آیا برای رسیدن به کمال معنوی، پاکی دل و نیت خیر کافی است، یا عباداتی مانند نماز و روزه نیز ضروری‌اند؟ آیا می‌توان با تکیه بر صفای باطن، از دستورات شریعت چشم‌پوشی کرد؟ و مهم‌تر از آن، آیا بدون نماز می‌توان ادعا کرد که قلبی پاک داریم؟ این‌ها سوالاتی هستند که در این نوشتار به آن‌ها پرداخته می‌شود.

به گزارش پایگاه فکر و فرهنگ مبلغ، حجت‌الاسلام والمسلمین ابوالفضل ساجدی، کارشناس مسائل کلامی در مطلبی به این پرسش اساسی پرداخت که آیا برای کمال معنوی، پاکی دل و نیت خیر کافی است، یا عباداتی چون نماز و روزه نیز لازم است؟ آیا می‌توان با تکیه بر صفای باطن، از شریعت چشم‌پوشی کرد و بدون نماز، ادعای قلب پاک داشت؟

* آیا قلب پاک کفایت می‌کند و نیازی به نماز و عبادت نداریم؟

بنابر روایت حوزه، در پاسخ باید گفت:

اولا: اگر منظور از پاکی دل و صافی قلب، صداقت در برخورد، اجتناب از دروغ و فریب و نیرنگ است، جواب این است که نماز و روزه و .. در صفا دادن به قلب هم اثر فراوان دارد. بعلاوه، انسان‌های نمازگزار انگیزه‌ی بیشتری برای ترک این خطاها دارند.

ثانیا: فلسفه نماز فقط کسب صداقت نیست که اگر این صفت را داریم نماز نخوانیم؛ بلکه حکمت نماز عبارتست از: شکر مُنعِم، رعایت ادب عبودیت، اتصال قطره به دریا ورسیدن به سلامت معنوی،فلسفه روزه تقویت تقواست.

ثالثا: گوینده سخن فوق معتقد است که اگر شما صداقت داشته باشید لازم نیست به دیگر قواعد شریعت عمل کنید. این سخن صحیح نیست چون صداقت، خوب است اما کافی نیست. این یکی از صفات نیکو در روابط اجتماعی است که اسلام هم مورد تاکید قرار داده است. اما اکتفا کردن به آن و نفی سایر وظایف دینی سبب می شود که بسیاری از کمالات اخلاقی فردی و اجتماعی مانند شکر، بخشش، ایثار، محبت، یاری نیازمندان مورد غفلت قرار گیرد.

رابعا: رعایت صداقت در رابطه با سایر انسان‌ها، صداقت در ارتباط با خدا را در برنمی گیرد. آیا با انسان‌ها صادقانه برخورد کنیم اما با خدا، فریبکارانه؟ آیا تعامل صادقانه با خدا، با عصیان در برابر او سازگار است؟

خامسا: اگر منظور از قلب، روح یا نفس انسان است و منظور از صفای دل،‌ نورانیت و کمال نفس است، باید ابتدا نفس را بشناسیم تا بفهمیم چه چیزی باعث کمال آن است. واین مشخص است که کمال نفس آدمی در قُرب وجودی به خداوند است که با رفتار اختیاری حاصل می شود. البته کسی که به خدا نزدیک شود و او را به درستی بندگی کند، در برخورد با دیگران صداقت هم دارد اما این صفت، بخش کوچکی از مجموعه وظایفی است که او را به کمال می رساند.

سادسا: آنکه می گوید قلبت صاف باشد، عمل به شریعت مهم نیست، از این نکته غافل است که قلب به معنای روح، روان یا نفس، با عمل ارتباط مستقیم دارد. ابعاد شناختی و گرایشی و رفتاری انسان با هم تعامل دارند و در سایه این تعاملات، شخصیت و روح انسان شکل می گیرد.

قرآن و روایات در موارد فراوانی ایمان و عمل صالح را در کنار هم ذکر می کند:

* خداوند در سوره عصر همه‌ی انسان‌ها را در حال خسران و زیان معرفی می‌کند، مگر آنان که اهل ایمان و عمل صالح هستند.

* امام صادق (ع) تاثیر تخریبی سرپیچی در برابر دستورات خدا را در روان و قلب انسان، سریعتر از نقش چاقوی تیز در پاره کردن گوشت ذکر می کند، چنانکه می‌فرمایند:

* «وَ إِنَّ الْعَمَلَ السَّیِّئَ أَسْرَعُ فِی صَاحِبِهِ مِنَ السِّکِّینِ فِی اللَّحْم»۱
اگر عمل، رابطه ای با قلب نداشته باشد تاثیر تخریبی گناه در قلب معنا نخواهد داشت.

* در روایت دیگری راه رسیدن به رستگاری و پاداش اخروی التزام عملی به آموزه های دین ذکر شده است.
دَخَلْتُ عَلَی أَبِی جَعْفَرٍ ع فَقَالَ [لِی‏] یَا خَیْثَمَةُ أَبْلِغْ مَوَالِیَنَا مِنَّا السَّلَامَ وَ أَعْلِمْهُمْ أَنَّهُمْ لَمْ یَنَالُوا [لَا یَنَالُونَ‏] مَا عِنْدَ اللَّهِ إِلَّا بِالْعَمَل‏

در مجموع نماز و عبادات دینی نردبان رسیدن به خداوند هستند و نمی‌توان گفت که نردبان را کنار بزنیم و به خدا برسیم! و دل پاک داشتن مقدمه می‌خواهد و آن مقدمه را ما مشخص نمی‌کنیم؛ بلکه خداوند برای ما مشخص کرده است!

و باید بدانیم، همانگونه که اگر دستمان در معرض میکروب‌ها بود و آلوده شد، پاک کننده نیاز دارد، دلی هم که در معرض آلودگی‌هاست پاک کننده می‌خواهد. دلها، به دلیل گرایشات مادی، غریزی و دنیوی، غضب و شهوت، غالبا آلوده است و به افراط می‌افتد، لذا نیاز به پاک کننده با عشق قویتر دارد! عباداتی مانند نماز و روزه دل را پاک می‌کند.و عشق به خدا را در دل تقویت می‌کند.

پی‌نوشت:

۱.کافی ج ۱۶ ص ۲۷۲

۲.تفسیر فرات کوفی ص۱۷۱ و بحار الأنوار ؛ ج ۶۵ , ص ۵۵