان از سالمندان شهر نشین بیشتر است. به ویژه به لحاظ روحی و روانی؛ زیرا دسترسی آن ها به فرزندانشان کمتر است. مسئله دیگر سیستم بهداشتی است که در روستاها بهداشت مادر وکودک طراحی شده است و عاملی شده که پزشک و متخصص بیماری های سالمندان کم داشته یا اصلاً نداشته باشیم. ضمن اینکه فرهنگ مراجعه به پزشک در میان سالمندان روستایی یک تابوست و افتخار آنان این است که می گویند من تا به حال به پزشک مراجعه نکرده و حتی یک قرص هم نخورده ام.
47232