. از جمله برخي از صنوف طي اطلاعيهاي رسمي به اين خاصه خرجي اعتراض كردهاند و خواهان رعايت شأن هنرمندان شدهاند. حرف معترضان درست و منطقي است منتهي بد نيست هنرمندان عزيز خودشان هم كمي به فكر شأن و مرتبه هنريشان باشند. بههرحال از قديم گفتهاند حرمت امامزاده را متولي امامزاده نگه ميدارد. از مسئولان دولتي كه بيش از اين انتظار نميرود. آنها در اين سالها بهخوبي نشان دادهاند كه مرادشان از حفظ شأن و كرامت انساني چيست. تعريف آنها از هنر و هنرمند هم كه كاملاً مشخص است. سؤال اين است كه هنرمندان چرا بايد تن به چنين مناسباتي بدهند؟! آيا حقيقتاً آنها كه در صف ايستادند، به يكديگر تنه زدند، همديگر را هل دادند و گاه عربده هم كشيدند تا پاكت 300 هزار توماني را دريافت كنند، محتاج اين پول بودند؟ گيرم محتاج بودند، چيزي از شأن و كرامت انساني نميدانستند؟ براي خودشان هيچ ارزشي قائل نبودند؟ هنرمندي كه در هيأت قهرمانان آييني و ملي نقش ايفا ميكند نميداند مردم براي او چه شأن و مرتبهاي قائلند؟ متأسفانه همه ما طبق يك عادت زشت و ديرينه ترجيح ميدهيم بهجاي انتقاد از خود ديگران را مقصر جلوه دهيم. و اين ديگران چه بهتر كه دولتمردان باشند. من مدافع دولتمردان نيستم و به حكم «الناس علي دين ملوكهم» رفتار يك جامعه را بازتابي ميدانم از رفتار حاكمان و فرادستان. مردم همانند يك آيينه انعكاس ميدهند زشتي و زيبايي را. اگر انوار پاك در آنها تاييد شود نور و روشنايي را نشان ميدهند و اگر ظلمت و پليدي روبهرويشان قرار بگيرد تيرگي و زشتي را باز مينمايانند. اما حكايت هنرمندان حكايت ديگري است.
آنان اگر حقيقتاً هنرمند باشند و با عالم معنا نسبتي داشته باشند نميتوانند همانند «بس بسياران» و «رمهگان» رفتار كنند. هنرمند حقيقي شأن آموزگاري دارد و آموزگار يك قوم حتي اگر به نان شبش محتاج باشد آبروي فقر و قناعت نميبرد و براي 300 هزار تومان كه چه عرض كنم براي 300 ميليارد هم گردن خم نميكند؛ چه رسد به اين حركات شنيع كه آدمي از شنيدنش هم شرم ميكند.
آنكه طرح هديه به اين جماعت را تدارك ديده جوهر و جنم آنان را بهتر از هر كس ديگري ميشناخته. خدا امواتش را بيامرزد كه ته نشست وجودي برخي از مدعيان هنر را آشكار كرد تا سيهروي شود هركه در او غش باشد.