به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، مظفرالدینشاه قاجار سفر نخست خود به فرنگ را در ماه آخر سال ۱۳۱۷ ه ق. آغاز کرد. او شرح همه روزهای این سفر را به صورت روزنوشت به نگارش درآورده است. در ادامه روزنوشت روز دوشنبه چهاردهم جمادیالاول ۱۳۱۸ (نوزدهم شهریور ۱۲۷۹) او را میخوانیم، (این متن از سفرنامه نخست مظفرالدینشاه به فرنگ است):
صبح رفتیم به جنگل بالا آب صرف نموده، راه رفتیم. موثقالدوله و امیربهادر جنگ و امینحضرت و قوامالسلطنه و مهندسالممالک و مویدالسلطنه و میرزا ابراهیمخان دکتر و کنت در حضور بودند. در بین گردش چند تیر انداختیم و خیلی خوب زدیم. بعد از اتمام آب خوردن و راه رفتن، نزدیک ظهر آمدیم منزل.
دختر عاجفروشی آمد، قدری اسباب عاج از او خریدیم، بعد از صرف ناهار قدری استراحت کرده از خواب که بیدار شدیم نماز خوانده کالسکه خواستیم سوار شده رفتیم به جنگل برای شکار مرال [مارال/ آهور]. پرنس مترنیخ و زوجه و دختر و پسرش در نقطهای که در جنگل حصا کرده بودند حاضر بودند. سه کومه بود اولی را من نشستم، دویمی را وزیر دربار نشست، سومی را پرنس و خانوادهاش در این بین یک مرال بیرون آمد من یک تیر انداختم به گردن مرال خورد و افتاد. مصدقالملک دوید که سر او را ببرد، برخاست و فرار کرد شکارچیهای پرنس او را دوره کرده نگذاشتند فرار کند در این بین نیمهجانی برای او باقی بود که دختر پرنس یک تیر به او انداخت فورا خوابید. یک مرال دیگری از جلو وزیر دربار گذشت با تفنگ ما او یک تیر انداخت و سر تیر مرال خوابید. الحق خیلی خوب زد.
کنت که رئیس پلیس و همهجا همراه ماست یک مرال هم طرف پایین او زده بود. شکار خوبی کردیم و خیلی ممنون شدیم و پرنس و خانوادهاش را فردا به ناهار دعوت کردیم که با هم ناهار بخوریم بعد خداحافظی با ایشان نموده با وزیر دربار و قوامالسلطنه و علاءالسلطنه به کالسکه نشسته مراجعت کرده نزدیک غروب وارد منزل شدیم.
جناب اشرف صدراعظم را خواستیم منزل نبودند و چای خوردیم و یک ساعت از شب گذشته هم شام صرف شد بعد از شام جناب اشرف صدراعظم به حضور آمدند قدری با ایشان صحبت و فرمایش نمودیم تا ساعت یازده بیدار بودیم. بعد استراحت کردیم.
منبع: مظفرالدینشاه قاجار، «سفرنامه فرنگستان، سفر اول»، تهران: شرق، چاپ دوم، ۱۳۶۳، صص ۱۹۲ و ۱۹۳.
۲۵۹