این گروه از آوینی خواستند که در قم جلسات فیلم سازی برگزار کند. که این جلسات مدتی تشکیل شد. آقای بنکدار یکی از افراد حاضر در این جلسات نقل می کند :
" ایشان برایش خیلی جالب بود که یک جمع طلبه دارند میآیند دنبال این فضا. خیلی سعی کرد آن فضا وآن تعریف سنتی را که ما از مقوله هنر داشتیم و خیلی روبنایی بود را عمیق کند. جلسات اول بود که ایشان گفت شما آمدید سینما یاد بگیرید؟ آمدید هنر یاد بگیرید؟ من میگویم «اسرار الصلوه» را بخوانید." میگویم بروید فلسفه بخوانید.این خیلی شوک بود برای ما. فلسفه که درسهای روزمره حوزه بود را زده بودیم تا متمرکز شویم و اینکار را یاد بگیریم، حالا ایشان میگوید بروید همان را بخوانید. بعد میگفت: اگر میخواهید با میز مونتاژ آشنا شوید، یک صبح تا ظهر یادتان میدهم. ولی اینکه حرف نشد، کمکم بحثهایی مطرح شد که نسبتتان را باید در این عالم پیدا کنیدوجایگاهتان را پیدا کنید تا بتوانید جایگاه سینما و هنر را پیدا کنید و بعد از آن بتوانید آن را نقد کنیدواز سینما باید به اندازه خودش انتظار داشته باشید. عمده بحثهای ایشان در درست کردن فضای فکری ما بود که در واقع یک سری چالشها را جلوی پای ما میانداختند و یک سری مطالعاتی میدادند و مباحثه میکردیم و سؤالها برای ما باب جدیدی باز کرده بود. این نوع سؤالها خیلی مطرح شد. سؤالهایی که امروزه شاید خیلی پیش پا افتاده بنظر میرسد و خیلیها دغدغه ذهنیشان است. ولی در آن فضا کمتر کسی اینجور فکر میکرد. ما گفتیم می خواهیم فیلمساز شویم، آوینی گفت بروید اسرارالصلوة بخوانید. "
به نقل از گفت و گوی ویژه نامه خنجر و شقایق، یادنامه سید شهیدان اهل قلم
/6262