به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین به نقل از ایبنا، زمانی که در دوره شاه عباس صفوی در اصفهان نخستین چاپخانه در ایران بنیان نهاده شد، نخستین کتاب مذهبی مسیحیان به چاپ رسید. بعد از آن در سال ۱۲۳۳ هجری قمری، عباس میرزا نایبالسلطنه فتحلیشاه قاجار در آذربایجان به فکر پیشرفت فرهنگی در ایران افتاد و با تلاش آن دولت نخستین کتابهای آن دوره با عناوین «رساله جهادیه» و «خاطرات جنگ میان ایران و روسیه» در تبریز به چاپ رسید. آن رویداد مبارک در تبریز بهمرور در شهر همسایه خود یعنی اردبیل نیز روی داد.
حیدر محمدیان اردی محقق و پژوهشگر تاریخ صنعت چاپ در استان اردبیل در گفتوگو با خبرنگار ایبنا در بیان تاریخچه چاپ خطه اردبیل گفت: مالک چاپخانه احمدیه قبل از تاسیس چاپخانه، در سال ۱۲۸۳ در سرای حاج رحیم کتابفروشی داشت و کاغذ و نوشت افزار نیز میفروخت. او در آن زمان تصمیم به خرید دستگاه چاپ از شهر تبریز میگیرد و با وارد کردن یک دستگاه چاپ ربع ورق شبیه دستگاه ملخی دستی، نخستین کتاب و روزنامه را در شهر اردبیل چاپ کرد.
روزنامه برگ سبز و کتاب مقامات حکیمالهی اردبیلی اولین متون چاپی
وی ادامه داد: به نوشته مرحوم باباصفری در کتاب «اردبیل در گذرگاه تاریخ»، فرزندان سیداحمد که امروز به نام «نیر احمدی» شناخته میشوند و پدر آنان سیداحمد در طول حیات مطبوعاتی خود خدمات زیادی به فرهنگ این شهر کرده. در این چاپخانه علاوه بر روزنامه «برگ سبز» و اوراق مختلف، کتابهایی نیز مثل «مقامات حکیمالهی اردبیلی» و «وظیفهالاطفال» و نظایر آنها نیز چاپ و منتشر شده است.
محمدیان اردی اضافه کرد: نخستین شماره روزنامه برگ سبز سال ۱۲۸۷ به مدیریت «میرزا شیخالاسلامزاده» با چاپ سنگی در سرای «حاجرحیم» واقع در خیابان ۳۰ متری کنونی پا به عرصه مطبوعات اردبیل گذاشته بود. این روزنامه در سرای حاج شیخالاسلام و کتابفروشی احمدیه به فروش میرسیده است.
به گفته این پژوهشگر، شیوه و ظاهر صفحه اول این روزنامه مطابق صفحه اول روزنامه «انجمن تبریز» بوده که هر دو در زمان واحد یکی در تبریز و دیگری در اردبیل منتشر میشد. در بالای صفحه اول این روزنامه آرم و تصویر نشان دولتی ایران عصر قاجار یعنی شیروخورشید ترسیم شده است. آنگونه که در خود روزنامه آمده، برگ سبز از وقایع روزمره شهری و مذاکرات انجمن ولایتی و تلگرافها و مقالات مفید مطلب مینوشت.
به گفته پژوهشگران چاپ این روزنامه تا قبل از به توپ بسته شدن مجلس توسط محمدعلیشاه قاجار متوقف شده بود. احتمال میرود خود چاپخانه تا سال ۱۳۰۰ فعالیت داشت و آخرین کار چاپخانه احمدیه چاپ کتاب «تجوید الصبیان» نوشته مرحوم کاتب اردبیلی بود. دستگاه چاپ این مطبعه توانایی چاپ کاغذی به ابعاد تقریبی ۲۰ در ۳۰ سانتی متر را داشته است. اساس و نحوه کار این چاپ به این شکل بود که به جای حروف و کلیشه، صفحه سنگی را که صیقل داده و اسید کاری کرده بودند، روی صفحه دستگاه بسته و چاپ میکردند.
بیسوادی جامعه، درب اولین چاپخانه اردبیل را تخته کرد
محمدیان درباره دلیل تعطیلی این چاپخانه اظهار کرد: باباصفری در کتاب خود علت تعطیلی چاپخانه را شکلگیری جریانات سیاسی عنوان کرده و نوشته؛ بینظمیها و کش و قوسهای سیاستهای محلی بهویژه پیدایش و ورود چاپخانه سربی کار این چاپخانه را با مشکلاتی مواجه کرد و سرانجام آن را به محاق تعطیلی انداخت. اما علت اصلی تعطیلی مطبعه احمدیه میتواند به دلیل پایین بودن سطح سواد مردم و عدم نیاز جامعه به کتاب و روزنامه و نبود مدارس و تشکیلات اداری باشد.
شهرهای آذریزبان در صنعت چاپ، نسبت به همه نقاط ایران پیشتاز هستند، که یادی میکنیم از شخصی به نام «آقا میرزا احمد اردبیلی»، او سال ۱۲۸۷ با خرید دستگاه چاپ از هندوستان نخستین چاپ سربی را به شیراز برد و دهها کتاب را در مطبعه احمدی چاپ کرد. او با کمک ملازم خود کتابخانه احمدی شیراز را که تا به امروز فعال است، تاسیس کرد. فردی دیگر با نام «حاج میرزا محمدعلیخان حب حیدر اردبیلی» نیز که از محتشمزادگان اردبیلی ملقب به معینالفقرا و ابوالفتح بود در زمان ریاست شرکت قند در مشهد در سال ۱۲۹۶ چاپخانه «حب حیدر» را در این شهر دایر کرد.
دهه ۱۳۰۰ اوج صنعت چاپ و نشر در اردبیل بود
اما چاپخانه جودت دومین چاپخانه اردبیل است که سال ۱۳۰۴ با تلاش مرحوم «حسن جودت» پسر دوم مرحوم «حاج محمدحسین تاجر اردبیلی» که از آزادیخواهان و مشروطهخواه بود، تاسیس شد.
در کتاب «پیشگامان چاپ اردبیل» آمده است؛ خدمات حاج محمدحسین و فرزندان او هیچ وقت از یادها نمیرود. ایجاد «مجمع سعادت» با شعبی چون کتابفروشی، قرائتخانه، تئاتر، چاپخانه و روزنامه در اوایل قرن ۱۳۰۰ نخستین حرکتی بود که اردبیل را به قافله پیشرفتهای علمی و فرهنگی متصل کرد.
حسن جودت سال ۱۲۷۴ شمسی در اردبیل به دنیا آمد. در مکتبخانههای قدیمی سواد آموخت و وارد دنیای فرهنگ و ادب شد. او سال ۱۳۰۳ کتابفروشی جودت را در راسته بازار روبهروی بازار خراطان ایجاد کرد و چون شخصی آیندهنگر بود و توسعه مدرنیته در جهان را میدید، همان سال بنگاه جودت را با هدف رفع نیازهای دوایر دولتی در راسته بازار اردبیل بنیان گذاشت.
حکایت تلخ مجمعالسعادت جودت
نویسنده کتاب پیشگامان چاپ اردبیل نیز اضافه کرد: مرحوم جودت یک سال بعد ماشینآلات و وسایل یک چاپخانه مجهز را از تبریز خریداری کرد و با نصب آن در مطبعه خود، کار چاپخانه سال ۱۳۰۵ به طور رسمی آغاز شد و ۱۳ تیرماه ۱۳۰۶ از سوی اداره انطباعات وزارت معارف و اوقاف و صنایع مستظرفه، مجوز انتشار روزنامهای به نام «جودت» با امتیاز میرزا غلامحسین و محمدحسین تاجر اردبیلی، معرف به حبیبالهی صادر و ۱۶ مرداد ۱۳۰۶ اولین شماره روزنامه جودت منتشر شد.
در سال ۱۳۰۹ با تخریب دکانهای کهنه و فرسوده گلی شهر اردبیل، جودت چهار مغازه را مابین خیابان سرچشمه و بازار کنونی خریداری کرد و تجارتخانه، دفتر چاپخانه و روزنامه را با قسمتهای مختلفی چون ماشین چاپ، برش، حروف چینی، فرم بندی و انبار کاغذ را به این مغازهها انتقال داد. «مجمعالسعادت» نامی بود که جودت برای امور فرهنگی خود انتخاب کرده بود.
اما زمانه روی خوش به این محل فرهنگی نشان نداد، چاپخانه جودت در میان مشکلات مالی چون گرانی کاغذ و اوضاع اقتصادی آن دوره تاریخ فعالیت میکرد. سال ۱۳۱۲ کتابفروشی جودت به برادرش «حاج نجات» واگذار شد و تابلوی کتابفروشی به «نجات» تغییر یافت. بعد از به هم ریختن حکومت رضاخانی و تشکیل جبهه آزادی در سال ۱۳۲۳ که درنهایت به فرقه دمکرات آذربایجان منتهی شد، حسن جودت و برادرانش وارد جریان سیاسی شدند که نتیجهای جز فروپاشی این خاندان نداشت.
محمدیان اردی اضافه کرد: به دلیل مشغلههای حسن جودت در فرقه دمکرات و مسئولیتهایی که برعهده میگیرد، ۲۴ آبان ماه سال ۱۳۲۴ اداره چاپخانه به برادرش نصرت واگذار شد. جودت با رای اول حوزه انتخابی اردبیل با عنوان معاون مجلس ملی آذربایجان انتخاب میشود و همان سال به تعداد ماشینهای چاپ چاپخانه جودت افزوده شد و کتابهایی چون «قانون دهبانی» و «سفر ۱۵ روزه باکو» به قلم حسن جودت چاپ و منتشر شد.
جودت دومین روزنامه و چاپخانه اردبیل طعمه حریق روزگار شد
این چاپخانه یا همان «بنگاه جودت» با سقوط فرقه صبح روز ۲۱ آذر سال ۱۳۲۵ در میان آشوب و بلوا طعمه حریق شد و به نوشته باباصفری در کتاب «اردبیل در گذرگاه تاریخ»، آن روز اوباش و افراد نادانی چاپخانه را با تمام حروف و ماشینآلات به خیابان ریخته و آتش زدند و این سرمایه فرهنگی که بزرگترین چاپخانه آذربایجان و متعلق به شهر و مردم بود از بین رفت.
به گفته پژوهشگر صنعت چاپ در اردبیل جودت بعد از دستگیری و آزاد شدن از زندان سال ۱۳۲۶ املاک مغازهها، وسایل و ماشینآلات چاپخانه و دستگاه برش و پرس و دیگر وسایل را به چاپخانه «اتفاق» فروخت و ساختمان چاپخانه را به «عزیز صابر» موسس چاپخانه «صابر» واگذار کرد.
آن طور که در تاریخچه چاپ اردبیل در کتب پیشگامان چاپ اردبیل و تاریخ مطبوعات اردبیل و عکسهای مصور موجود در موزه چاپ و مطبوعات استان آمده، چند چاپخانه دیگر نیز در نخستین سالهای دهه ۱۳۰۰ تاسیس شدند.
چاپخانههای «صابر و اتفاق» اتفاق مبارک در صنعت چاپ اردبیل
سال ۱۳۰۹ چاپخانه «اتفاق» به مدیریت «محمدعلی و فرزندش رضا کتابچی» و چاپخانه «صابر» توسط «عزیز صابر» و فرزندش طاهر و هوشنگ یزدانی نویسنده و ناظر چاپی پا به عرصه فعالیت گذاشتند. در بین سالهای ۲۸ تا ۳۴ دهها نشریه در اردبیل چاپ میشد که بیشتر آنها در چاپخانههای اتفاق و صابر به چاپ میرسیدند.
روزنامه «قَبس» و «شمس ایران» و «آینده سپید»، کتبی چون «انیسالعابدین»، رساله «الصلوه عمودالدین»، نخستین اشعار محمد راوئی، «فرهنگ اردبیل» و دهها کتاب دیگر ازجمله آثار به جا مانده از چاپخانه صابر، مجهزترین چاپخانه در زمان خود بود.
فعالیتهای این چاپخانه در زمان انقلاب اسلامی و جنگ تحمیلی همیشه در خاطره مردم اردبیل است چرا که با نوشتن مطالب روز در روزنامهها و مجلات آگاهی به شهر میبخشیدند. این چاپخانه با وجود مشکلات مالی ناشی از جنگ همچنان پای کار بود. تا اینکه با فوت طاهر آخرین فرزند صابر، سال ۱۳۸۹ پرونده ۷۴ سال تلاش و کوشش خانواده صابر بسته شد.
کتابچی و خدماتی که ماندگار شد
اما رضا کتابچی متولد ۱۲۷۹ در اردبیل از چهرههای شاخص در اقدامات فرهنگی و حمل و نقل و توسعه شهری بود. او در دوره پهلوی اول در راسته بازار، چاپخانهای را با عنوان «شرکت تضامنی چاپخانه اتفاق» مشتمل بر چاپخانه، کتابفروشی و مجلدنامه با مشارکت حسین نصیحتگر در حوالی سال ۱۳۱۵ دایر کرد که محققان از زمان دقیق تاسیس آن اطلاعی ندارند.
اما در حوادث روزگار همیشه کتاب و کاغذ تنها ابزاری است که خاکستر و دود میشود. در آتشسوزی بزرگی که در قسمتی از راسته بازار اردبیل در شب ۲۲ تیرماه ۱۳۲۶ رخ داد چاپخانه اتفاق با تمام لوازم و کتاب و کتابفروشی طعمه شعلههای آتش شد. با این وجود از نو در خیابان دیگری فعالیت خود را آغاز کرد.
«پیک روز»، «پیغام آشنا»، «قزلباش، سبلان»، «بهار آذربایجان»، «دفاع مردم» و «دامن حق» ازجمله روزنامهها و نشریات و کتابهایی چون «سعادت بشر»، «مخلات جواهر»، «میزانالعلم» از آثار منتشرشده در این چاپخانه بود.
بعدها چاپخانه اتفاق با تمام وسایل به چاپخانه مقصودی فروخته شد که تا اکنون فعال است و هرچه کتاب و دفتر و مجله به دست نسل امروز رسیده در این چاپخانه منتشر شده است. علی و غفور مقصودی دو برادر بودند که کارشان را با خوشنویسی و کتابفروشی شروع کردند. مدتی بعد آن دو دستگاه چاپ را وزن میکنند و معادل وزن آن غفور کتاب برمیدارد. علی چابچی و غفور کتابفروش میشود. هر چند بعد سالها غفور مقصودی نیز چاپخانه فرودسی را دایر میکند.
پیشگامان چاپ اردبیل از دهه ۳۰ به بعد
چاپخانه «ناهیدی» به مدیریت حسین نصیحتگر افتتاح در سال ۱۳۲۴، چاپخانه «مقصودی» تاسیس در سال ۱۳۲۹ با تلاش رحیم مقصودی و فرزندش شکور و چاپخانه «نورمحمدی» تاسیس در سال ۱۳۳۹ در شهرستان مشگین شهر، همچنین فردوسی، جلائی، راحمی در شهر خلخال و طلوعی در شهرستان پارس آباد از دیگر چاپخانههای استان در دهه ۳۰ به بعد است که در گسترش فرهنگ این دیار نقش عمدهای ایفا کردهاند و برخی تاکنون پای کار هستند.
محقق و نویسنده کتاب پیشگامان چاپ اردبیل به خبرنگار ایبنا گفت: استان اردبیل ۱۴۵ چاپخانه دارد که از این بین ۱۲ باب دارای دستگاههای چاپ مسطح و ملخی بوده و مابقی افست و دیجیتال با دستگاههای پیشرفته و مدرن هستند که تا حد امکان نیازهای چاپ منطقه را پاسخ میدهند.
طنین صدای ماشینهای چاپ در استان اردبیل خاطرات و حکایتهای ناگفته زیادی دارد که در یک گزارش قابل بیان نیست. صنعت چاپ هرچند سبب رشد زیر ساختهای فرهنگی، اقتصادی، صنعتی و سیاسی استان اردبیل شده ولی امروزه با رشد تکنولوژی و فناوریهای روز جهان این صنعت آنچنان که باید در این خطه رشد نکرده است. امید میرود مسئولان و دلسوزان به عرصه فرهنگ به این امر بیش از گذشته توجه کنند.
۲۵۹