فهیمه نظری: روز یکشنبه چهارم خرداد ۱۳۰۹ روزنامه اطلاعات به نقل از نیویورک ۲۳ کلیتی از وصیتنامه احمدشاه قاجار را که در حدود سه ماه پیش از آن یعنی در نهم اسفندماه ۱۳۰۸ در بیمارستان آمریکایی پاریس درگذشته بود، منتشر کرد. اطلاعات در این باره نوشت:
«نظر به اینکه اموال و دارایی احدمیرزا قاجار شاه سابق ایران در این مملکت میباشد بر طبق وصیتنامهای که در دفاتر نیویورک ثبت شده میباید سالی ۱۲۰۰ لیره به برادرش شاهزاده محمدحسن میرزا داده شود و یک عایدات اضافی برای تربیت دو اولادش به مدت ده سال منظور و صالحخان منشی پادشاه سابق ایران سالی ۴ هزار لیره دریافت خواهند نمود. مابقی اموال غیرمنقول خود را در ایران با نصف جواهرات و سدس اسناد و قبوض به مادرش بخشیده است.
بقیه املاک باید بین فرزند یگانه او شاهزاده فریدون میرزا و دخترش شاهزاده خانم مریم و ایران و همایون تقسیم گردد. هشت زن دارد که بر طبق وصیتنامه به هر یک سالی دویست لیره باید داده شود به اضافه به هریک از اطفال و اولادش باید سالی صد و بیست لیره داده شود. تعداد اولاد احمدمیرزا بالغ بر بیست نفر میباشد. [این رقم اشتباه است؛ احمدشاه چهار فرزند داشت]»
اما متن کامل وصیتنامه احمدشاه جزئیات بسیار جالبی دارد. تصویر تمام صفحات این وصیتنامه به دو زبان انگلیسی و فارسی (به خط خود احمدشاه) روی سایت دانشگاه هاروارد قرار گرفته که در ادامه از نظر میگذرانیم.
[متن] وصیتنامه اعلیحضرت سلطان احمدشاه قاجار
این آخرین وصیتنامه من است که باید پس از درگذشتم به مورد اجرا گذارده شود. خواسته من این است که پس از مرگم جنازهام در مسجد مسلمانان در پاریس، طبق مراسم و دستورات مذهبم اسلام شیعه ما شسته شده و بلافاصله به کربلا در بینالنهرین حمل گردد و در حرم مطهر جنب مقبره پدرم اعلیحضرت فقید محمدعلیشاه قاجار دفن گردد. جنازه من باید به وسیله یک مسلمان شیعه از پاریس به کربلا حمل شود و تمام مخارج لازم برای اجرای این خواستههایم باید بلافاصله و بدون تاخیر از محل دارایی خودم به وسیله مجری این وصیتنامه پرداخت شود.
علاوه بر مخارج فوق یک مقرری ثابت سالیه ۵۰۰ پوندی برای بقاء و نگهداری و تعمیرات و اجرای آداب و رسوم شیعیان از قبیل قرائت قرآن مجید و مخارج دیگر [یک واژه ناخوانا] برای مقبره پدرم و خودم تعیین مینمایم. مجری وصیتنامهام باید دقت نماید که مبالغ مذکور مرتبا هرساله پرداخت شده و هزینه گردد. برای اینکه غفلت و اشتباهی پیش نیاید، مشخصات اموال خود را به شرح ذیل اعلام میدارم:
الف تضمینها – سهام و اوراق قرضه (بهادار) و حسابهای جاری که در بانکهای ذیل است:
۱- گارانتی تراست نیویورک
۲- بانک ناسیونال سوئیس – لوزان
۳- وست مینستر بانک لندن
۴- حساب جاری (مبلغ کمی) در کردیت لیونه پاریس
ب: جواهراتم در صندوقهای بانک کانتوناله و ودواز در لوزان
علاوه بر آن مقدار کمی جواهرات در صندوقهای کردیت کمرسیال فرانس – پاریس
و یک صندوق امانت در بانک شاهنشاهی ایران در تهران دارم که فقط حاوی مدارک است.
ج: املاک من در ایران
خواستههای من
۱- به مادر اعلیحضرت ملکه ملک جهان: تمام املاکم را در ایران هبه نمودم و ایشان میتوانند بلافاصله پس از مرگ من تمام آنها آن را تملک نموده و به هر طور که مایل باشند بفروشند و یا نگهدارند.
۲- یکششم از سرمایهام از تضمینها به عبارت دیگر از تمام سهام و اوراق قرضهای که در بانکهای مشروح فوق دارم
۳- یکدوم از تمام جواهراتم که در صندوقهای بانک کانتوناله و ودواز در لوزان دارم.
با اطلاع از سخاوتمندی مادرم و با علم به اینکه اشخاصی از این صفت ایشان استفاده نموده و سعی [مینمایند] مقداری از سرمایه ایشان را تملک نمایند و... میل دارم که مطمئن و خاطرجمع باشم که مادرم دچار مشکلات مادی نخواهد شد و [یک واژه ناخوانا] به خاطر منافع خود ایشان خواست من این است که مادرم نتواند تا زمانی که در قید حیات است اموالی را که به ایشان پس از مرگ خود دادهام شخصا یا به وسیله کس دیگری اداره نماید و یا بفروشد و یا گرو بگذارد به این صورت که یکششم از سهام و اوراق قرضه من که در بالا به آن اشاره شده است باید به وسیله مجری این وصیتنامه در طول حیات مادرم و به خاطر منافع خود ایشان اداره گردد و تمام درآمد این سرمایه مرتبا به مادرم به وسیله مجری این وصیتنامه پرداخته... از [یک واژه ناخونا] دیگر مادرم اختیار کامل دارند که تمام جواهراتی که به ایشان پس از مرگ خود دادهام تملک نموده به معرض فروش گذارند و یا نزد خود نگهدارند هر طور که میل خودشان باشد. همچنین [یک واژه ناخوانا] به املاکی که در ایران دارم و پس از مرگ خود به ایشان هبه نمودهام اختیار کامل دارند که هر طور مایلاند اقدام نمایند بفروشند و یا نگهدارند.
پس از درگذشت مادرم این املاک و سایر اموال شخصی ایشان به وارثین مستقیم خودشان و یا کسان دیگری که مادرم در آخرین وصیتنامه خود تعیین نموده باشد تعلق خواهد گرفت. برای برادرم شاهزاده محمدحسن میرزا قاجار، پس از مرگ من یک مقرری سالیانه ۱۲۰۰ پوندی تعیین نمودهام که باید به وسیله مجری این وصیتنامه در تمام دوران حیات برادرم به ایشان پرداخت گردد. پس از درگذشت برادرم این مقرری سالیانه ۱۲۰۰ پوندی قطع خواهد شد و سرمایهای که برای این مقرری سالیانه سرمایهگذاری شده است به اولادم تعلق خواهد داشت. علاوه بر این برای برادرم شاهزاده محمدحسن میرزا قاجار یک مقرری سالیانه دیگری به مبلغ ۱۵۰ پوند تعیین مینمایم برای مدت ده سال جهت تحصیلات دو پسر ایشان که در حال حاضر در مدرسهای در لندن مشغول تحصیل میباشند، این مقرری سالیانه ۱۵۰ پوندی باید به برادرم شاهزاده محمدحسن میرزا قاجار در پایان سهماهه اول هر سال پرداخت گردد. پس از پایان مدت ده سال مذکور این مقرری سالیانه ۱۵۰ پوندی قطع خواهد شد و سرمایه اولیهای که برای این مقرری به کار افتاده است به اولادم تعلق خواهد گرفت. برای صیغههایم:
۱- بدرالملوک خانم؛ مادر دختر عزیزم شاهزاده خانم ایراندخت
۲- خانم خانمها؛ مادر دختر عزیزم شاهزاده خانم همایوندخت
۳- فاطمه خانم؛ مادر پسر عزیزم شاهزاده فریدون قاجار
هرکدام مبلغ ۲۰۰ پوند به عنوان مهریه وغیره که بلافاصله پس از مرگ من باید به آنها پرداخت گردد. علاوه بر این برای هرکدام از صیغههایم، یک مقرری سالیانه ۱۲۰ پوندی تعیین مینمایم که باید به وسیله مجری این وصیتنامه مرتبا در اقساط ماهیانه تا زمانی که فرزندی که [فرزند هریک] به سن ۲۰ سالگی برسد پرداخت شود. پس از اینکه اولاد هریک از صیغهها به سن ۲۰ سالگی رسید مقرری ماهیانه مادر محترمشان قطع خواهد شد و سرمایه اولیهای که برای این مقرری به کار افتاده است به کل [یک واژه ناخوانا (احتمالا «اولادم»)] تعلق خواهد گرفت.
برای هرکدام از صیغههای دیگرم که در زیر نامشان نوشته میشد مبلغ ۲۰۰ پوند به عنوان مهریه و غیره تعیین نمودهام که باید به وسیله مجری این وصیتنامه بلافاصله پس از مرگ من به آنها پرداخت گردد:
۱- کشور خانم ۲- شمسه (چمسه) خانم [!] ۳- اگرا خانم [باید صغرا خانم باشد] ۴- کبرا خانم ۵- زرینتاج خانم
برای منشی فدایی و باوفایم صالح خان حشمتالسلطنه مبلغ ۴ هزار پوند تعیین نمودهام و برای پیشکار فداییام [یک واژه ناخوان] همایون مبلغ ۱۰۰۰ پوند معین مینمایم. مبالغ مذکور باید بلافاصله پس از مرگ من به آنها پرداخت گردد. باقیمانده ثروت من، پس از اجرای خواستههایم که در فوق مشروحا نوشته شد به چهار فرزندم به شرح ذیل تعلق خواهد اشت:
۱- دخترم شاهزاده خانم مریم قاجار متولد ۲۰ می ۱۹۱۵
۲- دخترم شاهزاده خانم ایراندخت قاجار متولد ۱۸ نوامبر ۱۹۱۵
۳- دخترم شاهزاده خانم همایوندخت قاجار متولد ۵ اکتبر ۱۹۱۷
۴- پسرم شاهزاده فریدون قاجار متولد ۲۲ ژانویه ۱۹۲۲
اما فرزندان فوقالذکر در حال حاضر صغیر هستند و تا موقعی که به سن قانونی برسند و بتوانند شخصا اموال خود را اداره نمایند، به خاطر منافع و مصلحت آنها این ثروت (اموال) باید به وسیله مجری این وصیتنامه، در دورانی که هنوز آنها به سن قانونی نرسیدهاند و حتی تا چند سال بعد از اینکه به سن قانونی رسیدند، به شرح ذیل اداره گردد:
ثروتی که پس از اجرای خواستههایم که در فوق شرح داده شده است برای چهار فرزندم باقی میماند ابتدا برآورد شده و به پنج سهم مساوی تقسیم خواهد شد به هریک از دخترانم یک سهم و به پسرم دو سهم تعلق خواهد گرفت. پس از توزیع اموالم بین فرزندان مذکور، کل این اموال همانطور که در فوق نوشته شد باید به وسیله مجری این وصیتنامه تا هنگامی که هریک از آنها به سن ۲۵ سالگی برسد، اداره گردد. هریک از فرزندانم که به سن ۲۵ سالگی برسد نصف کل سرمایهاش باید به او تحویل داده شود و پس از رسیدن به سن سیسالگی نصف دیگر سرمایه او باید به او تحویل داده شود. در مورد درآمد سرمایه هریک از آنها مجری وصیتنامه باید به شرح ذیل اقدام نماید:
هریک از آنها که به سن ۲۰ سالگی رسید کل درآمد سالیهاش باید به او مرتبا پرداخت گردد و تا زمانی که به سن ۲۵ سالگی برسد و نصف کل سرمایهاش به او تحویل داده شود. درآمد نصف دیگر سرمایه او تا موقعی که به سن سیسالگی برسد (باید به او پرداخت گردد) و نصف دیگر سرمایهاش را به او تحویل دهند، باید به او مرتبا پرداخت گردد. میل و خواست من این است که فرزندانم تا سن ۲۰ سالگی در مدرسه بمانند. انتخاب مدرسه و دانشگاه و تغییر مکان تحصیل باید پس از مشورت با مجری این وصیتنامه و موافقت مادرم باشد البته تا زمانی که ایشان در قید حیات هستند و پس از وفات ایشان موافقت برای تغییر و انتخاب محل تحصیلات به عهده مادر اولادم میباشد. مخارج تحصیلات هریک از فرزندانم از قبیل مخارج مدرسه و لباس و غیره باید از درآمد سالیانه اولادم کسر گردد. میخواهم که اولادم در دوران تحصیلاتشان از رفاه و [یک واژه ناخوانا] لازم برخوردار باشند و از بابت نیازهای مادی شدیدا در مضیقه و رنج نباشند. میل دارم که هرکدام از اولادم پس از رسیدن به سن ۲۰ سالگی و ترک مدرسه برود و با مادرم زندگی نماید اما اگر هریک از آنها که مایل به زندگی با مادرم نباشد آزاد است که محل سکونت خود را شخصا انتخاب کند. تقاضای من این است که هر محلی را برای زندگیاش انتخاب میکند بکند اشکالی ندارد فقط مادر او باید حداقل تا سن ۲۵ سالگی با او زندگی کند.
چون چهار فرزندم صغیر هستند و هنوز هیچگونه کارت شناسایی ندارند که بدون تاخیر هویت خود را نشان دهند و برای اجتناب از این تاخیر (هرگونه تاخیری) در مورد آنها در پاکت این وصیتنامه عکسی نهادهام که شخصا در سال ۱۹۲۶ برداشتهام از روی این عکس مجری این وصیتنامه بلافاصله فرزندانم را خواهد شناخت. پشت این عکس این جمله را به خط خود نوشتهام: «این عکس فرزندان من است» و خودم آن را امضا کردهام. موسسه گرانتی تراست کمپانی نیویورک در نیویورک را به عنوان مجری این آخرین وصیتنامه خود تعیین مینمایم که اختیار کامل دارد تا تمام خواستههای مرا که در این وصیتنامه در فوق نوشتهام اجرا نماید و همینطور سرمایهام را اداره نماید؛ سرمایهای که پس از مرگ خود به مادرم و فرزندانم دادهام و در بالا به آن اشاره شده و سرمایهای که به طور دائم (ثابت) و موقت باید به کار گرفت شود تا مقرریهای سالیانهای که طبق دستورات فوقالذکر تعیین نمودهام پرداخت شود.
میل دارم که مجری این وصیتنامه سرمایههایم را در موسساتی که (محلهایی که) در حال حاضر قرار دارند باقی گذارده منظور وثیقهها و حسابهای جاری است که در حال حاضر در: وست مینستر بانک لندن و بانک ناسیونال سوئیس لوزان قرار دارند، آنها را طوری اداره نماید که صلاح میداند که به نفع افراد ذینفع در این وصیتنامه است.
وجوهی که [یک واژه ناخوانا] وثیقهها و حسابهای جاری که در حال حاضر در گرانتی تراست کمپانی نیویورک در نیویورک است آنها را طوری اداره نماید که صلاح میداند که به نفع افراد ذینفع در این وصیتنامه است.
در صورتی که مجری این وصیتنامه خطر واقعی و توجیهپذیری را در صورت باقی گذاردن سرمایهام در لندن، لوزان نیویورک پیشبینی نماید در این صورت میتواند آنها را به کشورهای دیگری که شرایط مطمئن دارند منتقل نماید.
تمام این وصیتنامه را به طور کامل به دستخط خودم نوشته شد.
در تاریخ دوشنبه ۲۱ اکتبر ۱۹۲۸ [۳۰ مهر ۱۳۰۷]
امضا سلطان احمد قاجار
۲۵۹