به گزارش پایگاه فکر و فرهنگ مبلغ، کتاب «زن در قرآن» به قلم علی دوانی به بیان داستانهای برخی بانوان پرداخته و چهره گروهی از زنان خوب و بد را در قرآن نمایان میسازد و پندی آموزنده برای شناختن زن از دیدگاه اسلام و قرآن و خودسازی زنان مسلمان بر اساس خواست خدا و پیغمبر(ص) میباشد که در شمارههای مختلف تقدیم شما خوبان می شود.
همسر پیغمبر
بنابر روایت حوزه، داستان اِفک یا «حدیث اِفک» یعنی تهمت زدن به یکی از همسران پیامبر، معروف است و ماجرای آن در سوره نور به تفصیل آمده است. آیات مربوط به این ماجرا از آیه یازده آغاز و تا ۲۶ پایان می یابد.
تفاسیر و احادیث و تواریخ اسلامی راجع به زنی که مورد تهمت قرار گرفته است دو نظر دارند:
۱ - عموم مفسران و محدثان و مورّخان عامه نوشته اند: وی عایشه دختر ابوبکر بوده است. این نظر هم بر اساس حدیثی است که راوی آن خود عایشه است، به شرحی که خواهد آمد. بعضی از تفاسیر و تواریخ شیعه نیز بر اثر عدم توجه، همین نظر را اظهار داشته اند.
۲ - بیشتر تفاسیر شیعه نوشته اند که ماجرای «اِفک » از تهمت زدن عایشه به «ماریه » همسر مصری پیغمبر ناشی شده است.
اینک نخست به شرح نظریه اول می پردازیم، آنگاه نظر خود را درباره نظریه دوم ابراز می داریم.
عایشه می گوید: رسم پیغمبر این بود که هر گاه می خواست به سفر برود، قرعه می انداخت و به حکم قرعه یکی از همسران خود را همراه می برد. در غزوه «بنی مُصطلق » قرعه به نام من اصابت کردو من همراه پیغمبربودم.
پس از خاتمه جنگ و شکست دشمن، در یکی از منازل میان راه مدینه، شب هنگام چون کاروان ما خواست حرکت کند، من برای قضای حاجت به نقطه ای رفتم و چون برگشتم دیدم گردنبندم نیست. به نقطه ای که رفته بودم بازگشتم تا آن را بیابم. وقتی به محل اقامت کاروان مراجعت کردم دیدم قافله حرکت کرده است و به تصور اینکه من در محمل هستم، آن را برداشته و به شتر بسته و رفته اند.
در آن هنگام یکی از اعراب بادیه به من نزدیک شد و چون مرا شناخت شترش را خوابانید و مرا سوار کرد وبه قافله رسانید. همین معنا موجب شد که منافقان سروصدا به راه اندازند و پیغمبر مرا به خانه پدرم بفرستد و حتی در صدد طلاق من بر آید تا اینکه آیات «اِفک » نازل شد و خدا مرا از تهمتی که زده بودند تبرئه کرد و نظر پیغمبر نسبت به من عوض شد!
این خلاصه داستان افک و نزول شانزده آیه سوره نور به روایت عایشه است. اگر داستان این بوده است که عایشه می گوید، چندین اشکال در این حدیث به نظر می رسد که باید برای آن پاسخی منظور داشت:
۱ - آیا پیغمبر اجازه داده که زن جوانش شب هنگام بدون اطلاع او از میان جمعیت خارج شود و تنها به نقطه تاریک و دوری از بیابان رود؟
۲ - آیا پیغمبر این قدر نسبت به ناموس خود (نَعُوذُ بِاللّهِ) سهل انگار بوده است که موقع کوچ کردن نداند همسرش در محمل هست یا جا مانده تا اینکه عربی او را بیابد و سوار کند و بیاورد و به کاروان برساند؟!
۳ - آیا پیغمبر تا آنجا بی خبر بوده که نداند تهمت منافقان، راست است یا دروغ تا اینکه «آیات افک » نازل شود و یقین کند که سخن منافقان تهمت بوده است و عایشه تبرئه شود و باردیگر او را بپذیرد و به خانه برگرداند؟
۴ - آیا برای پیغمبر روا و جایز است که بر اساس شایعه سازی منافقان، زن جوانش را از خود براند و نسبت به او سوءظن پیدا کند و باعث شود که شخصیت و آبروی او و خودش لکه دار گردد؟!
اینها نقاط مبهمی است که به طور آشکار در حدیث افک عایشه دیده می شود و قبول آن ماجرا از زبان عایشه را مورد تردید قرار می دهد.
آنچه در احادیث معتبر شیعه راجع به «حدیث افک » آمده است، به خوبی می رساند که موضوع چیز دیگری بوده است و با توجه به آن هیچیک از این اشکالات مورد پیدا نمی کند.
آنچه شیعه در این خصوص روایت کرده این است که روزی پیغمبر اکرم، کودک خردسالش «ابراهیم » را که از همسر مصری خود «ماریه » داشت به عایشه نشان داد و فرمود: ببین چقدر شبیه من است.
عایشه گفت: نه ! نمی بینم که شباهتی به شما داشته باشد!!
عایشه می خواست به ماریه از این راه تهمت بزند. چون او پس از خدیجه تنها زنی بود که از پیغمبر بچه آورده بود و عایشه تنها دختری که به عقدپیغمبر درآمده بود،نمی توانست شاهداین منظره باشد و آن راتحمل کند.
خود وی می گوید: حالتی که در این مواقع به هر زنی دست می دهد، بر من عارض شد.
ولی به گفته علامه فقید سید عبدالحسین شرف الدین عاملی: خداوند، ابراهیم و مادرش ماریه را به دست امیرالمؤمنین علیه السّلام از این اتهام تبرئه کرد.
حاکم نیشابوری داستان آن را در حدیث صحیح «مستدرک »و ذَهَبی در «تلخیص » به نقل از خود عایشه آورده اند. نگاه کنید به جلد چهارم مستدرک و تلخیص آن، صفحه ۳۹ و تعجب کنید.
باری، بنابرآنچه در حدیث افک راجع به سوءنظر و حسد عایشه نسبت به ماریه همسر دیگر پیغمبر دیده می شود این است که چون او نمی توانست خود را فاقد اولاد ببیند و بچه هوو را در بغل پیغمبر مشاهده کند، لذا به هووی خود تهمت زد و کسان خود و دیگران را نیز با خود همدست کرد و آن سرو صدا را به راه انداخت. خداوند آیات افک را در تبرئه ماریه از تهمت عایشه نازل فرمود و منافقان را تخطئه کرد که درست به عکس منظور عایشه نتیجه می دهد؛ زیرا:
اولا:
خداوند ماریه را تبرئه کرده است نه عایشه.
ثانیا:
عایشه بود که ماریه را مورد تهمت و افک قرار داد و موجب شد که منافقان، زبان درازی کنند و سروصدا به راه بیندازند.
ثالثا:
آیات افک در نکوهش عایشه و تخطئه او نازل شده است، نه برای دفاع از وی و آن داستان نامناسب.
رابعا:
باتوجه به این واقعیت کاملا پیداست که عایشه خواسته است با جعل آن حدیث کذایی، مسیر نزول آیات افک را منحرف سازد و آن را به نفع خود متمایل کند که چون در آن ایام حکومت تعلق به پدر او داشت، توانست این کار را عملی سازد و تخطئه خود را به صورت تبرئه خویش در آورد، اما در مورد دیگر جلوه گر سازد.
اینک ترجمه آیات افک، که عینا از نظر خوانندگان محترم می گذرد:
کسانی که تهمت (به ماریه ) زدند، گروهی از شما مسلمانان (اما منافق ) هستند.
(ای مسلمانان راستین )گمان نکنید که این تهمت، شما را دچار شرّ کند بلکه سرانجام به نفع شما خواهد بود
(و منافقان شناخته می شوند) هر یک از آنان که تهمت زده اند،گناه آن را خواهند برد
و کسی که بیشترین تهمت را به عهده گرفت، عذابی بزرگ خواهددید.
چرا وقتی آن تهمت را شنیدید، مردان و زنان با ایمان درباره خود گمان نیک بردند و فقط گفتند: این تهمتی آشکار است (که منافقان زده اند)؟
چرا وقتی منافقان این تهمت را زدند، چهار شاهد برای اثبات آن نیاوردند؟ وقتی گواهانی نیاوردند، نزد خداوند دروغگو خواهند بود.
اگر تفضل خدا و رحمت او در دنیا و آخرت بر شما اهل ایمان نبود، در این سخنان و تهمتها که در آن فرورفته اید و به زبان می آورید عذابی بزرگ به شما می رسید
زیرا شما آن سخنان را با زبانهای خود تلقی کرده و چیزی را که علم به آن
زیرا شما آن سخنان را با زبانهای خود تلقی کرده و چیزی را که علم به آن ندارید با دهانهای خود می گویید و می پندارید که کار آسانی است، در صورتی که نزد خدا بزرگ است
چرا وقتی آن را شنیدید گفتید: ما را نمی رسد که این سخنان را به زبان آوریم، ای خدای سبحان این تهمتی بزرگ است ؟
خدا شما را پند می دهد که هرگز به مانند آن برنگردید، اگر از اهل ایمان هستید.
خدا آیات خود را برای شما بیان می کند و خدا دانا و حکیم است
آنانکه دوست دارند کار زشت را در میان اهل ایمان شایع سازند در دنیا و آخرت عذابی دردناک خواهند داشت، خدا می داند و شما نمی دانید
اگر فضل و رحمت خدا نبود عذاب خدا شما را فرو می گرفت خدا مهربان و رئوف است
کسانی که زنان پارسا و بی خبر و باایمان را به زنا نسبت می دهند، در -دنیا و آخرت نفرین شده خدایند و کیفری بزرگ در پیش خواهند داشت.
در روزی که زبانهای آنان و دستها و پاهایشان نسبت به آنچه کرده اند گواهی می دهند.
زنان پلید و فاسد میل به مردان پلید و آلوده دارند، مردان پلید هم به طرف زنان آلوده می روند، زنان پاک خواهان مردان پاک هستند و مردان پاک هم خواستگار زنان پاکیزه می باشند. این افراد از آنچه بدخواهان به ایشان نسبت می دهند پیراسته اند. آنان آمرزیده اند و روزیِ بزرگی نزد خدا دارند.
منابع:
کتاب اجتهاد درمقابل نص،ترجمه نویسنده این سطور،چاپ دفترانتشارات اسلامی، ص ۴۸۵.
- ( اِنَّ الَّذی نَ جاؤُا بِالاِْ فْکِ عُصْبَةٌ مِنْکُمْ لا تَحْسَبُوهُ شَرّا لَکُمْ بَلْ هُوَ خَیْرٌ لَکُمْ لِکُلِّ امْرِءٍ مِنْهُمْ مَا اکْتَسَبَ مِنَ الاِْثْمِ وَ الَّذی تَوَلّی کِبْرَهُ مِنْهُمْ لَهُ عَذابٌ عَظی مٌ ) (سوره نور، آیه ۱۱)
- ( لَوْلا اِذْ سَمِعْتُمُوهُ ظَنَّ الْمُؤْمِنونَ وَ الْمُؤْمِناتِ بِاَنْفُسِهِمْ خَیْرا وَ قالوُا هذا اِفْکٌ مُبی نٌ ) (سوره نور، آیه ۱۲)
- ( لَوْلا جاؤُا عَلَیْهِ بِاَرْبَعَةِ شُهَداءَ فَاِذْ لَمْ یَاءْتُوا بِالشُّهَداءِ فَاوُلئِکَ عِنْدَ اللّهِ هُمُ الْکاذِبُونَ ) (سوره نور، آیه ۱۳)
- ( وَ لَوْلا فَضْلُ اللّهِ عَلَیْکُمْ وَ رَحْمَتُهُ فیِ الدُّنْیا وَاْلاخِرَةِ لَمَسَّکُمْ فی ما اَفَضْتُمْ فی هِ عَذابٌ عَظی مٌ ) (سوره نور، آیه ۱۴)
- ( اِذْ تَلَقَّوْنَهُ بِاَلْسِنَتِکُمْ وَ تَقُولُونَ بِاَفْواهِکُمْ ما لَیْسَ لَکُمْ بِهِ عِلْمٌ وَ تَحْسَبُونَهُ هَیِّنا وَ هُوَ عِنْدَاللّهِ عَظی مٌ ) (سوره نور، آیه ۱۵)
- ( وَ لَوْلا اِذْ سَمِعْتُمُوهُ قُلْتُمْ ما یَکُونُ لَنا اَنْ نَتَکَلَّمَ بِهذا سُبْحانَکَ هذا بُهْتانٌ عَظی مٌ ) (سوره نور، آیه ۱۶)
- ( یَعِظُکُمُ اللّهُ اَنْ تَعُودوُا لمِثْلِهِ اَبَدا اِنْ کُنْتُمْ مُؤْمِنی نَ ) (سوره نور، آیه ۱۷)
- ( وَ یُبَیِّنُ اللّهُ لَکُمُ الاْ ی اتِ وَاللّ هُ عَلی مٌ حَکیمٌ ) (سوره نور، آیه ۱۸)
- ( اِنَّ الَّذی نَ یُحِبُّونَ اَنْ تَشی عَ الْفاحِشَةُ فیِ الَّذی نَ آمَنُوا لَهُمْ عَذابٌ اَلی مٌ فیِ الدُّنْیا وَ الاْ خِرَةِ وَ اللّ هُ یَعْلَمُ وَ اَنْتُمْ لا تَعْلَمُونَ ) (سوره نور، آیه ۱۹)
- ( وَ لوْلا فَضْلُ اللّهِ عَلَیْکُمْ وَ رَحْمَتُهُ وَ اَنَّ اللّهَ رَؤُفٌ رَحی مٌ ) (سوره نور، آیه ۲۰)
- ( اِنَّ الَّذی نَ یَرْمُونَ الْمُحْصَناتِ الْغافِلاتِ الْمُؤ مِناتِ لُعِنُوا فیِ الدُّنْیا وَالاْ خِرَةِ وَ لَهُمْ عَذابٌ عَظی مٌ ) (سوره نور، آیه ۲۳)
- ( یَوْمَ تَشْهَدُ عَلَیْهِمْ اَلْسِنَتُهُمْ وَ اَیْدی هِمْ وَ اَرْجُلُهُمْ بِما کانُوا یَعْمَلُونَ )(سوره نور،آیه ۲۴)
- ( الْخَبیثاتُ لِلْخَبیثینَ وَ الْخَبیثُونَ لِلْخَبیثاتِ وَ الطَّیِّباتُ لِلطَّیِّبینَ وَ الطَّیِّبُونَ لِلطَّیِّباتِ أُولئِکَ مُبَرَّؤُنَ مِمَّا یَقُولُونَ لَهُمْ مَغْفِرَةٌ وَ رِزْقٌ کَریمٌ) (سوره نور، آیه ۲۶)